زمانی درمان می‌شویم که شخصیت ما در زندگی به تعادل برسد

 هفتمین جلسه از دوره هفتم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی رضوی ویژه مسافران و همسفران با استادی ایجنت محترم مسافر احسان، نگهبانی مسافر حسن و دبیری مسافر فریدون با دستور جلسه «وادی هشتم: با حرکت راه نمایان می‌شود» پنج‌شنبه ۲۴ مهر ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به‌کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان احسان هستم یک مسافر.
خیلی خوشحالم که امروز هم توفیقی شد که در خدمت شما دوستان باشیم به همه خدمتگزاران خداقوت و خسته نباشید می‌گویم از لژیون مرزبانی و لژیون خدمتگزار متشکرم که اجازه خدمت در این جایگاه راه به من دادند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم.
در بخش اول وادی هشتم از پنج حس درون صحبت به میان می‌آید و آن چیزهایی که دیده نمی‌شود، بحث اعتقادی و علمای بحثی که یک مطالبی را تجربه کرده‌اند و افرادی که یک سری مطالب را فقط صرفاً خوانده‌اند.
همه این باورها و اعتقادات به حس و عملکرد ما بر می‌گردد که تا امروز انجام داده‌ایم و این دو جزء جدایی‌ناپذیر از یکدیگر هستند.
وادی هشتم بیان می‌کند که با حرکت راه نمایان می‌شود و بعد از بررسی و تفکر بدون هیچ تأملی در جهت آن خواسته باید شروع به حرکت کنیم. حال برای رسیدن به این هدف چند عامل اصلی وجود دارد اولین مؤلفه خواسته ما است که باید در جهت رسیدن به آن نهایت تلاش خودمان را انجام بدهیم و بدون حس هیچ عملی صورت نمی‌گیرد، تک‌تک افرادی که وارد کنگره شده‌اند این حسی را دریافت کرده‌اند.
زمانی که ما در یک مسیر تاریک پیش می‌رویم که مواد مخدر یکی از مواردی است که انسان را به عمق تاریکی می‌کشاند و هنگامی که ما می‌خواهیم از این مسیر برگردیم اولین قدم این است که بیشتر وارد تاریکی نشویم؛ یعنی به خودمان، دیگران و جامعه خسارت وارد نکنیم تابه‌حال خوش و تعادل برسیم که نکته بسیار مهمی است و برای انجام این عمل باید ابتدا از خودمان شروع کنیم؛ درمان سیگار، ناس، پرهیز از دروغ گفتن، غیبت‌کردن و به‌طورکلی دوری‌کردن از ضد ارزش‌ها از این موارد است.
جبران خسارت و دوری از کلیه ضد ارزش‌ها به یک باره ممکن نبوده و تغییر، تبدیل و ترخیص به‌صورت تدریجی انجام می‌شود، زمانی ما به درمان می‌رسیم که شخصیت ما در زندگی و جامعه به تعادل رسیده باشد.
بنا به گفته یکی از اساتید شما زمانی که قصد سوارشدن به یک اتوبوسی را داریم و یک فاصله نسبتاً کوتاهی با اتوبوس داریم و اتوبوس قصد حرکت دارد ما باید تمام تلاش خود را برای رسیدن به اتوبوس انجام دهیم و دچار یأس و ناامیدی نشویم و امید داشته باشیم به اتوبوس خواهیم رسید که اتوبوس همان هدف و خواسته‌های ما در زندگی است.
با تشکر از شما عزیزان که با سکوت زیبایتان به صحبت‌های من گوش کردید.

در ادامه جلسه جشن یکسال رهایی مربان مسافر حسین و همسفر اکرم



اعلام سفر مسافر
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر، آنتی ایکس مصرفی تریاک و شیره خوراکی و کشیدنی، مدت سفر ۱۰ ماه و ۱۰ روز، روش درمان دی اس تی، داروی درمان اوتی، راهنما ایجنت محترم مسافر احسان، رشته ورزشی دارت، هم‌زمان سفر ویلیام انجام دادم در لژیون یکم ویلیام وایت شعبه رضوی، داروی درمان نیکوتین خوراکی، روش درمان دی اس تی، راهنمای درمان استاد بزرگوارم آقا فرهاد عزیز، رهایی از دام مواد و سیگار ۴۲۰ روز.

آرزوی مسافر
از خداوند می‌خواهم که برای همه ما دانایی و تلاش برای رسیدن به اهداف به حق و توانایی آن را به همه ما بدهد تا به خواسته‌هایمان برسیم که لازمه آن بالابردن دانش و تلاش‌کردن است.

سخنان راهنمای مسافر
سلام دوستان احسان هستم یک مسافر.
  از تک‌تک شما مسافران و همسفران که باانرژی خود ما را در این جشن یاری می‌کنید تشکر می‌کنم.
  به‌رسم ادب وظیفه دارم نکته‌ای را خدمت شما عرض کنم و ادامه بحث را خدمت مرزبان محترم مسافر حسین، همسفر عزیزشان و راهنمای محترم هم‌سفرشان تقدیم کنم.
از اینجا تشکر می‌کنم از استاد عزیزم آقا فرهاد که زحمت‌های بسیار زیادی کشیدند که خروجی این زحمات خدمتگزاری مانند حسین عزیز شده است.
  به گفته جناب مهندس من احسان هر چقدر خدمت کنم نمی‌توانم دین خود را به کنگره ادا نمایم نسبت به آن چیزی که به دست آوردم یا خدمتی که انجام دهم.
  به تعبیر یکی از عزیزان زندگی انسان مثل گذر از یک بازارچه است که این تعبیر ساده با هزاران حرف ناگفته که با دستور جلسه امروز ارتباط دارد. فرض کنیم از یک بازارچه عبور کردیم و در این مسیر به افراد زیادی عشق، محبت، فحش، دروغ و بدی کرده‌ایم که من احسان باید در یک مکان توقف کنم و این مسیر را برگردم که بحث من در مورد اعتیاد این است و برای یک سفر اولی خیلی مهم و طبیعی است موقعی که بخواهم این مسیر را برگردم با تک‌تک این عزیزان روبرو خواهم شد و به کسانی که محبت کرده‌ام به من محبت خواهند داشت و البته بسیاری هم محبت نخواهند کرد و به کسانی که بدی کردم باید آمادگی دیدن بدی و رفتار ناشایست از طرف آن‌ها داشته باشم این نکته بسیار مهمی است، چرا؟ زیرا ما یک سال در این مکان سفر می‌کنیم و به رهایی می‌رسیم. خودم در مدت خدمت مرزبانی یا هر شخص سفر دومی که خدمت می‌کند یک شهامت بسیار بالایی می‌خواهد. چرا؟ اگر من مسافر یک سال سفر کنم و بروم در بیرون از اینجا خودم را در معرض آن مسیر بازگشت قرار نمی‌دهم.
  من ایجنت، من مرزبان و تمام خدمتگزاران وقتی شروع به خدمت می‌کنیم طبیعتاً یک تصمیم می‌گیریم که شب با بار این مسئولیت بخوابیم و باید با آن مواجه شویم وقتی یک مسافر سفر دومی در کنگره می‌ماند و در جایگاه مرزبانی خدمت می‌کند بسیار انسان با شهامتی است که خود را در معرض مسئولیت قرار می‌دهد که در آن مسیری که رفته و خطا کرده است این اجازه را می‌دهد که دیگران به او محبت یا بی‌محبتی کنند می‌خواهیم این مهم را بگوییم آن ۱۰،۱۵ یا ۲۰ سال تاریکی را با یک سال عوض نمی‌کند و به خدمت خود ادامه می‌دهد و فکر می‌کنم رمز و راز خدمت‌کردن که هر چه پالایش و تزکیه بسیاری داشته باشد بیشتر در این مسیر می‌ماند.
  یک سال رهایی را تبریک عرض نموده و انشاا... این تولدها ادامه‌دار باشد.

سخنان راهنمای همسفر
  هیچ‌چیز قوی‌تر از صبر و زمان نیست، همه چیز برای آن کس که می‌داند چگونه سر کند، به‌موقع اتفاق خواهد افتاد.
  سلام دوستان معصومه هستم یک همسفر.
  خدا را شاکر و سپاسگزار هستم که در این جایگاه قرار گرفتم این رهایی را به همه عزیزان در شعبه رضوی تبریک و تهنیت عرض می‌کنم و امیدوارم که این تولدها همچنان ادامه‌دار باشد. از نظرم این تولدها مثل ورود تازه‌واردین هستند و همان خونی که در رگ‌های یک شعبه در جریان است.
  امروز بعد از مدت‌ها آهنگ تولد کنگره را شنیدم و حس و حال خاصی پیدا کردم خدا را شاکرم برای یک تجربه جدید و صمیمانه تبریک می‌گویم خدمت مرزبان محترم حسین، همسفر محترمشان خانم اکرم، خداقوت به راهنمای محترم آقا فرهاد و امیدوارم که زحماتی که برای رشد و تعالی مسافر حسین کشیده‌اند در زندگی‌شان باعث خیروبرکت شود و خداقوت خدمت آقا احسان امیدوارم بهترین‌ها برای همه این عزیزان رقم بخورد تبریک ویژه خدمت خانم زهره عزیز که همسفر دیگر حسین آقا هستند و در جمع ما حضور دارند و انشاا... که راه برای پسر عزیزشان نمایان شود تا ورود پیدا کنند و روزی شاهد رهایی فرزندشان باشیم.
  انشاا... در کنگره خدمتگزار باقی بمانند و شاهد پیشرفت این عزیزان باشیم.

سخنان همسفر
  سلام دوستان اکرم هستم همسفر حسین.
  از ایجنت محترم مسافر احسان، ایجنت محترم همسفران، گروه مرزبانی مسافران و همسفران، راهنمای محترم مسافرم آقا فرهاد عزیز و راهنمای خودم تشکر می‌کنم.
  گفته جناب مهندس گاهی هزار دعا بی اجابت است
  گاهی نگفته قرعه به نام تو می‌شود
  دو سال قبل پیام کنگره را توسط خواهرم دریافت کردم و در گوگل جستجو کردم که درمان اعتیاد در کنگره چگونه است خصوصاً جلسه هفتگی چهارشنبه‌ها جناب مهندس را بادقت گوش می‌کردم و منتظر یک جرقه بودم تا چگونه این موضوع را با حسین عزیز در جریان بگذارم. چه می‌شود؟ تا کی می‌خواهد ادامه دهد؟ با این که فرزندانمان بزرگ شده بودند نمی‌خواستم آن‌ها باخبر شوند. به او گفتم مکانی هست به اسم شعبه فردوسی که برای درمان اعتیاد مشاوره انجام می‌دهند و پافشاری و مخالفت‌کردن با من و می‌گفت کنگره جایی هست که مواد را ثابت نگه می‌دارد و هر کجا که بروم تا آخر مصرف‌کننده مواد هستم تا این که بعد از مدتی یک سفر کاری برای فرزندانمان پیش آمد این فرصت را غنیمت شمردم تا اگر بحث یا مشکلی بین خانواده شکل گرفت آنها متوجه نشوند و بالاخره توانستم رضایت کامل را بگیرم و به کنگره ورود کنیم که با آموزش‌های کنگره و راهنماهای محترم توانستیم به رهایی و این حال خوش برسیم از همه شما که ما را در این جشن تولد همراهی نمودید کمال تشکر را دارم.

سخنان مسافر
با ورود به کنگره حدود ۲ ماه طول کشید تا به‌عنوان تازه‌وارد معرفی شدم و ورودم هم‌زمان با تولد آقا فرهاد بود بیشتر دوستان متوجه حرف‌هایم می‌شوید که می‌خواهم چه بگویم چقدر دنبال راه درمان گشتیم و نشد خواسته داشتیم؛ ولی اجرا نمی‌شد؛ چون راهش را پیدا نمی‌کردیم و کنگره راه را نمایان کرد.
به گفته جناب مهندس ما هر چه به دست آوردیم باید هزینه آن را پرداخت کنیم. وظیفه خودم را می‌دانم که به لطف کنگره خدمت کنم و هر آن چه از دستم بر آید برای هم‌دردها یا معتادان خواستار درمان اعتیاد بدون منت و خواسته انجام دهم تا شب راحت‌تر بخوابم و آرامش داشته باشم. شاید بیش از ۲۰ سال شب‌ها خواب نداشتم زمان طلوع خورشید شروع خوابم بود خوابی همانند بیهوشی یا حالت کما همراه بود، تازه بعد از رهایی حس می‌کردم که نسیم وزش باد، گرما، سرما معنی چه هست که تصورم از این چیز دیگری بود و خدا را شکر که الان به این جهان‌بینی رسیده‌ام که در زندگی روزمره‌ام کاربردی کنم.
از همه شما دوستان که با مشارکت‌های و تبریک‌های زیبا و دلنشین خود در شادی ما سهیم بودید سپاسگزارم.
 

عکاس: مسافر محمد لژیون پنجم
تایپ و ویرایش: مسافر قاسم- مسافر حسن لژیون دوازدهم
ارسال خبر: مسافر رضا لژیون پانزدهم
مرزبان خبری: مسافر مصطفی
نمایندگی رضوی مشهد