جلسه هشتم از دوره هفدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی بنیان مشهد به استادی همسفر فائزه، نگهبانی همسفر اعظم و دبیری همسفر معصومه با دستور جلسه «جهانبینی در ورزش» روز دوشنبه 28 مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
برخیز و در این مسیر قدمی نو بردار که تندرستی آغاز هر درک و بیداری است. دستور جلسه این هفته در مورد جهانبینی در ورزش میباشد. پیش از آنکه بخواهم درباره جهانبینی در ورزش توضیح خودم را شروع کنم، از خود ورزش شروع میکنم. در سال ۱۳۸۳، ورزش به صورت منظم در کنگره۶۰ آغاز شد و از سال ۱۳۹۱ کنگره ورزشی تأسیس گردید و ۱۵ رشته ورزشی فعالیت خود را آغاز کردند. طبق قانونی که در کنگره۶۰ وجود دارد همه اعضاء موظف هستند یک رشته ورزشی را برای خود انتخاب کنند.
در کنگره۶۰ همه ما میدانیم که ورزش بخشی از درمان است و فقط به معنای فعالیت بدنی نیست. زمانی که آقای مهندس، بنیان درمان را بر پایهی مثلث جسم، روان و جهانبینی قرار دادند، مسیری را گشودند که ما همسفران و مسافران، علاوه بر درمان جسم خود، بتوانیم روان خود را نیز درمان کنیم و به تعادل برسیم؛ بنابراین از این مثلث، مثلث دیگری تحت عنوان مثلث سلامت با عنوان ورزش، تغذیه و خواب مطرح شد که با این سه عنصر، چرخهی جسم ما کامل میشود.
ورزش، حلقهی اتصال بین این دو مثلث است. همانجایی که جسم پروانهی ما از حالت مصرف به حالت تولید امید و انرژی بازمیگردد. در جهانبینی، ورزش تنها تقویت عضلات نیست، بلکه جریان تولید انرژی کیهانی در بدن ما است و جریانی که ما در کنگره۶۰ به آن سیستم ایکس میگوییم. ورزش به معنای تغذیهی درست انرژیهای درونی، بیدار کردن قدرت سیستم ایکس و تولید مخدرهای طبیعی بدن است و همه چیز از همین حرکت ساده آغاز میشود؛ حرکتی که امکانپذیر نیست، مگر با جهانبینی صحیح.
ورزش در کنگره۶۰ حرکتی از درون به بیرون است. یعنی باید بدانم چرا ورزش میکنم و هدفم از این فعالیت چیست؟ این ورزش برای حال خوب و آرامش خودم است، نه صرفاً یک فعالیت بدنی، یا تنها به خاطر خدمتی که انجام میدهم. زمانی که نیت من درست باشد ورزشم تبدیل به مراقبه در حرکت میشود؛ یعنی تمرین میکنم که در لحظه حضور داشته باشم و دقیقاً همینجا است که جهانبینی ورزش از ورزش معمولی جدا میشود.
در این نوع جهانبینی، یاد میگیرم که نه برنده هستم و نه بازنده، بلکه یاد میگیرم این یک روش فعالیتی پهلوانی است نه قهرمانی. در نتیجه، ورزش هدف نیست، بلکه داشتن جسم و روان سالم و رسیدن به یک زندگی زیبا هدف است. جامعهی بیمار محکوم به نابودی است و در آن آسایش و آرامشی وجود نخواهد داشت و آنچه در ورزش نقش اصلی را ایفا میکند لذت بردن از ورزش است و این همان پاداشی است که به ما جهانبینی میدهد.
اگر بخواهم در مورد تأثیر جهانبینی ورزش از نگاه خودم صحبت کنم، به نظرم تا زمانی که این جهانبینی را در زندگیام کاربردی نکرده بودم در جهانبینی ورزش هم نمیتوانستم موفق شوم. زمانی که داشتم فکر میکردم که چطور این جهانبینی را در زندگیام به کار گرفتهام. یاد خاطرهای افتادم از چند سال پیش، زمانی که هنوز وارد کنگره۶۰ نشده بودم و آموزش ندیده بودم. به خاطر دارم در بعدازظهر یک روزی، مادرم دوستانش را دعوت کرده بود؛ در آن جمع، یکی از دوستان مادرم گفت: بسیار مادر خوبی داری، میدانی؟ من آن زمان، به دلیل آنکه آموزش ندیده بودم، با بیتفاوتی سرم را تکان دادم و گفتم: نمیدانم، شاید. آن روز، جهانبینی فائزه بسیار ضعیف بود. شاید آن زمان باید میگفتم: «آری، شما هم مادر خوبی بودی و هم همسفر و همراه خوبی هستی. اگر بخواهم این موضوع را به جهانبینی ورزش بسط بدهم، قبل از اینکه بخواهم مسئولیت ورزشبانی شنا را بپذیرم، همیشه میترسیدم و به نوعی سلب مسئولیت میکردم و آن را گردن دیگران میانداختم.
یادم میآید هیچ کلاسی را کامل شرکت نمیکردم. دانشگاه من همیشه با غیبت همراه بود، چه برسد به کلاسهای آزاد که قوانین خاصی هم نداشت. شهریه میدادم؛ اما در بسیاری از جلسات غیبت داشتم؛ اما ورزشبانی باعث شد این مسئولیت را بپذیرم و مسئولیتپذیر شدم، سر وقت در جلسات حضور یافتم، صبر و تلاشم را بیشتر کردم و نگذاشتم حقههای ذهنی بر من غلبه کنند. شاید بیدار شدن در ساعت ۵ صبح قبلاً برای من بسیار سخت بود، فائزهای که تا ساعت ۲ الی ۳ ظهر میخوابید و برایش مهم نبود که از کلاس یا هر چیز دیگری جا بماند، امروز هدفمند شده است و اکنون ورزش برای من تبدیل به فعالیتی جداییناپذیر از زندگی شده است. هر کجا که میروم هر روز به این فکر میکنم که برنامه ورزشیام چه میشود و یا اگر در سفر هم باشم از جسمم غافل نمیشوم و همه این موارد باعث شد که فائزه امروز ساخته شود، از مربیام فرمانبردار باشم و یاد بگیرم با صبر و تلاش خودم آموزش ببینم.
در نهایت همهی اینها را مدیون بنیان کنگره۶۰ آقای مهندس و خانوادهی محترم ایشان هستم که چنین بستری را برای من جوان فراهم کردند تا بتوانم اینجا بیایم و آموزش ببینم.
دریافت نشان پیمان وادی هشتم همسفر ساینا از دستان راهنما همسفر محبوبه


مرزبانان کشیک: همسفر پروانه و مسافر خسرو
تایپیست: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون هشتم)
عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فرشته (لژیون چهارم)
ویرایش و ارسال: همسفر آتنا رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بنیان مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
148