با حرکت راه نمایان میشود؛ این جمله یعنی هیچ راهی تا زمانی که انسان بیحرکت است آشکار نمیشود؛ فقط با قدم اول است که مسیر روشن میگردد. جهان بر پایه حرکت آفریدهشده، از گردش زمین و چرخش کهکشانها گرفته تا جریان خون در رگهای انسان؛ فقط با قدم اول است که مسیر روشن میگردد. جهان بر پایه حرکت آفریدهشده، همهچیز در حال حرکت است. آنچه از حرکت بازبماند، دچار مرگ و نابودی میشود. در وادی هشتم حرکت تنها، به معنی راه رفتن یا جابهجایی فیزیکی نیست؛ بلکه نشانهای از پویایی روح و ایمان است. انسان برای رسیدن به آرامش، دانایی و رهایی باید حرکت کند چه در اندیشه، چه در ادراک و چه در عمل. اگر کسی در تاریکی زندگی مانده و نمیداند چه باید کند، تنها راه آغاز حرکت است. اگر در تاریکی هستی، قدم بردار تا نور نمایان شود؛ یعنی نباید منتظر معجزه ماند، معجزه درحرکت انسان نهفته است.
وادی هشتم، حرکت آغاز خلقت است. خداوند بافرمان، جهان را به حرکت درآورد و از دل این حرکت، هستی پدید آمد؛ پس انسان نیز که جزئی از این هستی است؛ باید هم جهت با آن حرکت کند. حرکت یعنی سکوت در برابر فرمان خلقت است وقتی انسان تصمیم به حرکت میگیرد، نیروهای تازهای در درون او بیدار میشود. امید، اراده، شهامت و ایمان همه در اثر حرکت فعال میشود. در سکون نیروها خاموش هستند؛ اما با حرکت زنده میشوند. گاهی ترس از شکست، مانع حرکت انسان میشود؛ اما وادی هشتم میآموزد که شکست بخشی از مسیر است. هر تجربه چراغی است برای ادامه راه، کسی که حرکت میکند میآموزد و رشد مییابد؛ اما کسی که میایستد، در جهل باقی میماند.
در کنگره۶۰ حرکت نهتنها به معنای فیزیکی بلکه حرکت در مسیر تفکر سالم و اندیشه درست است؛ یعنی انسان باید از وادی ناامیدی، ترس و تردید عبور کرده و به وادی ایمان، عشق و آگاهی وارد شود. وادی هشتم یادآور میشود که خداوند به انسان اختیار داده تا مسیر خود را انتخاب کند، این اختیار همان قدر مطلق درونی است که اگر انسان آن را به کار گیرد میتواند بر تمام سختیها غلبه کند. خداوند هیچ انسانی را بدون فرصت رها نمیکند؛ اما اگر انسان در سکون بماند از فرمان الهی فاصله میگیرد. فرمان خداوند بر حرکت است، همان حرکتی که سرچشمه حیات و تکامل است.
در کنگره۶۰ مسافران و همسفران آموزش میگیرند که حرکت، کلید رهایی است. رهایی از تاریکی اعتیاد از جهل، ترس و از هر چیزی که انسان را در بند نگه میدارد. بدون حرکت حتی دانایی هم بیاثر است. ممکن است انسان در مسیر زندگی بارها زمین بخورد و اشتباه کند؛ اما مهم این است که برخیزد و دوباره ادامه بدهد. خداوند به بندگان خود فرصت جبران میدهد بهشرط آنکه در مسیر حرکت درست باشند. در این وادی به داستان انسان و فرمان الهی اشاره میشود، زمانی که انسان از فرمان قدرت مطلق سرپیچی کرد، در مسیر سقوط قرار گرفت؛ اما همان خداوند مهربان به او فرصت بازگشت داد تا با حرکت و تلاش، خود را از تاریکی بیرون بیاورد، این نشان میدهد که حتی اگر اشتباه کنیم راه بازگشت همیشه باز است، بهشرط آنکه بایستیم و دوباره قدم برداریم.
وادی هشتم به ما یاد میدهد که دشمن اصلی انسان جهل و ناآگاهی او است. شیطان نماد وسوسههایی است که انسان را از حرکت بازمیدارد، ترس، ناامیدی، تنبلی و غرور موانعی هستند که نمیگذارند انسان مسیر رشد را ادامه دهد؛ اما انسان باید باایمان و تفکر حرکت کند، این موانع را یکی پس از دیگری از میان بردارد، انسان در مسیر حرکت یاد میگیرد که هیچ نتیجهای بدون عمل به دست نمیآوری. تفکر، مقدمه عمل است؛ اما تا وقتی عمل نکنیم؛ هیچ تغییری رخ نخواهد داد. همانطور که کشاورز اگر فقط به بذر نگاه کند و زمین را شخم نزند هرگز محصولی برداشت نخواهد کرد. وادی هشتم میگوید: باید امید و تلاش با هم باشند اگر فقط تلاش کنیم فایده ندارد و اگر بدون امید و ایمان فقط تلاش کنیم، بهزودی خسته خواهیم شد. خداوند همراه کسانی است که در حرکت هستند نه کسانی که درجا میزنند؛ پس بیاموزیم که هر روز اندکی پیش برویم حتی یک گام کوچک؛ چون درنهایت همین گامها ما را به روشنایی، آرامش و عشق حقیقی خواهد رساند.
انسان باید مسئولیت اعمال خود را بپذیرد؛ هیچ کس بهجای ما نمیتواند مسیر زندگی ما را طی کند، هر کس با ارده، تلاش و خواست خود به رشد میرسد در این مسیر ممکن است خطا و اشتباه پیش بیاید؛ اما با توبه یعنی بازگشت و نیت پاک، میتواند دوباره بر خواسته و ادامه دهد. وادی هشتم یادآور میشود که حرکت، کلید تمام تغییرها است؛ اگر در مسیر درستی گام برداریم، خداوند ما را هدایت خواهد کرد و راه را برای ما میگشاید. انسان برای رسیدن به آرامش، عشق و تکامل باید همیشه در حرکت باشد؛ برای تمام اینها با شرط آنکه درست قدم برداریم، امید داشته و دانایی خود را بهکار گیریم، جبران خسارت از خود، خانواده خود و جامعه خود داشته باشیم و از ضد ارزشها بازگشت نماییم. وقتی در حال نوشتن وادی هشتم بودم؛ در حالی بودم که وادی هشتم به من کمک کرد که با تفکر، حرکت کنم.
وارد کنگره شدم با تمام تاریکیهایی که داشتم، مسیر و راه را برای خودم آسان میدیدم و فکر میکردم؛ فقط با رفتوآمد به کنگره، حال مسافرم بهتر میشود و من به آرامش میرسم؛ اما وقتی وادی اول را نوشتم و سیدیهایش را گوش کردم متوجه شدم تفکر درستی ندارم و باید برای هر عملی ابتدا تفکر درست داشته باشم و برای رسیدن به هدف، خواسته داشته باشم. وادی دوم به من آموخت هیچ موجودی جهت بیهودگی آفریده نشده و امید در من به وجود آمد و بعد وادی هشتم «با حرکت راه نمایان میشود» هم برای من مسیر راه نشان داد که بایستی حرکت کنم، فکر میکردم برای بازگشت از تاریکی راهی ندارم و مجبورم در تاریکی بمانم. کنگره۶۰ مسیر صراط که راهی سخت و سهل بود را به من نشان داد، با اینکه مسافرم به درمان قطعی نرسیده است؛ هیچ وقت ناامید نشدم و از راهنمای بزرگوارم آقای مهندس و راهنمای خود همسفر بهجت بسیار سپاسگزار و قدردان زحماتشان هستم. انشاءالله با تلاش و خواسته قلبیام مسافرم درمان شود و خدمتگزار کنگره۶۰ باشم.
منبع: منابع آموزشی کنگره۶۰
نویسنده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر بهجت (لژیون دوازدهم)
عکاس: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر فرنگیس (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر اشرف (لژیون هشتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ابنسینا
- تعداد بازدید از این مطلب :
597