English Version
This Site Is Available In English

هر حرکتی نتیجه و ثمری دارد

هر حرکتی نتیجه و ثمری دارد

جلسه‌ دوازدهم از دوره‌ هفتاد و یکم کارگاه‌های آموزشی عمومی نمایندگی حکیم هیدجی با استادی راهنمای محترم مسافر امیر، نگهبانی مسافر هوشنگ و دبیری مسافر امیر با دستور جلسه‌‌ «وادی هشتم:با حرکت راه نمایان می‌شود» پنجشنبه ٢۴ مهر ١٤٠٤ ساعت ۱۶:٣٠ آغاز به کار کرد.


خلاصه سخنان استاد: سلام دوستان امیر هستم یک مسافر، شاکر خداوند هستم توفیق حاصل یک بار دیگر این جایگاه را تجربه و آموزش ببینم. امروز دستور جلسه دوبخش دارد وادی هشتم با حرکت راه نمایان می‌شود، بخش دوم هم اولین سال تولد رهایی آقا مهدی عزیز که مسئول سایت نمایندگی هم هستند.
ما در وادی اول تفکر را یاد می‌گیریم به استناد همین وادی در هر وادی شروعی که می‌خواهیم داشته باشیم یک گریز باید به وادی اول بزنیم و برگردیم می‌گوید با حرکت راه نمایان می‌شود، راهی که قرار است نمایان شود، اول در جهان ذهنی وتفکر و اندیشه انسان نمایان می‌شود یعنی شخص باید به تصور کشد، راهی که قرار است برود یک پیش بینی‌هایی انجام دهد، بابت آن راه و حرکتش تا بتواند درست تر حرکت کند یا خطای کمتری داشته باشد چون انسان دوست دارد وقتی حرکتی را آغاز می‌کند به نتیجه و هدف برسد، بخاطر همین اول باید در تفکرات خودش مسیر را ترسیم نماید و با تفکر و تعمق درست پیش رود تا به موفقیت برسد. اعتیاد درد مشترک همه ماست و من درمورد آن صحبت می‌کنم، کنگره ۶۰ یک مکانی است که راه آن نمایان است، برای همه ما که اینجا حضور داریم، ولی برای کسانی که بیرون هستند نمایان نیست.
برای مایی که اینجا حضور داریم نمایان شده، اشخاصی در اینجا حضور دارند و در این راه علامت گذاری‌ها را و طریقه چطور رفتن را به ما آموزش و راهنمایی می کنند که راهنماها هستند راه اعتیاد راهی است که بیشترین تاریکی را به خودش اختصاص داده است خیلی وصله‌های زیادی در اعتیاد به انسان می‌چسبد، من تجربه کردم مستلزم این است آن کسی می‌خواهد کمک کند باید کار بلد باشد ما در کنگره ۶۰ آن کس که  راه را برایمان نمایان می‌کند این راه را خودش رفته و تجربه کرده پستی بلندی‌های سطوح مختلف را تجربه‌هایی دارد که می‌تواند کمک ما باشد و این می‌تواند ۱۰ الی ۲۰ درصد قضیه باشد. موثرترین مسئله‌ای که در کنگره ۶۰ وجود دارد خود مسافر است، هر کس راه خودش را خودش می‌رود، زندگی خودش را دارد، تفکرات و ذهنیت خودش را دارد، هرکس آگاهی خودش را دارد. درست است راهنما صحبت می‌کند ولی این صحبت‌ها در حد این است یک علامت گذاری‌هایی انجام می‌شود که به مسافر می‌گوید شما اینجا رسیدید بپیچید یا دراین نقطه عجله نکنید و موارد دیگری که راهنما برای رهجو نمایان می‌کند و خود راهنما هم راهنما دارد، اما در این وادی بیشتر در خصوص  مسافران سفر اولی صحبت می‌شود.
