English Version
This Site Is Available In English

انسان قابل تغییر است

انسان قابل تغییر است

«صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری‌ست». انسان‌قابل تغییر است، موجودات دیگر امکان این تغییر را ندارند. آقای مهندس در این بخش می‌فرمایند: «ما باید قدر این جایگاه را بدانیم، مغرور نشویم که دوباره تمام صفات منفی به ما برگردد‌». من اوایل که وارد کنگره شده بودم، احساس متمایز بودن، داشتم و خودم را از همه سرتر می‌دیدم؛ ولی بعد از مدتی دیدم نه واقعاً من هم مثل بقیه هستم و این سیستم است که جایگاه را برای من درست کرده است. من با ازدواجم با یک شخص کنگره‌ای به این سیستم راه پیدا کردم و الان شرایط خیلی بهتری دارم و گاهی واقعاُ به گذشته خودم که نگاه می‌کنم؛ فقط خدا را شکر می‌کنم به خاطر فراهم شدن این شرایط تا من هم مثل عیاض فراموش نکنم که افکار بچگانه من قبل از کنگره می‌توانست چه به روزگارم بیاورد.

در کل ما اگر تغییری می‌کنیم و صفت خوبی را به‌دست می‌آوریم؛ باید ارزش آن جایگاه را بدانیم. به قول آقای مهندس شتر دزدی دلا دلا نمی‌شود؛ چون شتر بزرگ است و اگر بدزدی و بخواهی دلا‌ دلا بروی، نمی‌شود. ما باید در هر جایگاهی که هستیم، احترام همه انسان‌ها را نگه‌داریم، حالا او می‌خواهد، فرزندمان باشد، همسرمان یا هر کس دیگری. برای این‌که در جهت ارزش‌ها حرکت کنیم؛ باید خود را پالایش کنیم، پس باید تفکر سالم داشته باشیم و بعد با این کار ایمان سالم به‌وجود می‌آید و صفات خدا در انسان متجلی می‌شود، نه این‌که طرف نمازخوان می شود، فقط این یک موردش است، منظور تمام صفات خداوند است. مثلاً: بخشندگی و ... ایمان داشتن، می‌تواند به هر کس و هر چیزی باشد، مثلاً به مکانیک ایمان داشته باشید، چون کارش را درست انجام می‌دهد یا به یک سگ، چون سگ وفا دارد و ... ایمان به درد چه چیزی می‌خورد؟ خوب ایمان‌ سالم با خودش عمل‌ سالم می‌‌آورد و بعد از آن حس‌ سالم به وجود می‌آید و بعد عقل‌ سالم و بعد عشق‌ سالم. مثل وقتی‌که من به راهنمای خودم ایمان داشتم، بعد انتخاب کردم که در لژیون بنشینم و نتیجه گرفتم. در ادامه حس خوب گرفتن و ان‌شاءالله با ادامه به عقل کاملاُ سالم هم می‌رسیم؛ چون حس گیرنده عقل ماست و بعد به عشق سالم  و...

همیشه آقای مهندس می‌‌فرمایند: «یا می‌بریم یا می‌آموزیم». این است که ما هیچ‌‌وقت نباید از شکست‌هایمان ناراحت شویم؛ چون حتماً در راستای آموزش ما هستند. مثل وقتی‌که ما به کسی محبت بی‌جا و زیادی می‌کنیم و بعد از یک مدت این تبدیل به یک وظیفه می‌شود و از ما طلب‌کار هم می‌شوند، فقط کافی است که یاد بگیریم و به جای گله و غیبت فقط از این به بعد حد و مرز خودمان را بدانیم. عشق‌ سالم چیست؟ عشق‌ سالم یعنی این‌که تمام هستی را دوست داری نه این‌که شما فقط مردی را دوست داری، این فقط یک قسمت از این است، آدم عاشق، کوه و حیوانات، شیرینی، تلخی، آدم‌ خوب، آدم‌ بد و...  همه چیز را دوست دارد، چون او می‌داند که زندگی بدون هستی و بدون دیگران هیچ‌ مفهومی ندارد و این می‌تواند، بزرگ‌ترین دلیل برای از بین بردن صفت‌های منفی مثل منیت و غرور و ... باشد. حتی آدم‌ بد به من یاد می‌دهد که بدی بد است. پس من کار درست را انجام می‌دهم.

پس باید به آدم بد هم احترام بگذارم و قدر وجودش را بدانم؛ چون او هم از روی جهل و یا نیازش آن کار را انجام می‌دهد و فرق خوبی و بدی را به من یاد می‌دهد. عشق‌ سالم ذره‌ذره پدیدار می‌شود و یک‌شبه به‌وجود نمی‌آید. ممکن است نقطه شروعش یک‌دفعه باشد؛ ولی عشق ذره‌ذره پدیدار می‌شود. ممکن است اول شور داشته باشد؛ ولی اگر به شعور تبدیل شود، عشق سالم است در غیر این‌صورت نیست. عشق سالم به نفرت تبدیل نمی‌شود، فقط زمانی که با شور به وجود آید امکان دارد به نفرت تبدیل گردد و در آخر ما به این نتیجه می‌رسیم، انسان دارای هر ویژگی و هر جایگاهی که باشد، می‌تواند خود را تغییر دهد و ما باید روی خودمان بیش‌تر تمرکز کنیم و این کار با تزکیه و پالایش است و با حرف انجام‌پذیر نیست.

منبع: سی‌دی وادی دهم (بخش۳)
نویسنده: همسفر مهتاب رهجوی راهنما همسفر ستاره (لژیون پنجم)
رابط خبری: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر ستاره (لژیون پنجم )
ارسال: همسفر پریناز رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون هفدهم) دبیرسایت
همسفران نمایندگی حر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .