به نام قدرت مطلق الله
لطفاً به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید.
سلام دوستان، رحمان هستم یک مسافر.
آخرین آنتیایکس مصرفی من شیره و تریاک بوده است. مدت سفرم ده ماه و دو روز، راهنمایم آقای رحیم احمدوند، ورزش در کنگره: تنیس، بسکتبال و فوتبال.
اکنون دو سال و چهار ماه و بیست روز است که آزاد و رها هستم.
۱. به نظر شما چه ارتباطی بین نظم و درمان اعتیاد وجود دارد؟
اگر بخواهم نظم را در مقولهی اعتیاد توضیح دهم، بهتر است با یک مثال بیان کنم.
وقتی ما به پزشک مراجعه میکنیم و برایمان دارو تجویز میشود، آن دارو زمان و دوز مشخصی برای مصرف دارد. اگر در همان زمان معیّن و با همان مقدار دارو را مصرف کنیم، به نتیجه میرسیم.
در کنگره ۶۰ نیز همین اصل اما در ابعادی بسیار گستردهتر اجرا میشود. نظم، پایهی اصلی درمان است.

۲. تجربهی شخصی شما از دستور جلسهی «نظم، انضباط و احترام» چیست و این دستور جلسه چه تأثیری در زندگیتان داشته است؟
وقتی وارد کنگره میشویم، از همان ابتدا کنگره به یک مصرفکننده نظم میدهد. کیفیت رهایی هر مسافر، بستگی مستقیم به میزان نظم و انضباطی دارد که در طول سفر رعایت میکند.
در مورد زندگی خودم باید بگویم، پس از مدتی که از سفرم گذشت، صبحها ساعت پنج بیدار میشدم و دیگر نیازی به استراحت نداشتم. بعد از ورزش صبحگاهی و خرید نان تازه، صبحانه میخوردم و ساعت هشت مغازه را باز میکردم. این نظم باعث شد حال خوش و آرامش واقعی را تجربه کنم.
۳. از دیدگاه شما، رمز ماندگار شدن و خدمتگزار ماندن در کنگره چیست؟
بهنظرم نمیتوان گفت رمز خاصی دارد؛ من خدمت را وظیفهی خودم میدانم. چون معتقدم باید بخشی از خدمات و محبتهایی را که کنگره در حق من انجام داده، جبران کنم.
۴. اهمیت نظم و انضباط در انتقال آموزشها و پیام کنگره به دیگران را چگونه تفسیر میکنید؟
وقتی در پروسهی درمان قرار میگیری، هرچقدر نظم و انضباط بیشتری داشته باشی، در پایان سفر کیفیت رهاییات بالاتر میرود و نتیجهی بهتری میگیری. این نظم در انتقال آموزشها و پیام کنگره نیز تأثیر مستقیم دارد، چون دیگران با دیدن رفتار منظم یک مسافر، آموزش را بهتر دریافت میکنند.
۵. برای مسافرانی که تازه سفر خود را آغاز کردهاند، در رابطه با این دستور جلسه چه توصیهای دارید؟
فقط از تجربهی شخصیام میگویم: از لحظهی اول ورودم به کنگره، خواستار درمان واقعی بودم. از همان ثانیهی اول یکی از مهمترین اصولی که رعایت کردم، نظم و انضباط بود؛ چه در مصرف دارو، چه در حضور منظم در شعبه، جلسات و لژیون. همین نظم باعث شد مسیر درمانم هموارتر شود.
.jpg)
۶. کلام آخر؟
در پایان، خدای خودم را شاکرم و سپاسگزار آقای مهندس هستم که این جایگاه را به وجود آوردند و این فرصت را به ما دادند تا خدمتگزار باشیم و به حال خوش برسیم.
همچنین از راهنمای خوبم، آقای محمد مجیدی که اکنون در شعبه حضور ندارند، صمیمانه تشکر میکنم. من هرچه دارم از ایشان دارم. متشکرم.
طراح سوال و مصاحبه کننده: مسافرسعید لژیون5
تایپ: مسافر سعید لژیون 5
عکاس: مسافر سعید لژیون 23
تنظیم: مسافر سعید لژیون 23
- تعداد بازدید از این مطلب :
114