جلسه هشتم از دوره سیودوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی لویی پاستور به استادی راهنما همسفر خندان، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر گلاله با دستور جلسه «وادی هشتم (با حرکت راه نمایان میشود) و تأثیر آن روی من» روز سهشنبه 22 مهر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
عرض خدا قوت خدمت دبیر محترم قبلی و عرض تبریک خدمت خانم گلاله عزیز، برایشان بهترینها را در این 7 جلسه آرزو میکنم. سپاسگزارم از ایجنت محترم، مرزبانان گرامی، نگهبان محترم جلسه و لژیون سردار بابت فرصت آموزشی که در اختیار من قرار دادند و سپاسگزارم از تکتک شما عزیزان بابت اینکه در جلسه حضور دارید.
ابتدا میخواهم اتفاق بزرگی که طول این هفته در مجامع علمی رخ داده است؛ خدمت بنیان محترم کنگره۶۰، خانواده بزرگوارشان و تکتک اعضای کنگره و جامعه بشریت، پذیرفته شدن مقاله آقای مهندس دژاکام در زمینه درمان بیماری کووید ۱۹ و سارس در دهمین کنگره بیماریهای عفونی جهانی سال ۲۰۲۶ در بارسلونا اسپانیا از صمیم قلب این موفقیت را تبریک عرض میکنم و امیدوارم به عظمت اتفاقی که در حال رخ دادن است و شاهدش هستیم پی ببریم. خواهش میکنم آقای مهندس را به شایستگی تشویق بفرمایید.
من امروز به واسطه لژیون سردار در خدمتتان هستم امیدوارم جلسه خیلی خوبی داشته باشیم و در پایان جلسه چیزی به تکتکمان اضافه شده باشد. دستور جلسه این هفته «وادی هشتم و تأثیر آن روی من است.» در بند چهاردهم نوشتارها عزیزان خواندند که کنگره۶۰ در ۲ حرکت درونی و بیرونی به راه خودش ادامه میدهد.
از وادی اول تا وادی هفتم این حرکت کاملاً درونی است و از آغاز وادی هشتم این حرکت بیرونی میشود، به چه شکل این اتفاق میافتد؟! قطعاً این وادی را مطالعه کردهاید و میدانید که تکتکمان روزی ساکن بهشت بودهایم و به واسطه اختیاری که به ما داده شد با عدم آگاهی و نقض فرمان به زمین رانده شدیم و به سمت شیطان گرایش پیدا کردیم. وقتی متوجه اشتباهمان شدیم، خدمت پادشاه رفتیم و از ایشان خواستیم که ما را ببخشند، خداوند فرمودند: میپذیرم به شرطی که بروید به زمین و عملاً ثابت کنید. این عملاً به نظر من خیلی حرف در آن است؛ یعنی فقط به تفکر و کلام نیست باید حرکت کرد.
خندان روزی به واسطه نقض فرمان و به دلیل عدم آگاهی مرتکب گناه شد. از بهشتی که ساکنش بود (میدانید که بهشت جاریست؛ یعنی حال خوش در لحظه) به زمین رانده شد؛ پس برای برگشتن به آن نقطه اول و اینکه رضایت پروردگار را جلب کند باید روی قطعه سنگی به نام زمین زندگی کرده و تمام تلاشش را بکند تا بیاموزد. بیاموزد، بیاموزد، تغییر کند، تبدیل شود؛ بلکه انشاالله ترخیص شود و برسد به جایی که از آنجا شروع کرده است.