در نهایت این است که شخص باید تمام خودش را گذارد و به میزان خواسته‌ای که دارد همان اندازه هم واقعا باشد، وجود و حضور داشته باشد، حرکت کند. با تفکر خالی چیزی بوجود نمی‌آید، تفکر استارت شروع و پایه کار است ولی در ادامه با حرکت کردن است که راه نمایان می‌شود. زمان قدیم فانوس یا مشعل بود که نهایتا دو یا سه متر را روشن می‌کرد، راهنما هم همین کار را می‌کند، آن اندازه‌ای که دنبالش می‌روید  راهتان روشن می‌شود. اگر خلاف راهنما حرکت کنید قطعا دوباره به تاریکی خواهید رسید، کنگره ۶۰ حقیقت است و این باور ماست و راه دیگری در درمان مسئله اعتیاد حقیقی نیست، پس نتیجه‌ای هم حاصل نمی‌شود، می‌بینیم و تجربه هم کردیم کسی که کنگره ۶۰ می‌آید از صفر شروع نمی‌کند، بلکه از تجربه شروع می‌کند، تجربه کسی که زندگی و خانواده‌اش را گذاشته است. آقای مهندس عزیز ثابت قدم ماندند و افرادی که واقعا لایق بودند ماندند.
همانطوری که در سی‌دی رب هم می‌گویند تا کنگره ۶۰ اینقدر رشد کرده است و راه نمایان مانده است، برای کسانی که درد مشترک دارند. ما باید تمام توان خود را گذاشته تا به نهایت راه برسیم و در مسائل دیگر مانند تغذیه سالم و بیماری‌های دیگر که مقالات آن داده شده و درمان‌ها براستی در کنگره ۶۰ اتفاق می‌افتد واقعیت است و مقابل چشمان ما می‌باشد را ازش استفاده نماییم .
امروز تولد رهایی مسافر مهدی مسئول سایت نمایندگی است. مهدی پشت سر من می‌آمد تا یک جایی که من پیچیدم ولی مهدی نپیچید رفت توی دره اما دوباره آمد .بعد برگشت اوایل شیطنت داشت و درست به حرف گوش نمی‌داد ولی از یکجایی به بعد کنگره را گرفت و من احساس کردم همسفرش واقعا به پایش ایستادند و کمک کردند. آنهایی که همسفر دارید قدر همسفران خودتان را بدانید، در کنگره ۶۰ یاد می‌گیریم که مقابل هم نباشیم بلکه کنار هم باشیم مقابل هم بودن جبهه و گارد بوجود می‌آورد. همسفر مهدی کنارش ماند و الان نتیجه را می‌بیند که رهایی ایشان است ورمن به ایشان تبریک می‌گویم، به خانواده محترمشان به راهنمای همسفرشان به راهنمای سفر دومشان آقا ناصر و همچنین هم‌لژیون‌های عزیزش تبریک می گویم، تشویشان کنید. مچکرم

جشن تولد یکسال رهایی مسافر مهدی، نگهبان سایت نمایندگی حکیم هیدجی با راهنمایی، راهنمای محترم آقا ناصر از لژیون سوم
اعلام سفر مسافر مهدی: آخرین آنتی ایکس مصرفی شیشه، به روش DST با داوری OT درمان شدم، مدت سفر اول ١٢ماه با راهنمایی آقا ناصر، رهایی یکسال در ضمن مسافر سیگار بودم با آقا منصور عزیز سفر کردم رهایی از بند نیکوتین ١٧ ماه ورزش در کنگره باستانی


آرزوی مسافر مهدی: آرزو می‌کنم که انسان‌هایی که در جنگ درونی با خودشان هستند بتوانند به صلح برسند.


آرزوی همسفر فاطمه: آرزو می‌کنم مصرف کننده‌هایی که در بیرون کنگره هستند و دنبال راهی برای درمان می‌گردند، مسیر پر از عشق و نور کنگره را پیدا کنند.

سخان مسافر مهدی: سلام دوستان مهدی هستم مسافر. واعظان کین جلوه در محراب و منبر می‌کنند چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند مشکلی دارم ز دانشمند مجلس باز پرس توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می‌کنند. مهدی که امروز اینجا نشسته زمانی دچار منیت شد و خودش که دیگران را نصیحت و موعظه می‌کرد، خودش گرفتار دام اعتیاد شد و یک روز چشم باز کرد و دید که تا خرخره در دام اعتیاد گرفتار شده است. خیلی از اطرافیان بمن گفتند که این مسیر اشتباه را نرو و از ضد ارزش‌ها دوری کن ولی تنها کسی که بمن امید داد و راه کنگره را بمن نشان داد همسفرم بود خیلی از ایشان سپاس‌گزارم. از راهنما خوبم مسافر امیر سپاسگزارم بمن کمک کردند و بمن یاد دادند که وقتی کاری را آغاز می‌کنم از دل و جان خدمت کنم. از راهنمایم یاد گرفتم که وظیفه‌ام را به نحو احسن انجام دهم و این مسیر را ادامه دادم و به رهایی رسیدم. پیامی که راهنما مسافر امیر برایم در نظر گرفتند صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است و بمن می‌آموزد که انسان هميشه در حال شدن است، در حال بد شدن یا خوب شدن و این خودش است که تصمیم می‌گیرد خوب بودن خود را حفظ کند و به نهایت برساند. ما در این مسیر تلاش کردیم، خودم و همسفرم، معین و مانی با قوت ادامه دادیم الان در این جایگاه انرژی بسیاری دارم و هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم به این جایگاه دست یابم خدا را شکر می‌کنم و امیدوارم همه سفر اولی‌ها این جایگاه را تجربه کنند. از آقا ناصر راهنما سفر دوم و آقا منصور راهنما ویلیام بسیار سپاسگزارم از راهنمای سفر اول همسفرم راهنما همسفر نرگس و راهنمای سفر دوم راهنما همسفر مهین سپاسگزارم.

سخنان همسفر فاطمه: سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر. خدا را هزاران بار شاکر و سپاسگزارم که به ما هم اجازه داد تا در این جایگاه قرار بگیریم و این حس خوب را تجربه کنیم. از آقا امیر بزرگوار و خانم نرگس عزیزم تشکر می‌کنم از خانم مهین ایجنت همسفران و آقا منصور ایجنت محترم قسمت مسافران و آقا ناصر راهنمای سفر دوم مسافرم سپاسگزارم. از مرزبان محترم همسفر لیلا خیلی تشکر می‌کنم از گروه مرزبانی مسافران تشکر می‌کنم. من وقتی سفر اولی بودم هربار که تولد بود در نمایندگی اشک می‌ریختم و در دلم آرزو می‌کردم که من هم این جایگاه را تجربه نمایم و امروز خداوند را سپاس که در این جایگاه قرار گرفتم. از راهنمای خوبم تشکر می‌کنم و امیدوارم مسیر جدید خدمتشان پر از نور باشد و سعادتمند باشند و شاهد خوشبختی و عاقبت بخیری فرزندانشان باشند. به مسافر عزیزم تبریک عرض می‌کنم و از ایشان طلب حلالیت می‌کنم چرا که اگر رفتار بدی داشتم بخاطر ناآگاهی من بود. ممنونم که به صحبت‌های من توجه نمودید.

اعلام رهایی و آغاز سفر دومی مسافر حسن توسط راهنمای محترم مسافر وحید از لژیون دهم


اعلام رهایی جونز راهنمای محترم مسافر محمد توسط راهنمای محترم مسافر منصور از لژیون تغذیه سالم به راهنمایی راهنمای محترم مسافر منوچهر


مرزبان محترم کشیک: مسافر رضا


صدابردار: مسافر مجید
عکاس، تایپ: مسافر صفر 
ثبت: مسافر مهدی
 

مســـافران و همــــسفران نمـــایندگــــی حکـــــیم هــــیدجــــــی
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .