English Version
This Site Is Available In English

الکل؛ پرده‌ای بر ادراک انسان

الکل؛ پرده‌ای بر ادراک انسان

در طول تاریخ، انسان همواره در تلاش بوده است تا میان رنج و آرامش، تعادلی برقرار کند. همین جست‌وجو، او را به سوی استفاده از مواد گوناگون کشانده است؛ موادی که گاهی درمان بوده‌اند و گاهی تخریب‌کننده. یکی از این مواد، الکل است؛ مایعی شفاف که می‌تواند هم سازنده باشد و هم مخرب. از روزگاران دور، پیامبران الهی برای هدایت بشر آمده‌اند و هر یک بخشی از مسیر را روشن کرده‌اند. در هر دوره، فرمان‌هایی الهی متناسب با سطح آگاهی انسان‌ها نازل شده است؛ تا آن‌جا که با بعثت حضرت محمد(ص)، کامل‌ترین دستورها برای زندگی انسانی به بشر ابلاغ گردید. در دین مسیحیت، نوشیدن مشروب گناه به شمار نمی‌آید و حضرت عیسی تنها مردم را از زیاده‌روی در آن برحذر داشته‌اند؛ اما در اسلام، الکل به صراحت حرام اعلام شده است. این تفاوت، نه از تضاد میان ادیان؛ بلکه از تکامل تدریجی شناخت انسان از خودش سرچشمه می‌گیرد.

الکل، ماده‌ای شیمیایی است که در صنعت، داروسازی و پزشکی کاربردهای فراوانی دارد؛ اما هنگامی که انسان مرز نیاز را می‌شکند و به سوی لذت قدم برمی‌دارد، این مادهٔ مفید تبدیل به ابزاری برای تخریب جسم و روان می‌شود. الکل، همانند بسیاری از مواد مخدر (تریاک، شیشه، کراک و...)، اعتیادآور است و در صورت نرسیدن به جسم، انسان دچار انواع اختلالات آشکار و پنهان یا خماری می‌شود؛ زیرا این ماده نیز از سد خونی مغز عبور کرده و مستقیماً بر سیستم ایکس و اعصاب مرکزی تأثیر می‌گذارد؛ یعنی جایی که افکار، احساسات و تصمیم‌های ما شکل می‌گیرند. همین تأثیر است که رفتار انسان را از تعادل خارج می‌کند؛ ابتدا آرامش می‌دهد و سپس او را مهار می‌سازد.

در قرآن کریم، واژهٔ خمر برای ممنوعیت این نوع مواد به کار رفته است؛ واژه‌ای که در لغت، به معنی پوشش، پرده و حجاب است؛ یعنی هر ماده‌ای که بر ذهن انسان پرده بیفکند و ادراک او را از واقعیت دور کند، در حکم خمر است؛ خواه الکل، مواد مخدر، افکار یا اندیشه باشد. نگاه خداوند به ماده نیست؛ بلکه به اثری است که آن ماده بر روح و رفتار انسان می‌گذارد. در نگاه علمی نیز، تمام احساسات و عواطف انسانی از تغییرات شیمیایی و الکتریکی بدن سرچشمه می‌گیرند. هنگامی که ماده‌ای مانند الکل وارد این سیستم شود، می‌تواند تعادل طبیعی بدن را بر هم زند و باعث زوال عقل و محدود شدن اختیار انسان گردد. در این هنگام است که بسیاری از انسان‌ها پس از مصرف، دیگر خودِ واقعی‌شان نیستند.

در کنگره۶۰، مهندس دژاکام نیز از همین زاویه به مسئلهٔ الکل نگاه می‌کنند. ایشان در ابتدا تنها مصرف آن را، به دلیل اثر مستقیم بر مغز، برای اعضا نامناسب دانستند؛ اما با گذر زمان و مشاهدهٔ پیامدهای رفتاری و روانی در میان مصرف‌کنندگان، الکل را یک ضدارزش معرفی کردند؛ زیرا مصرف آن نه‌ تنها بر جسم، بلکه بر نظم، اخلاق و ساختار اجتماعی کنگره نیز تأثیر منفی داشت. ترک ناگهانی الکل؛ مانند سایر مواد مخدر، می‌تواند خطرناک و حتی مرگبار باشد؛ به همین دلیل، در کنگره۶۰ درمان وابستگی به الکل نیز با متد DST و شربت OT ممکن و قابل انجام است. به این صورت که فرد ابتدا ساعات و میزان مصرف الکل را منظم می‌کند؛ سپس آن را کاهش می‌دهد؛ پس از گذشت دو ماه می‌تواند مصرف الکل را به‌طور کامل قطع کرده و OT را جایگزین نماید. البته این روش تنها مخصوص کسانی است که صرفاً به الکل اعتیاد دارند و از مواد مخدر دیگر استفاده نمی‌کنند.

الکل، در نگاه ساده صرفاً یک نوشیدنی است؛ اما در حقیقت، آینه‌ای است که به ما نشان می‌دهد تا چه اندازه می‌توانیم از مسیر تعادل دور شویم. اگر بیاموزیم که جایگاه هر ماده‌ای در هستی کجا است و از مرز خود فراتر نرویم، در آن صورت دیگر هیچ‌ چیز در جهان، دشمن ما نخواهد بود. الکل؛ همانند چاقو یا تریاک، ماده‌ای ضروری در هستی است؛ به‌ تنهایی نه مخرب است و نه سازنده؛ بلکه این فاعل؛ یعنی انسان است که با نوع استفاده از آن، مفید یا مضر بودنش را مشخص می‌کند. بنابر این دیگر جایی برای این شکایت باقی نمی‌ماند که چرا خداوند الکل را آفرید. در منظر کنگره۶۰، درمان صرفاً به معنای قطع مصرف نیست؛ بلکه بازگشت به تعادل در سه مؤلفهٔ جسم، روان و جهان‌بینی است. نخستین گام رهایی، شناخت است؛ هنگامی که انسان علم اعتیاد و فیزیولوژی بدن خودش را بشناسد، آنگاه می‌تواند به‌ تدریج اعتیادش را درمان کند و فرماندهی بدن و ذهن خود را پس بگیرد.

نویسنده: همسفر الهام.ن رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون ششم)
رابط خبری: همسفر فاطمه.م رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون ششم)
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی یحیی زارع میبد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .