وادی هشتم مانند قانون ریاضیات عمل میکند، اگر همیشه در صراط مستقیم باشیم و از هدف خود دور شویم، از حرکت بایستیم ناامیدی و ترس به ما رو خواهند آورد همان نیروهای بازدارنده هستند که هر روز بر ما بیشتر و بیشتر فائق میشوند و ما را به اعماق تاریکی خواهند برد. پس ما یاد گرفتیم در کنگره۶۰ سکون جایز نیست باید همیشه در زندگی هدفی برای حرکت داشته باشیم تا احساس خوشحالی، سر زندگی داشته باشیم.
عطار چه زیبا میگوید: گر مرد رهی میان خون باید رفت، از پای فتاده سرنگون باید رفت. تو پای در راه بنه و هیچ مگو، خود راه بگویدت که چون باید رفت. این وادی به ما یک زنگ بیدار باش است و نشان میدهد که حرکت در زندگی باعث رشد و شکوفایی استعدادها و حسهای خوب در زندگی برای ما پیش خواهد آورد. این وادی نیز مانند سایر وادیها، یکی از زیباترین و پرکار آمدترین قوانین هستی و زندگی را به نمایش می گذارد و به ما آموزش می دهد.
با حرکت راه نمایان می شود، من یاد گرفتم در وادی هشتم باید تفکر کنم و با قدمهای کوچک به جلو حرکت کنم و به یاد داشته باشم تا حرکت نکنم هیچ نوری وجود ندارد شاید اول راه به قدمهای کوچیکی برسیم که باید ناامید نشیم و پی نور برویم تا به نورهای زیادی برسیم چون همیشه اول راه همه چی مبهم و تاریک است ولی با حرکت به جلو خواهیم دید که چقدر مسیر دارد راحتتر میشود.
برای درمان اعتیاد آقای مهندس از وادی هشتم الهام گرفتن، اولین قدم حرکت کوچکی بود ابتدا یک مقدار از مواد را کم کردن به مرور زمان وعده مصرفی را حذف کردن، این اقدام بسیار آرام بود در مسیر، آقای مهندس به یک نقطهای رسیدند که وقتی از مواد کم میشود و وعده مصرفی هم کم میشود، هیچ خماری به وجود نمیآید. این آغاز سفری بود که از نور کوچکی شروع شد و به نقطهای رسیدند که نه مواد بود، نه منقل، نه وافور، نه سیخ و سنجاق و نه زمان زیادی برای مصرف.
این الهامی بود که به ما میگوید؛ با حرکت راه نمایان میشود. در موقع حرکت کردن ممکن است من با چندین راه برخورد کنم ولی انتخاب راه بستگی به خود فرد و دانش فرد بستگی دارد، که چه راهی را انتخاب کند. برای حرکت کردن در مسیر صلح و آرامش باید ابتدا حساب خودمان را تسویه کنیم و به صفر نزدیک نماییم، اولین قدم جبران خسارت از خودمان است. ما خواسته یا ناخواسته به واسطه رفتن راههای اشتباه، آسیب هایی به جسم و روان خود وارد کردهایم. حال باید شجاعت و توانایی داشته باشیم و خودمان را ببخشیم و درصدد جبران آن بربیاییم.
دومین قدم جبران خسارت از خانواده است که قطعاً و یقیناً آسیبهای شدید و مخربی به خانواده و اطرافیان وارد کردهایم که با حرکت در صراط مستقیم و قبول مسئولیت آن را باید جبران کنیم. سومین قدم جبران خسارت از جامعه میباشد که ما همیشه انسانهای طلبکار از جامعه بودهایم و تفکر درست نسبت به جامعه نداشتهایم و هر کاری که دوست داشتیم انجام دادهایم. پس این نباید مجوزی باشند برای وارد کردن خسارت وآسیب به خودمان، دیگران و جامعه که در آینده مشکل ساز میشوند.
ما باید با انجام کارهای درست و ارزشی درصدد جبران آنها بربیاییم و اما در مورد پیمان: پیمان هدف نیست بلکه مسیری را نشان میدهد برای رسیدن به هدف که باید تلاش و کوشش کنیم. این مسیر برای ما روشن شده است، مسئلهای که باعث شده بود سالهای زیادی در سرگردانی و عذاب زندگی میکردیم اما به نقطهای رسیدیم که بدون مواد و حتی کنار دوستانی که مصرف کننده هستند بتوانیم زندگی کنیم ولی میل به مصرف نداشته باشیم. حرکت در چالشهای زندگی به ما میآموزد که در یکجا ساکن بودن فقط مایه درد و رنج و عذاب است باید پیش به جلو رویم تا بدانیم چیزهای زیادی که نمیدانیم را و باز کنیم گرههایی از زندگیمان تا شادتر و سرزنده تر باشیم.
نویسنده و تایپ: همسفر نسیم رهجوی راهنما همسفر مهین (لژیون ششم)
ویرایش و ارسال: همسفر فرنوش رهجوی راهنما همسفر مهین (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی حکیم هیدجی
- تعداد بازدید از این مطلب :
334