English Version
This Site Is Available In English

باید برای حل مشکلاتم همیشه تفکر کنم

باید برای حل مشکلاتم همیشه تفکر کنم

«با حرکت راه نمایان می شود». همه چیز با حرکت نمایان می‌شود؛ پس نترس، پروا نکن، حرکت کن؛ قطعاً در حرکت راه و یا مسیر نمایان می‌شود. یکی از حقه‌های نیروی منفی این بود که برای حل مشکلاتم وقتی می‌خواستم حرکت کنم یک تصویر ذهنی ترسناک از آن مشکل، در ذهن من ترسیم می‌شد؛ به طوری که جرأت نمی‌کردم حرکت کنم و برای حل مشکلاتم اقدامی انجام دهم. وقتی به من پیشنهاد شد که در مورد دستور جلسه وادی هشتم مطلبی بنویسم خیلی فکر کردم که چه ارتباطی می‌تواند به من داشته باشد.

متوجه شدم که گره‌ای در من مربوط به این دستور جلسه که حرکت کردن است وجود دارد؛ باید در مورد آن بیش‌تر تفکر کنم و مطالعه بیش‌تری داشته باشم؛ چون در کنگره هیچ چیز بدون برنامه‌ریزی و بی‌دلیل اتفاق نمی‌افتد. برایم نوشتن در این مورد سخت بود؛ ولی با خود گفتم: باید بتوانی حرکت و شروع به نوشتن کنی؛ پس وقتی قلم و کاغذ برداشتم و شروع به نوشتن کردم، این خود یک قدم برای حرکت کردن من بود تا بتوانم فکر کنم و درباره این دستور جلسه مطالبی را ارائه دهم، یعنی تا حدودی راه برای من نمایان شد.

همان‌طور که در کنگره گفته شد این وادی نیز مانند سایر وادی‌ها یکی از کامل‌ترین و پرکارآمدترین قوانین زندگی و هستی را به نمایش می‌گذارد و به ما آموزش می‌دهد؛ پس با حرکت راه نمایان می‌شود. در مسیر زندگی همیشه نیروهایی هستند که می‌خواهند من را از حرکت بازدارند و این نیروها همان نیروهای منفی، شیطانی یا بازدارنده هستند و همه سعی‌‌شان را می‌کنند تا من در سکون باشم، با زیباترین شکل ممکن می‌خواهند من را از مسیر درست زندگی خارج کنند و با حس‌های ناامیدی، منیت و حسادت می‌خواهند من همیشه در سکون باشم.

من قبل از ورود به کنگره در مسیر زندگی خود برای حل مشکلاتم هیچ وقت حرکت درستی نداشتم و با بهانه‌های مختلف از حل مشکلاتم شانه خالی می‌کردم. همیشه در سکون بودم و دست روی دست می‌گذاشتم و هیچ تفکری نداشتم. همیشه وقتی مشکلی برایم پیش می‌آمد کسی دیگر را مقصر قلمداد می‌کردم، به خدا گله و شکایت می‌کردم و ساعت‌ها، ماه‌ها و هفته‌ها می‌نشستم و فکر و خیال می‌کردم، هیچ حرکتی نداشتم و انتظار داشتم کسی دیگر بیاید و مشکل من را حل کند؛ ولی با ورود به کنگره متوجه شدم که برای رسیدن به هدف حتمأ باید تلاش و حرکت کنم و در مسیر باید حواسم به زمان باشد.

نباید هیچ‌وقت ناامید شوم و از مشکلات بترسم، این خود بخشی از مسیر حرکت کردن است. من برای حرکت کردن باید هدف خاصی داشته باشم و روی هدف خود متمرکز شوم؛ چون بی‌هدف بودن باعث می‌شود انسان همیشه در یک چرخه معیوب در حال حرکت باشد: مثلاً باید بدانم هدف من از آمدن به کنگره چیست؟ پس باید همیشه برای رسیدن به هدف تلاش کنیم و در راه و مسیر همیشه زمان را در نظر بگیریم. برای مثال در کنگره درمان اعتیاد و رسیدن به تعادل یک روزه امکان‌پذیر نیست؛ بلکه باید به مدت یازده‌ماه صبر، تلاش و کوشش کنیم تا به هدفمان نزدیک شویم.

در مسیر ممکن است اتفاقاتی هم رخ دهد و من را از هدفم دور کند؛ چون نیروهای منفی همیشه سعی دارند انسان را از حرکت بازدارند، بنابراین من نباید ناامید شوم و از مشکلات ترسی داشته باشم؛ باید برای حل مشکلاتم همیشه تفکر، حرکت، تلاش و کوشش کنم چون در سکون هیچ زایشی نیست، هدف و خواسته همه ما رسیدن به صلح، آرامش، آسایش، عشق و محبت است. برای اینکه به این هدف برسیم بایستی حساب خودمان را با خودمان، خانواده و جامعه تصفیه کنیم.

همانطور که در ابتدای وادی آمده است؛ خداوند آدم و حوا را بخشید؛ به شرط اینکه جبران کنند. پس برای اینکه بتوانیم تخریبی که به جسم و روح خودمان وارد کردیم را جبران کنیم اولین و نزدیکترین فرد خودمان هستیم با پذیرفتن مسئولیت خود در خانواده و اجتماع این تخریب‌ها را جبران کنیم. امیدوارم همه ما برای عبور از تاریکی‌ها بتوانیم حرکت کنیم و حسابمان را با خودمان و زندگیمان به صفر برسانیم.

منبع: کتاب چهارده‌وادی برای رسیدن به خود (وادی هشتم)

عکاس: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر‌ مریم (لژیون هجدهم)
نویسنده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر ستاره (لژیون پنجم)
رابط خبری: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر ستاره (لژیون پنجم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون هفدهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی حر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .