سلام دوستان حمیده هستم همسفر
وادی هشتم به معنای درک پیوند تفکر درست و اقدام صحیح است. این وادی به ما میآموزد که اگر در یک نقطه ثابت بمانیم، مانند آب که میگندد، دچار رکود شده و راه برای ما آشکار نخواهد شد. وادی هشتم تأکید میکند که پس از تفکر صحیح، نوبت به حرکت و پیمودن راهی است که ما را به نتیجه دلخواه برساند. قبل از اینکه در لژیون سردار شرکت کنم، به این دلیل که همیشه در سکون بودم، اطلاعات و درک درستی از این مسائل نداشتم؛ اما خدا را شکر با آموزشهای کنگره متوجه شدم که در سکون، هیچ زایشی وجود ندارد؛ بنابراین باید حرکت کرد. پس از ورود به لژیون سردار، این نکته برایم روشن شد که پیش از شروع هر اقدامی، باید هدف و مقصد خود را به درستی تعیین کنم و سپس حرکت نمایم. خدا را شاکرم، اکنون این راه برای من و مسافرم به روشنی نمایان شده است.
سلام دوستان رها هستم همسفر
این وادی برای ما از حرکت کردن و نمایان شدن راه سخن میگوید؛ اینکه من برای رسیدن به خواستههایم چگونه حرکت میکنم. آیا به این باور رسیدهام که در نهایت این خودم هستم که باید حرکت کنم تا راه برایم باز شود و مسیر هموار گردد؟ وقتی اولین بار برای قانون یازدهم شرکت کردم و بار بعدی با جان و دل هرآنچه در توانم بود را برای زمین کنگره۶۰ حامی شدم و کارت کشیدم، کمکم متوجه شدم که حرکت کردهام و راه عضو شدن به لژیون سردار برایم نمایان شد تا بتوانم قدمهایم را بزرگتر بردارم. در مسیر زندگی، دانش و آگاهی، تنها حرکت کردن مهم نیست. مهم این است که من به مرتبهای برسم که بتوانم تشخیص دهم که «رها! تو اکنون میتوانی حرکت بزرگتری انجام دهی و قدم بیشتری برداری» و آن را به انجام برسانم. در آن زمان، قطعاً نه یک راه؛ بلکه چندین راه به من نمایان خواهد شد.
سلام دوستان طاهره هستم همسفر
زمانی که در مسیر آموزشهای کنگره به وادی هشتم رسیدم، با خود گفتم: یعنی چه؟ انگار تمام وادیها یک طرف و این وادی بهتنهایی یک طرف قضیه بود. نکته اصلی این بود: باید حرکتم را شروع میکردم! من در مسیر آموزشها قرار گرفته بودم؛ اما هیچ اتفاقی رخ نداده بود. چرا؟ زیرا آموزشها را کاربردی نکرده بودم. باید آموختهها را از قوه به فعل درمیآوردم. شروع کردم به خدمت کردن در کنگره و دقیقاً در همین خدمت بود که گرههای من یکی پس از دیگری در حال باز شدن بود. پس از آن، وارد لژیون سردار شدم، یعنی خدمت مالی را هم شروع کردم. باید بگویم نیروهای بازدارنده بیکار نبودند. هر لحظه که من از حرکت میایستادم، آنها کار خود را شروع میکردند؛ چراکه کارشان همین است. هر بار که از حرکت باز میایستادم، سقوط در کمینم بود. تا زمانی که در مسیر ارزشها حرکت کنی، هیچ نیروی بازدارندهای نمیتواند آنقدر قوی باشد که تو را به زمین بزند.
سکون جایز نیست. ما میدانیم که تمام آفرینش هستی و خلق از حرکت اتفاق میافتد. خداوند نیز در قرآن فرموده است: «حرکت از تو، برکت از من.» برای تغییر، نیاز به این حرکت داشتم؛ باید دانایی خود را افزایش میدادم تا به هدفم برسم. ناگفته نماند، وقتی در حال رشد هستی، به دوراهیهای زیادی در زندگی برمیخوری که این دوراهیها بین ارزشها و ضدارزشها است. باید به تشخیص درست برسیم تا مسیر صحیح را انتخاب کنیم؛ زیرا انسان خردمند به خوبی میداند که صراط مستقیم و مسیر ارزشها او را به هدف والای انسانی میرساند. در پایان، از جناب مهندس، استاد امین و خانواده محترمشان سپاسگزارم که همواره با آموزشهای ناب خود ما را در این مسیر هدایت میکنند. آرزوی بهترینها را برای این خانواده محترم دارم.
سلام دوستان زینب هستم یک همسفر
وادی هشتم میگوید: «با حرکت، راه نمایان میشود.» در سکون هیچ زایشی نیست؛ همهچیز در حرکت به وجود میآید. خداوند به انسان اختیار کامل داده است تا خود بتواند مسیر ارزشها و ضدارزشها را تشخیص دهد و انتخاب کند. هر شخصی، بسته به میزان خردمندی یا کمخردی خویش به مسیر خود ادامه میدهد. در اصل، خواسته فرد باید قوی باشد تا او را به سمت هدفش پیش ببرد. ممکن است در این مسیر، مشکلات سر راه قرار بگیرند و باعث ناامیدی شخص شوند؛ اما او باید نیروهای بازدارنده را بشناسد و به سمت خواستهای که در ذهن دارد، حرکت کند. در اینجاست که نیروهای موافق به یاری او خواهند آمد. برای رسیدن به آرامش، صلح، عشق و محبت، فرد بایستی با جبران خسارت از خود، خانواده و جامعه، حساب خود را تسویه کند و با حرکت به سمت درستی و ارزشها به «حال خوش» دست یابد.
ویرایش و ارسال: همسفر زینب (نگهبان سایت)
همسفران نمایندگی وحید
- تعداد بازدید از این مطلب :
146