English Version
This Site Is Available In English

در کنگره عملکرد ما مهم است

در کنگره عملکرد ما مهم است

سومین جلسه از دوره ششم کارگاه‌های آموزشی کنگره ۶۰ نمایندگی الیگودرز با استادی راهنما مسافر امیر، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر امیرحسین با دستور جلسه 《وادی هشتم و تاثیر آن روی من 》پنجشنبه  ۱۴۰۴/۷/۲۴رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد: 

سلام دوستان امیر هستم یک مسافر

سپاسگزار خداوند هستم که دوباره توفیق حضور در کنگره را پیدا کرده‌ام و می‌توانم از شما دوستان آموزش بگیرم، از جناب آقای مهندس نیز تشکر می‌کنم که چنین بستری را برای ما فراهم کرده‌اند تا از حال خوب خودمان صحبت کنیم و آموزش‌هایی را که در کنگره می‌گیریم در زندگی خود به کار ببریم، دستور جلسه‌ی امروز شامل دو بخش است: بخش اول درباره‌ی وادی هشتم و بخش دوم تولد یک‌سال رهایی رستم است من هم به ایشان تبریک می‌گویم.

دستور جلسه‌ امروز با حرکت راه نمایان می‌شود، جناب آقای مهندس در وادی هشتم می‌فرمایند:گاهی صحبت‌هایی می‌کنم و آگاهی‌هایی می‌دهم که ممکن است درک آن‌ها برای شما در حال حاضر دشوار باشد یا هنوز ندانید چه منظوری دارم، دلیلش این است که می‌خواهم در شما نقطه‌ی تفکر ایجاد کنم تا بدانید در پسِ پرده‌ی جهان، حقایقی وجود دارد، زندگی فقط آن چیزی نیست که ما می‌بینیم یا تجربه می‌کنیم؛ آنچه در برابر دیدگان ماست فقط بخشی از زندگی است، در هیچ جای دنیا به ما نگفته‌اند که همه‌ی آنچه می‌دانیم تمام حقیقت است، من خودم زمانی فکر می‌کردم انسان فقط به دنیا می‌آید و سپس از دنیا می‌رود، اما آقای مهندس می‌گویند:  بعضی دانشمندان"علمای بحثی" هستند، آنان از طریق سواد و آموزش علمی دانشی کسب کرده‌اند و فقط صور آشکار را باور دارند و به وجود "صور پنهان" یا جهان ماوراء و پشت پرده اعتقادی ندارند، این‌ها افرادی هستند که خودِ قرآن را حفظ هستند، تورات، انجیل و هر کتاب مقدسی را خوانده و حفظ کرده‌اند، اما هنوز آن درک و آگاهی لازم را نسبت به این موضوع ندارند. هیچ‌گاه به این فکر نمی‌کنند که جهان‌ها و حلقه‌های دیگری هم وجود دارد؛ حتی تصور چنین چیزی برایشان دشوار است.  

خدا را شکر می‌کنیم که در عصری زندگی می‌کنیم که آقای مهندس حضور دارند، از زمانی که فهمیدم انسان از بین نمی‌رود، زندگی‌ام از این رو به آن رو شد و همه‌چیز برایم آسان‌تر گردید، زیرا به این باور رسیدم که زمان زیادی در حلقه‌های دیگر داریم و این شناخت نگاه مرا به زندگی کاملاً تغییر داد،دید و نگرش ما نسبت به جهان، ریشه در وادی‌ها دارد؛ همان منزلگاه‌هایی که آقای مهندس می‌فرمایند: باید یکی‌یکی فراگرفته و در زندگی خود به‌کار ببریم، وادی هشتم تا حدی مشابه وادی پنجم است، تفکر زمانی ارزش دارد که به حرکت درآید.

وادی هشتم باید در کنار تمام وادی‌ها مورد عمل قرار گیرد، اگر می‌خواهیم زندگی خوبی داشته باشیم، باید آموخته‌هایمان را به کار ببریم، جناب مهندس می‌فرمایند: بالاترین هنر، هنرِ زیستن است،پس برای درست زیستن، عمل‌کردن شرط اصلی است، باورها بدون عمل ارزشی ندارند؛ من می‌دانم دروغ بد است و دزدی ناپسند، اما اگر همچنان آن را انجام دهم، باور من بی‌فایده است، باید در مسیر تفکرم حرکت کنم تا به نتیجه برسم.  

زندگی همیشه در حرکت است ما حتی اگر بخواهیم نیز نمی‌توانیم خود را از میان برداریم، جناب مهندس می‌فرمایند: چه بخواهیم و چه نخواهیم باید زندگی را ادامه دهیم. برخی در سختی حرکت می‌کنند و بعضی آسان‌تر، اما اصل، همان حرکت است، از دید من، جهان هستی همچون عقابی است که در بلندای آسمان ایستاده و حرکت‌ها را می‌بیند؛ خداوند نیز چنین است، به آنان که در مسیر درست گام برمی‌دارند یاری می‌رساند، قرار نیست مسیر هموار باشد یا سراسر گل و بلبل، روزی که به کنگره آمدم توقع داشتم همه با من مطابق میل من رفتار کنند تا من به حال خوب برسم؛ اما چنین نیست، اگر در مسیر با مشکل یا سکون روبه‌رو شویم باید بدانیم که سکون، بزرگ‌ترین دام شیطان است، در سکون هیچ زایشی وجود ندارد؛ همه‌چیز با حرکت شکل می‌گیرد و ساختارها پدیدار می‌شوند.  

سفر در حلقه‌های آفرینش پایانی ندارد، ما موظفیم تا آخرین لحظه برای رشد و بهتر زیستن تلاش کنیم، خداوند وعده داده است که در مسیرِ حرکت، برکت پدیدار می‌شود، اغلب در لحظه‌ای که از همه‌ چیز ناامید شده‌ایم و می‌گوییم دیگر این کار درست نخواهد شد، همان‌جا گشایش می‌رسد زیرا هیچ تلاشی نزد او بی‌پاداش نمی‌ماند.

در رابطه با دستور جلسه‌ی دوم، یعنی تولد یک‌ سال رهایی رستم، می‌خواهم چند کلمه‌ای درباره‌ی اعتیاد صحبت کنم، اعتیاد صحبت از پژمردن یک گل نیست؛ بادی است که می‌تواند جنگل را به بیابان تبدیل کند، وقتی آتش اعتیاد شعله‌ور می‌شود، همه را با خود می‌سوزاند؛ امروز من آزاد شده‌ام، اما چه کسی می‌داند در آینده، فرزند من یا اعضای خانواده‌ام گرفتار این آتش نشوند؟ اگر جایگاهی مانند کنگره ۶۰ وجود نداشت، ما که این همه سختی ترک و دردهای اعتیاد را تجربه کرده‌ایم، کجا باید درمان می‌شدیم؟ پس وظیفه‌ی ما این است که چراغ‌های کنگره را روشن نگه داریم و به دیگران راه رهایی را نشان دهیم، استادم همیشه می‌گوید: اعتیاد درمان دارد، درمان قطعی هم دارد؛ با هر روشی می‌توان ترک کرد، اما درمان واقعی فقط در کنگره ۶۰ اتفاق می‌افتد.

در سفر اول ما یاد می‌گیریم که مثلث جسم، روان و جهان‌بینی خود را بسازیم و به تعادل نزدیک شویم، اما وقتی به سفر دوم وارد می‌شویم، کار اصلی تازه آغاز می‌شود، مسافری که می‌گوید رها شده‌ام و می‌خواهم بروم بزرگ‌ترین اشتباه را در زندگی خود انجام می‌دهد، زیرا نود و پنج درصد مسیر هنوز باقی است، درمان جسم تنها بخشی از راه است؛ آن‌چه باقی‌مانده، پالایش تفکر و ساختن جهان‌بینی است، هر بار که کتاب «۶۰ درجه» را می‌خوانم احساس تازه‌ای پیدا می‌کنم و هر بار برداشت متفاوتی دارم، باور دارم اگر صد بار دیگر هم بخوانم صد برداشت تازه خواهم داشت، همان‌طور که آقای مهندس می‌فرمایند: برای تربیت و اصلاح یک انسان ممکن است صد سال زمان لازم باشد، پس نباید فکر کنیم هدف کنگره فقط رهایی است؛ رهایی آغاز راه است.  

