English Version
This Site Is Available In English

نظم کلید رسیدن به آرامش است

نظم کلید رسیدن به آرامش است

اولین جلسه از دوره اول سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره۶٠، ویژه مسافران نمايندگی میلاجرد با استادی راهنمای محترم مسافر سجاد ، نگهباني مسافر مهدی و دبیری مسافر علی‌اصغر با دستورجلسه «نظم، انضباط و احترام در کنگره۶۰» چهارشنبه شانزدهم مهر ماه ۱۴۰۴، ساعت ١۶:٠٠  آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، سجاد هستم، یک مسافر.
خدا را شکر می‌کنم که در کنگره حضور دارم و می‌توانم آموزش بگیرم. از نگهبان جلسه و آقای محسن اسکندری، راهنمای لژیون دوم، تشکر می‌کنم که این فرصت را در اختیار من قرار دادند تا خدمت کنم. همچنین از راهنمای خوب خودم قدردانی می‌کنم؛ زیرا هر آنچه آموخته‌ام، نتیجه‌ی زحمات ایشان است.

در مورد دستور جلسه‌ی «نظم، انضباط و احترام در کنگره ۶۰»، دیشب به‌طور کامل آن را مطالعه کردم. سپس به سایت کنگره مراجعه کردم و چند سخنرانی از آقای مهندس و چند فیلم مرتبط دیدم. متوجه شدم که کنگره ۶۰ با چه نظم و انضباط خاصی کارهای خود را پیش می‌برد و اکنون بیش از سی سال است که در حال خدمت به انسان‌هاست؛ انسان‌هایی مانند من که مصرف‌کننده بودند و امروز در مسیر درمان و آرامش قرار گرفته‌اند.

وقتی به دستور جلسات نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که همه‌ی آن‌ها مانند زنجیر به هم متصل‌اند. مثلاً دستور جلسه‌ی هفته‌ی گذشته «صورت مسئله‌ی اعتیاد» بود. این دستور جلسه و متد DST چگونه شکل گرفت؟ از دل همان نظم و انضباطی که آقای مهندس از سی سال پیش در برنامه‌ی مصرف مواد خود ایجاد کرد. ایشان با نظم و ترتیب در مصرف مواد، موفق به کشف و ابداع متد DST شدند.

در بیرون از کنگره، بسیاری از افراد از شربت تریاک به‌عنوان ماده‌ی مخدر استفاده می‌کنند، اما در کنگره ۶۰ به‌عنوان دارو به آن نگاه می‌شود. این تفاوت به دلیل نظم و برنامه‌ریزی دقیق راهنماها و مصرف‌کنندگان است؛ اینکه چه میزان و در چه ساعتی مصرف شود. همین نظم باعث می‌شود که شربت تریاک برای ما حکم دارو را پیدا کند و دیگر مخدر نباشد.

آقای مهندس همیشه می‌فرمایند: «ما از طبیعت الگو می‌گیریم.» طبیعت بر اساس نظم و انضباط کار می‌کند، و ما نیز باید همین نظم را در زندگی خود اجرا کنیم. سفر اولی‌ها باید به حرف راهنما گوش دهند و برنامه‌ی خود را منظم کنند. اگر گوش ندهیم و بی‌نظمی کنیم، درمان ممکن نخواهد بود؛ چون سیستم هستی بر پایه‌ی نظم استوار است.

در یکی از فیلم‌های آقای مهندس (سال ۹۶ یا ۹۷) ایشان می‌گویند: «ما به واسطه‌ی نظم و انضباط تا اینجا رسیده‌ایم. اگر نظم وجود نداشت، کنگره پیشرفتی نمی‌کرد.» بنابراین، من باید نظم را در زندگی‌ام کاربردی کنم. اولین چیزی که باید بیاموزم، وقت‌شناسی است. باید سر ساعت مقرر، مثلاً پیش از چهار، در جلسه حاضر باشم. آقای مهندس در کتاب ۶۰ درجه زیر صفر می‌فرمایند:
«اگر دیر به مقصد برسی، قطار را نخواهی دید.»
این جمله به من می‌آموزد که باید زمان را بشناسم و برای کارهایم برنامه‌ریزی داشته باشم؛ از نوشتن سی‌دی‌ها گرفته تا غذا خوردن. حتی لژیون جونز نیز از نظم غذایی آقای مهندس در ماه رمضان شکل گرفت.

بخش دیگری از دستور جلسه، احترام است. در این سال‌هایی که در کنگره بوده‌ام، یاد گرفته‌ام که ما باید احترام یکدیگر را حفظ کنیم. احترام به جایگاه‌ها و شال‌ها برای من بسیار مهم است. در کنگره، فرقی ندارد فرد چند ساله است، چه تحصیلاتی دارد یا وضعیت مالی‌اش چیست؛ مهم جایگاه و شال اوست.

هفته‌ی گذشته به ملایر رفته بودم. یکی از آشنایان متوجه شد که من کنگره‌ای هستم. او گفت: «من در انجیوهای دیگر هم بوده‌ام، اما ادب و احترام اعضای کنگره ۶۰ واقعاً مثال‌زدنی است. در آنجا هیچ‌کس با بی‌احترامی صحبت نمی‌کند و همیشه با ادب حرف می‌زنند.» این جمله برای من بسیار ارزشمند بود، چون نشان می‌دهد آموزش‌های کنگره در رفتار ما نمود پیدا کرده است.

من از راهنمایم یاد گرفته‌ام که حتی اگر اشتباه کند، باز هم باید به او گوش بدهم و بگویم «چشم»، چون احترام جایگاه برای من ارزش دارد. یاد گرفته‌ام در هر شرایطی مؤدب باشم. در مسابقات ورزشی که به تهران می‌رفتیم، گاهی داور اشتباه می‌کرد. من ناراحت می‌شدم، اما راهنمایم، آقای مهدی، می‌گفت: «هیچ حرفی نزن، فقط بگو چشم.» آنجا یاد گرفتم که به داور، مرزبان و هر جایگاه دیگری احترام بگذارم.

مدتی پیش، در یکی از جلسات، با آقا امید بی‌احترامی کردم و اکنون از او معذرت می‌خواهم. نباید آن حرف را می‌زدم. خدا را شکر که در کنگره آموزش می‌بینم و یاد می‌گیرم اشتباهاتم را اصلاح کنم.

در کنگره یاد گرفتم که احترام از «حریم» می‌آید. همان‌طور که آقای مهندس می‌فرمایند: هرکس برای خود حریمی دارد؛ همسر، برادر، همسایه... اگر من وارد حریم دیگران نشوم، آن‌ها نیز وارد حریم من نمی‌شوند. اما اگر مرزها را رعایت نکنم، احترام از بین می‌رود.

در پایان، از گفته‌های آقای مهندس یاد گرفته‌ام که هرچه نظم و انضباط بیشتری داشته باشیم، آرامش و آسایش ما نیز بیشتر می‌شود. وقتی منظم و وقت‌شناس باشیم، به‌موقع به مقصد می‌رسیم و زندگی‌مان سرشار از آرامش خواهد بود.

خدا را شکر می‌کنم که در کنگره حضور دارم و می‌توانم این آموزش‌های ارزشمند را بیاموزم و در زندگی‌ام به کار ببندیم
ممنونم که به صحبت‌های بنده گوش کردید.
تایپ و عکس؛ مسافر علی اصغر
تهیه و تنظیم؛ مسافر علی
(مسافران نمایندگی میلاجرد اراک)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .