آن چیزی که من از این وادی آموختم و در متن آن هم اشاره شده این است که با حرکت راه نمايان می شود؛ همانطور که در کودکی هم به من آموختند که چگونه روی پای خود بایستم و چگونه قدم بردارم، تا بتوانم راه رفتن را تجربه کنم. در این وادی یاد گرفتم که باید حرکتی نو و تازه ای را آغاز کنم تا راه و مسیر در ادامه برايم آشکار شود بنابراین: قدم اول را با الهامات درون برداشتم و در مسیر، تازه فهمیدم که چه خیانتهایی و چه خرابیها به آن امانتی که به من واگذار شده وارد کرده ام. همچنان که اگر چشمهای بجوشد و آب آن چشمه در یک جا ساکن باشد به مرداب تبديل می شود، ولی اگر همین آب در حرکت باشد، می بینیم که در طول مسیر چه آبادیها را سیراب خواهد کرد. حرکت میتواند دو جهت داشته باشد؛ می تواند در مسیر مثبت و الهی و ارزشها باشد یا در جهت منفی، ضدارزشها و نیروهای شیطانی. حرکت مد نظر کنگره ۶۰: حرکت از ترس به شجاعت، از دروغگویی به راستگویی، از کفر به ایمان، از نفرت به عشق، از اعمال ضد ارزشی به ارزشی، از پلیدی به صداقت و در نهایت از ظلمت به نور است؛ از یک نقطه به یک نقطه دیگر حرکت کردن و این جاری بودن مد نظر است پس اگر هنوز از ترسهایمان عبور نکرده باشیم یعنی در حال سکون هستیم و هیچ حرکتی در درون ما اتفاق نیفتاده است. همچنین حرکت دو نوع است: حرکت درونی و حرکت بیرونی: هیچکس به اندازه خود من از درون من خبر ندارد که باید چه چیزهایی را باید تغییر دهم و حرکت درونی یعنی در درون خودم بگردم و آشفتگی های ذهنی، کینه، نفرت، دلهره، اضطراب و... را پیدا کنم و از آنها عبور کنم؛ حرکت بیرونی هم حضور در جلسات، آموزش گرفتن و تکرار و تمرین هایی است که انجام می دهیم. کنگره۶۰ برای جهانبینی فرد آموزشهایی را در نظر گرفته است که در طول دوره درمان و همزمان با اصلاح و بازسازی ساختار های جسم و روان، خوراک و مصالح لازم را برای ساختن جهانبینی سالم و به دور از افکار منفی و معتاد گونه فراهم میکند و به تدریج در اختیار ما میگذارد تا ما نیز بتوانیم به تدریج و به آرامی آن ها را دريافت کنیم و یاد بگیریم. زمانی که ایستادهایم و می اندیشیم، محاسبات به گونه دیگری است و زمانی که حرکت میکنیم و میاندیشیم نیز وضعیت به شکل دیگری است بنابراین، این حرکت است که ما را از یک نقطه به نقاط دیگر می رساند و وضعیت ما تغییر میکند. برای عبور از تاریکی، برای درمان اعتیاد، برای رسیدن به رهایی و برای رسیدن به روشنایی و سعادت و خوشبختی باید حرکت کرد؛ تا حرکت نکنیم، همانجایی که هستیم میمانیم و هیچ تغییری جز تخریب بیشتر و سقوط بیشتر عایدمان نخواهد شد. مسیر درمان برای حرکت من همسفر به عنوان يک بیمار تفکر زائد افیونی، مثل یک جاده آسفالت شده است که همه علائم در جای خود قرار گرفته است و توسط آموزشها و وادی ها به ما گفته میشود؛ اگر جزء به جزء بتوانیم با آنها پیش برویم میتوانیم در این مسیر موفق باشیم. راه درمان مشخص شده است ولی خواسته من مصرف نکردن مصرف کنندهام است و این از نیروهای بازدارنده بزرگی است که یک همسفر با آن درگیر میشود و ما بایستی با آموزشها بتوانیم از اینها عبور کنیم.
نویسنده: همسفر اعظم، راهنما همسفر رحیمه(لژیون ششم)
رابط خبری: همسفر اعظم، راهنما همسفر رحیمه(لژیون ششم)
ویرایش: همسفر نرگس، راهنما همسفر زینب(لژیون چهارم) نگهبان سایت
ارسال: همسفر معصومه، راهنما همسفر زینب(لژیون چهارم) دبیر دوم سایت
همسفران نمایندگی دکتر مسعود
- تعداد بازدید از این مطلب :
105