بزرگترین معجزه حرکت است

سال‌ها راه را اشتباه رفته بودم؛ آن‌قدر در مسیرهای نادرست قدم گذاشته بودم که دیگر نمی‌دانستم کجا درست است و کجا غلط. هر بار که به خودم می‌آمدم و می‌فهمیدم در مسیر اشتباه قدم گذاشته‌ام، با دلی خسته و پایی لرزان باز بر می‌گشتم؛ اما بازگشت‌هایم نیز بی‌ثمر بود. گویی در دایره‌ای بی‌پایان از رفت‌ و‌ برگشت گرفتار شده بودم. دلم از خودم گرفته بود؛ از روزهایی که می‌پنداشتم دانا و توانا هستم؛ اما نمی‌دانستم چقدر گم شده‌ام. دیگر نه نوری بود، نه امیدی، نه صدایی که من را صدا کند؛ تنها من بودم و دیواری بلند از تردید و پشیمانی.

در همان روزهای سیاه، صدایی آرام در درونم گفت: بلند شو، حتی اگر نمی‌دانی به کدام سمت، فقط حرکت کن. در ابتدا نمی‌فهمیدم این صدا از کجاست؛ اما عمق قلبم حس کرد که راست می‌گوید. پس تصمیم گرفتم برخیزم؛ نه برای رسیدن؛ بلکه برای نماندن. درست در همان لحظه بود که معجزه رخ داد. قدم اول را که برداشتم، جرقه‌ای کوچک از نور در مقابلم پدیدار شد. قدم دوم را که برداشتم، نسیمی از امید به صورتم خورد و با هر قدمی که جلو می‌رفتم، راه اندکی روشن‌تر می‌شد. آن روز فهمیدم حقیقت وادی هشتم؛ یعنی همین راه، در دلِ حرکت پدیدار می‌شود.

دیگر در انتظار معجزه ننشستم؛ چون فهمیدم خودِ حرکت، بزرگ‌ترین معجزه است. فهمیدم که حتی اگر هزار بار زمین بخورم، باز برخاستن؛ یعنی زنده‌ بودن و اگر در مسیر عشق، ایمان و دانایی قدم بردارم، حتی سنگلاخ‌ها نیز به گلستان تبدیل خواهند شد. روزهایی بود که در تاریکی قدم می‌زدم و اشک می‌ریختم؛ اما حالا با هر قطره اشک، نوری تازه در دلم زاده می‌شود. دیگر از سختی راه نمی‌ترسم؛ چون می‌دانم پشت هر مانع، درسی نهفته است.

وادی هشتم به من آموخت که زندگی در ایستادن نمی‌گذرد؛ در حرکت است که انسان معنا می‌یابد. هر گامی که برمی‌دارم و هر تلاشی که می‌کنم، من را به خویشتن حقیقی‌ام نزدیک‌تر می‌کند. امروز می‌دانم؛ راه شاید طولانی، پُر پیچ‌و‌خم و گاه تاریک باشد؛ اما تا زمانی که در آن قدم می‌زنم، خداوند نیز در کنار من است و نوری که در درونم روشن کرده، هرگز خاموش نخواهد شد و چه زیبا گفته است مولانا:

تا در طلبِ گوهرِ کانی، کانی
تا در هوسِ لقمه نانی، نانی
این نکته‌ رمز اگر بدانی، دانی
هر چیز که در جستنِ آنی، آنی

نویسنده: همسفر افسانه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون‌ ششم)
رابط خبری: همسفر فاطمه.م رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون‌ ششم)
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی یحیی زارع میبد یزد