تولد رستم پیام عمیقی دارد برای مسافران سفر اول: باید خواسته و هدف داشته باشید، وادی هشتم نیز همین را می‌گوید .خواسته بدون هدف، انسان را به مقصد نمی‌رساند؛ اما اگر خواسته و هدف با هم باشند، رهایی حتمی است، رستم عزیز نمونه‌ی روشن همین مسیر است؛ با نظمی مثال‌زدنی، آرامش درونی، نوشتن سی‌دی‌ها، حضور فعال در جلسات و خدمتگزاری چه در سفر اول و چه در سفر دوم، توانست به نقطه‌ی رهایی برسد، از رستم فقط خاطره‌های خوب باقی مانده است، خاطراتی سرشار از آرامش، نظم و عشق به خدمت، در پایان از همه‌ی شما سپاسگزارم که به صحبت‌های من توجه کردید.

جشن تولد یک سال رهایی مسافر رستم: 

سلام دوستان رستم هستم یک مسافر

از صمیم قلب از همه عزیزانی که از ابتدای سفر همراه من بودند و دستم را گرفتند قدردانی می‌کنم، محبت‌ و حمایت‌های شما هرگز از خاطرم نمی‌رود، کنگره برای من مکانی بوده که هر روز دری تازه به سوی تفکری نو و اندیشه‌ای تازه گشوده شده است، اگر بخواهم از دستاوردهای سفر دومم در این یک سال صحبت کنم، باید بگویم که آموخته‌ام که چگونه تفکر کنم و حرکت داشته باشم آموختم که مسئولیت کارهایم را خودم بپذیرم و درک کردم که حضور در این مسیر بیهوده نبوده است، یاد گرفتم که باید گوش به فرمان  راهنما خود باشم زیرا راهنمایان برای من همان مسیر روشن کنگره بودند که در برابر چشمانم نمایان شد.

روزی که وارد کنگره شدم جناب آقای نعمت ایجنت محترم شعبه، به عنوان راهنمای تازه‌واردین با آغوشی گرم از من استقبال کردند و صورت‌مسئله اعتیاد را برایم توضیح دادند، همان روز ایشان نگهبان جلسه نیز بودند، از همان لحظه در ذهنم نقش بست که باید روزی به چنین جایگاهی دست پیدا کنم، سفرم را آغاز کردم و خوشبختانه به آن درمان ایده عال رسیدم.

بارها از خودم پرسیدم آیا درمان ممکن است؟ و امروز با افتخار می‌گویم که ممکن شد، در حالی که هیچ باور و امیدی نداشتم که حتی یک روز بتوانم ترک کنم، امروز بسیار خوشحال و سپاسگزارم که درمان صورت گرفت، پیامی دارم برای عزیزانی که در سفر اول هستند، ما تنها یک بار اجازه سفر داریم، پس باید قدر آن را بدانیم، شربت اوتی یکی از ابزارهای مهم درمان در کنگره است و باید آن را مقدس بشماریم.

از راهنمای گرانقدرم آقای امیر و آقای احمد راهنمای درمان سیگار نهایت تشکر را دارم که با صبوری و محبت مرا همراهی کردند و آموزش‌های ارزشمندی به من دادند، از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید از شما سپاسگزارم.

آرزوی مسافر رستم:

آرزو میکنم تمام مسافرانی که امروز در حال سفر هستند به درمان برسند و روزی برسد که تولد آن ها را جشن بگيريم.

 

تایپ: مسافر امین 

ویرایش: مسافر فاضل

عکس: مسافر حمید

تنظیم و ارائه: مسافر حجت

 

مسافران نمایندگی الیگودرز

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .