انجام راه درست و کامل انسان را به انوار الهی نزدیک میکند.
با عرض سلام و تبریک، در خدمت همسفر زهرا هستیم ایشان با عشقِ تمام در کنگره۶۰ خدمت میکنند، بندگی واقعی و خدمت به خلق را سرلوحه زندگی خود قرار دادهاند و اکنون موفق به قبولی جایگاه راهنمایی و دریافت شال نارنجی از دستان پر مهر جنابمهندس هستند. به این منظور مصاحبهای را با ایشان انجام دادیم که شما را به خواندن این مصاحبه دلنشین دعوت میکنیم.
همسفر زهرا و مسافرشان سعید با چندین سال تخریب وارد کنگره شدند. آنتیایکس مصرفی شیره خوراکی، روش درمان DST، داروی درمان شربت OT، به مدت ۱۲ماه سفر کردند، با راهنمایی مسافر مجید، مدت رهایی ۳سال و ۷ماه، مدت رهایی همسفر زهرا ۲سال و ۴ماه با راهنمایی همسفر مریم، ورزش در کنگره بدمينتون.
لطفاً از حس خودتان زمانیکه نام شما را در لیست قبول شدگان آزمون راهنمایی اعلام کردند، پیمان و دریافت شال نارنجی را برای ما بیان کنید؟
زمانیکه نام خودم را در فهرست قبولشدگان آزمون راهنمایی کنگره۶۰ دیدم، لحظهای سرشار از شکرگزاری و آرامش به من دست داد. احساس کردم که این موفقیت، نه تنها نتیجه تلاشهای شخصیام؛ بلکه نشانگر هدایت و لطف بیکران خداوند است که هر لحظه مراقب من بوده است. در آن لحظه، با خود گفتم «زهرا، اکنون وقت ایستادن است؛ وقت آن است که مسئولیتی بزرگتر بپذیری و تکیهگاه باشی.» زمانیکه پیمان را با صدای رسا و ایمان قلبی تکرار میکردم، هر بار به خودم یادآوری میکردم که دیگر فرصت آزمون و خطا نیست، اکنون فراتر از خودم باید بیندیشم و برای بهتر شدن زندگی دیگران تلاش کنم. مسئولیتی که بر دوش من گذاشته شده، توام با افتخار و تعهدی عمیق است. و در لحظه دریافت شال، شادی بیمانند سراسر وجودم را فرا گرفته بود؛ شادی که از عمق قلبم نشئت میگرفت و مرا بیش از هر زمان دیگری به مسیرم امیدوار و مصمم ساخت.
هدف شما برای راهنما شدن چه بود؟ چه تفکری در شما برای رسیدن به این جایگاه شکل گرفت؟
هدف من از راهنما شدن، برخواسته از یک حس درونی و باور عمیق بود؛ حسی که باعث شد به این فکر کنم که شاید بتوانم در حد توان خودم دست یاری به سوی انسانهایی دراز کنم که سالهاست از مسیر زندگی واقعی فاصله گرفتهاند؛ کسانی که شاید مدتهاست طعم آرامش، خنده از ته دل و لذت زیستن را فراموش کردهاند. تفکری که در من شکل گرفت، این بود که اگر روزی دست نجاتی بهسوی من دراز شد و نوری در تاریکیِ مسیرم تابید، حال نوبت من است که همان نور را منتقل کنم.
با توجه به اینکه چند سال در کنگره حضور دارید زیباترین و بهترین تجربه خودتان را بیان کنید؟
گذشت چند سال حضور در کنگره۶۰، انتخابِ فقط یک تجربه بهعنوان «زیباترین» برایم دشوار است؛ چرا که هر لحظه در این مسیر، لبریز از زیبایی بوده است؛ اما اگر بخواهم از زیباترینها بگویم، یکی از آن لحظات زمانی بود که طعم واقعی آغاز یک زندگیِ سالم را با تمام وجود لمس کردم، آغازی که سرشار از روشنایی و آرامش بود. یکی دیگر از این لحظات بهیادماندنی، خداحافظی قاطع مسافرم با هرگونه دود و وابستگی بود؛ صحنهای که برای همیشه در ذهن و قلبم حک شد. و از همه مهمتر، داشتن نگاهی روشن به آیندهای امیدوارکننده، آیندهای که هر ثانیهاش برای من پیامآور زیبایی و ایمان است.

رمز قبولی شما در آزمون راهنمایی چه بود؟ آیا فقط خواندن منابع آزمون را عامل قبولی خود میدانید؟
رمز قبولی من در آزمون راهنمایی، پیش از هر چیز در اولویت دادن به کنگره و علاقه قلبیام به آموزشهای آن بود. من صرفاً برای «خواندن» درس نمیخواندم؛ بلکه با شوق، کنجکاوی و لذت وارد دنیای متون کنگره میشدم. آنقدر مجذوب و محو مطالب میشدم که گاهی گذر زمان را حس نمیکردم. اما با همه اینها، تنها مطالعه کافی نبود. بدون تردید، خدمت در کنگره۶۰ مهمترین چاشنی این مسیر بود. خدمتی که نهتنها باعث شد آموختههایم عمیقتر شوند؛ بلکه مسیرم را برای رسیدن به این جایگاه هموار کرد. بهنوعی میتوانم بگویم این قبولی، حاصل همزمان تلاش در آموزش و خدمت بود؛ تلاشی از سر عشق، نه اجبار.
فکر میکنید مسیری که پیشرو دارید چهقدر میتواند شخصیت شما را تغییر دهد؟
از آنجا که طبیعتِ انسان همیشه در حال رشد و تغییر است؛ باید انسان بعضی وقتها از جایگاههای شخصیتی خودش خداحافظی کند. برای رسیدن به شخصیت بهتر؛ حتی اگر از شخصیت گذشته خودش راضی باشد؛ پس چه تغییری زیباتر از اینکه انسان، هر روز کمی بهتر، روشنتر و متواضعتر از دیروز باشد.
چه پیامی برای همسفرانی که میخواهند در آزمون کمک راهنمایی شرکت کنند دارید؟
پیام من به همسفرانی که میخواهند در آزمون راهنمایی شرکت کنند این است که با عشق و علاقه مطالعه کنند. با متون کنگره مثل یک دوست صمیمی برخورد کنند، دوستی که هر روز برای آنها حرفهای قشنگ و امیدبخش دارد. حرفهایی که کمکم طرز نگاه به زندگی را تغییر میدهد و باعث میشود وجود انسان آرام و فکرش بیدار شود. وقتی با دل و جان بخوانند مطالب در ذهن ماندگار میشود. مهم این است که فقط نخواهند حفظ کنند؛ بلکه بخواهند آن مفاهیم را زندگی کنند.
بهعنوان سخن پایانی اگر صحبت یا پیشنهادی برای همسفران دارید بیان کنید؟
در پایان از شما بابت این فرصت ارزشمند برای بیان تجربههایم، صمیمانه سپاسگزارم. همچنین از بنیان کنگره۶۰ و همه عزیزانی که در این مسیر کنارم بودند و باعث رشد و حال خوبم شدند با تمام وجود قدردانی میکنم. اگر بخواهم پیشنهادی برای همسفران عزیز داشته باشم، این است که هیچوقت دست از باور داشتن به خودشان برندارند و با دل و جان ادامه دهند. همینکه هر روز کمی آگاهتر و مهربانتر شویم؛ یعنی در مسیر درستی هستیم.
سپاسگزاریم از همسفر زهرا که وقت ارزشمند خودشان را در اختیار ما قرار دادند، إنشاءالله که همیشه در مسیر سبز کنگره بدرخشند و آرزوی بهترینها را برای ایشان از خداوند خواستاریم.
هر رودی که از جایی بیرون میآید، همه تلاشها را میکند و خود را به تخته سنگها و قلوه سنگها میزند تا راهش را هموار نماید، راه سخت است؛ اما امکانپذیر است که به بحر، ملحق شود.
رابط خبری: همسفر نازنین مرزبان خبری
عکاس: همسفر مرضیه
تنظیم مصاحبه: همسفر رحیمه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوازدهم)
ارسال: همسفر طيبه رهجوی راهنما همسفر نرجس (لژیون پنجم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سمنان
- تعداد بازدید از این مطلب :
202