جلسه سیزدهم از دوره ششم لژیون سردار نمایندگی دهخدا با استادی: اسیستانت محترم مسافر بهروز، نگهبانی : راهنما مسافر غلامرضا، دبیری: راهنما مسافر فرهاد و خزانه داری: راهنمای تازه واردین مسافر کریم با دستورجلسه " نظم،انضباط و احترام در کنگره 60 " در روز سه شنبه مورخه ۱۵ مهر ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان بهروز هستم مسافر.خب خدا رو شکر.خدا رو شکر بابت ماندن در کنگره.شکر بابت اینکه یک روزی آشنا میکند با کنگره و نگاه میکنی و میبینی لطف آن بیشتر شده و تو را در کنگره نگاه داشته است. اینکه خداوند شمارا با کنگره آشنا میکند یکچیز است اینکه در کنگره بمانید یکچیز دیگر است.برای چه در کنگره هستم؟ برای اینکه به خدمت خدمت بکنم.صاحب خدمت میشوم که به صاحب خدمت کنم.مثل کاری که شما بزرگواران میکنید.ولی بعضی وقتها حواس انسان پرت میشود و فقط خدمت میکند.میآید و میرود .میآید و میرود میآید و میرود.یکجایی باید سرمان را بالا بگیریم و حسابکتابی با خداوند بکنیم.من این مدلی آمدم این مدلی رفتم.این حق من نبود.این سهم من نبود.اینهمه آمدی و رفتی و شنیدی ولی ان کاری که باید انجام ندادهای.فکر کردهای ولی آن کاری که باید نکردهای.و رسالت هر جمعی مثل جمع لژیون سردار همچین چیزی است.من هنوز با تفکرم خیلی فاصلهدارم.با چیزی که از آقای مهندس میشنوم خیلی فاصلهدارم من آن کاری را که باید انجام بدهم نمیدهم. یکچیزی میگویم یکچیزی فکر میکنم ولی آن زمان که باید یک عملی را برای شخصی در بیرون از کنگره انجام بدهم نمیدهم. شخصی سرش را در سطل زباله فرو برده است و من میبینم ولی از کنار آن رد میشوم و حواسم نیست. یک شخصی جوراب به دست دارد و من میبینم و از کنارش رد میشوم و حواسم نیست. همسرم جملهای را بیان میکند و من از کنارش رد میشوم و حواسم نیست. میگویند رهایی چقدر میارزد و من در جواب ارزش آن را میگویم.ده سال رهایی چقدر میارزد؟ اندازهها رو بگذاریم کنار هم . وقتی وارد لژیون میشوم ۲۰ نفر به احترام من بلند میشوند. وقتی وارد یک نمایندگی میشوم با احترام با من رفتار میشود. ولی موقع حسابوکتاب اندازهها را نمیدانم. پدر شدن کار راحتی است ه کسی میتواند پدری کند؟زن گرفتن کار راحتی است چه کسی میتواند همسرداری کند؟جناب آقای مهندس همیشه میفرمایند سلام دوستان حسین هستم یک مسافر و در ادامه میگوید که امیدوارم حال همگی شما خوب باشد حال منم به حمدالله خوب است. چرا که چون من حسین دژاکام زمانی که میتوانم حال شما را خوب کنم پس حال من هم خوب است. پس اگر من بتوانم حال کسی را خوب بکنم حال خودم هم خوب است. و این فرصت بینظیر را کنگره ۶۰ در اختیار ما قرار داده است. جناب آقای مهندس یک دانشمند است چرا که دارد کثرت را به وحدت میرساند.
.jpg)
چرا که دارد با DOD بیماریها را درمان میکند. چرا که همیشه میگویند رفع نیاز ما در رفع نیاز دیگران است. ما بعد از ترک کره خاکی هیچ چیز را با خود نمیبریم به جز عشق و محبت. همسرم فرزندانم راهنمایم نمایندگی کدامشان به نفع من شهادت میدهند؟پس من هستم و قلبهایی که در قلب من هستند. دیگران در مورد من سیاه سفید فکر میکنند یا رنگی؟قلب من در دیگران سیاه سفید است یا رنگی؟دیگران در قلب من رنگی هستند یا سیاه سفید؟آیا هر کس از این در میآید داخل من زشتیهای او را میبینم ؟قصه کنگره ۶۰ و لژیون سردار دقیقاً از همین نوع قصهها است.دقیقا برای سفر لازم است. زمانی که جناب آقای مهندس از سرزمین اشراق صحبت کرد کسی نپرسید این سرزمین اشراق کجاست و چیست؟هیچ کسی از راهنمای خودش نپرسید. فاصله تو با سرزمین اشراق و سرزمین نور که در کره زمین نیز وجود دارد مادیات است. علم کنگره به کسی داده میشود که با آن درجه از بخشندگی رسیده باشد. وقتی میگویند عقل پیغمبر درون میباشد حواست هست که پیغمبر درونت چه میگوید؟بعضی وقتها من خودم با خودم صحبت میکنم و این را با القا و الهام اشتباه میگیرم. زمانی که جناب آقای مهندس در مورد القای مثبت و منفی صحبت میکند و من نمیدانم مثبت کدام است منفی کدام است. اگر این دایره نبود اگر کنگره ۶۰ نبود اگر این لژیون سردار نبود و اگر پیشتر از این لژیون مالی نبود اکنون علم کنگره شخصی یتیم بود. جناب آقای مهندس فرمودند که بعد از بسته شدن درب کنگره ۶۰ در خیابان و پارک لژیون برقرار میکردیم. در آن هنگام علم کنگره ۶۰ و نیروی انسانی کنگره ۶۰ به پارک و خیابان رفت. ولی کنگره ۶۰ خواهان گسترش این علم بود چرا که نجات یک نفس نجات تمام نفس ها است. چرا که بعد از احیای نفس تکامل نفس است. کنگره ۶۰ دید چارهای ندارد تا که بازی را اینگونه طراحی کند. ولی بعضی از افراد در لژیونهای سردار در بعضی از نمایندگیها وقتی اسمی از لژیون سردار میآید فکر میکنند بحث پول گرفتن و پول دادن است. زمانی که راهنما موضوع لژون سردار را بیان میکند رهجو فکر میکند بحث پول دادن است. کلی دایره در این کنگره ۶۰ وجود دارد دایره درمان مواد دایره درمان سیگار دایره تغذیه سالم و دایره سردار. همه دایرهها رهایی دارند.دایره سردار هم رهایی دارد اما چه کسی و چگونه و به چه شرطی رها میشود؟چه کسی وارد سرزمین نور میشود؟چه کسی سفر اول را تمام میکند و وارد سفر دوم میشود؟این سوال را نیز کسی از خودش نمیپرسد و مسکوت مانده است. ممکن است در مشارکت از من بپرسید که ۱۰ سال پیش که سفر اولت را تمام کردهای آیا سفر دوم را شروع کردهای؟ همسفر از بندی که آزاد گشتهای تو را سرمست نگرداند. سفر دوم آزادی است رهایی نیست وگرنه میگفت همسفر از بندی که رها شدهای. یک سری صحبتها لازم است بیان شود و این بر زمره نگهبان و دبیر لژیون سردار است چه هم زیبا از آن بگویند و هم خوش صدا. در یک نمایندگی بالغ بر ۲۰۰ نفس حضور دارند و اگر یک نفس را احیا کنیم گویی کل نفسها را احیا کردهایم. ولی آن یک نفس کجا احیا میشود؟شما وقتی صاحب همسر میشوید مثال هندوانه دربسته میباشد ولی این هندوانه در بسته از قبل ارسال شده است.
.jpg)
.jpg)
عکاس : مسافر ساسان لژیون 4
تایپ،تنظیم،ارسال : مسافر احمد لژیون 2
سایت نمایندگی دهخدا قزوین
- تعداد بازدید از این مطلب :
43