حتماً خیلی وقتها متوجه شدهاید که خواسته معقولی در ذهن تکتکمان است. آقای مهندس در سیدی هفته به زیبایی راجع به روح صحبت میکنند؛ وقتی بخشی از وجود خداوند در وجود من است، وقتی توجه میکنم که اولین آیه قرآن با بسماللهالرحمنالرحیم شروع میشود، وقتی با اولین صفتی که خودش را به من معرفی میکند بخشندگیست اگر میخواهم عملاً در زمین ثابت کنم که خدایا متوجه اشتباه خودم شدم، باید ببخشم، چه چیزی را؟ آن چیزی را که جنسش از جنس زمین است. مالم را که باید ببخشم، زمانم را بايد ببخشم، مکانم را باید ببخشم و کلامم را هم باید ببخشم، وقتی بخشیدم اجازه دیدن تاریکیها و سفر درونی به من داده میشود. آن موقع است که اگر خواسته معقولم را به زبان آوردم، اجازه تحقق و حرکت در جهت آن خواسته به من داده میشود و این معجزه بخشش است.
در کنگره۶۰ به پیروی از سخنان اساتید آقای مهندس که ما به جهت آموزش و خدمت پا به هستی نهادیم. اول آموزش درست، خدمت سالم و زمین بازی در هر 2 مورد برای من فراهم است. لژیونها، راهنمایان محترم، گروه مرزبانی، ایجنتها، اسیستنتها و دیدهبانها بستر را برای اینکه من بیاموزم فراهم میکنند. جایگاههای خدمتی منتظر هستند که من بخواهم مطلب آموخته شده را بنویسم و وقتی خواسته در من وجود داشته باشد در جایگاه خدمتی قرار بگیرم. تازه آن موقع متوجه تفاوت معرفت و عمل سالم میشوم. تفاوت شناخت و آگاهی با تفاوت انجام، تفاوت دانایی و دانایی مؤثر و تفاوت تفکر با حرکت همه اینها در خدمت اتفاق میافتد.
آقای زرکش جمله بسیار زیبایی دارند امروز که آن را میخواندم، احساس کردم چقدر میتواند روشنکننده مسیر باشد. انسان نیت میکند و با انسانیت در جهت رسیدن دیگران به حال خوش حرکت میکند، این در لژیون سردار اتفاق میافتد و رؤيت میشود. اگر به دنبال حال خوش هستید و دوست دارید هر لحظه ساکن بهشت خداوند باشید در زمین لژیون سردار، با تمام توان بازی کنید. مهم این نیست که نشانی در بینشانی دریافت کنید، همه ما پهلوان، دنور یا عضو سردار باشیم، مهم این است که همه ما با تمام فهم و توانمان بازی کنیم آن موقع است که میتوانیم اجازه بدهیم صفت بخشندگی در وجودمان نمود پیدا کند تا بلکه به فرمایش آقای مهندس هستی، من خندان را به عنوان جزئی از خودش بپذیرید. اگر جزئی از هستی شدم؛ یعنی هم مسیر با جهت هستی شدم، حرکت بسیار راحت و دلچسب خواهد شد. آنجا جایی است که دنیا، ذهنم و دور و برم شلوغ نیست. امیدوارم تکتکمان بگذریم تا بتوانیم برسیم. امیدوارم فرمایش آقای مهندس در سیدی رب که فرمانها را مجدداً یادآوری کردند با گوش جان بشنویم که فرمودند: انفاق کنیم؛ چرا که اگر دری را زدید و باز نشد در انفاق را هم امتحان کنید مطمئن باشید که باز میشود.

رهایی ۳۰ سیدی همسفر گلاله رهجوی راهنما همسفر مریم ر و رهایی ۳۰ سیدی همسفر منیژه رهجوی راهنما همسفر معصومه

اعطای نشان پیمان وادی هشتم همسفر نسرین رهجوی راهنما همسفر مریم ر و همسفر سمانه ش رهجوی راهنما همسفر زینب

مرزبانان کشیک: همسفر ماندانا و مسافر کامران
عکاس: همسفر رها رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون دهم)
تایپیست: همسفر طلا و همسفر پروین رهجویان راهنما همسفر خندان (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر خندان (لژیون هفتم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی لویی پاستور
- تعداد بازدید از این مطلب :
188