در مورد دستور جلسه؛ جهانبینی در ورزش میتوانم از اینجا شروع کنم، که تا قبل از ورود به کنگره و اگر دقیقتر بخواهم بگویم، حتی تا شش ماه بعد از ورودم به کنگره وقتی ورزش میکردم فقط به برد و باخت فکر میکردم، اگر تلاشی میکردم، برای دیده شدن و گرفتن مقام بود. ولی چند مورد باعث تغییر نگرشم نسبت به ورزش شد و من تازه متوجه شدم ورزش برای هماهنگی بین جسم و روح باید انجام شود تا به تعادل واقعی نزدیک شوم. برد و باخت در مرحله بعدی اهمیت دارد و هر کدام در ذات خود نوعی برد است، اگر پیروز شویم ثمره تلاش و تمرکز خود را میچشیم، اگر شکست بخوریم تجربهای به دست آوردهایم که در هیچ کتابی نوشته نشده است. مطمئناً همه ما زمانی که با تمرکز و هدف یادگیری، شروع به نوشتن سیدیها میکنیم، حداقل از هر سیدی که گوش میکنیم یک مورد در ذهنمان حک میشود و سعی در کاربردی کردن و عمل کردن به آن مورد میکنیم. برای من هم وقتی آقای مهندس در سیدی (چراغدان) درباره؛ منظور از هدف صحبت کردند، خیلی برایم جذاب و دلنشین بود و من تصمیم گرفتم، در اکثر کارهایی که قصد انجام آن را دارم، حتماً از این نکته کلیدی استفاده کنم و از خودم بپرسم به چه منظور؟ پس برای ورزش هم استفاده کردم و از خودم پرسیدم جمعهها در پارک حاضر میشویم به چه منظور؟ و جواب دادم برای ورزش کردن. دوباره پرسیدم ورزش میکنی به چه منظور؟ و متأسفانه جوابهایی که در ذهنم خطور کرد مجموعهای بود از دیده شدن، مقام گرفتن و ..، آنجا بود که تازه از سطح جهانبینی خودم خبردار شدم و خجالت زده شدم بابت دیدگاهی که داشتم.
ولی امروز که این چند خط را مینویسم، باز هم از خودم میپرسم، ورزش میکنی به چه منظور؟ مطمئناً جوابی که میدهم نشأت گرفته از آموزشها است و میگویم؛ به منظور سلامت جسم و روانم، به منظور رسیدن به تعادل. خدا را شکر بابت فهم این موضوع و شناخت تاریکی درونم در ورزش. من تا اواخر سفر اول وقتی جمله معروف (یا میبریم یا میآموزیم) را میشنیدم، هیچ درکی از قسمت دوم آن را نداشتم و برایم بیمعنی و شعاری بود. ولی با تغییر در جهانبینی فهمیدم، تلخی باخت به شیرینی تجربه و آموزش تبدیل میشود. البته منکر این نمیشوم، که هنوز هم رقابت را دوست دارم و شیرینی برد را انکار نمیکنم، ولی جزو الویتهام نیست. امیدوارم به عنوان همسفر بتوانم با ورزش، سلامت، تعادل جسم و روان را به خودم هدیه بدهم. در ذهن و قلبم به یاد داشته باشم که بدن ابزار تجربه روح در این جهان است و با سالم نگه داشتن جسم، ذهنم شفافتر و روحم، آرامتر میشود. به قول استاد سردار: برای کشتی خود که لازمه حیات و هستی در آن است نوعی دیگر باشیم. و در آخر خدا را شکر که این خدمت روزی من قرار گرفت تا برای شناخت و باز شدن گرههای درونم چند خطی بنویسم و تشکر میکنم از آقای مهندس دژاکام و استاد امین بابت آموزشهای بینظیرشان و ممنونم از راهنما همسفر سارا که باعث تغییر نگرشم در ورزش شدند.
نویسنده مطلب: همسفر ساناز رهجوی راهنما همسفر سارا (لژیون سوم)
عکاس: همسفر النا
ویرایش و ارسال: مرزبان خبری همسفر مینا دبیر سایت
همسفران نمایندگی رازی
- تعداد بازدید از این مطلب :
222