امیدواری بسیار، سبب قدمهای محکم میشود. در اراده خود به جهت انجام کارها هیچ هراسی به خود راه ندهید و پیش بروید؛ زیرا جلودار واقعی خداوندی است که ناممکنها را ممکن میسازد. قله و فتح آن، چندان اهمیتی ندارد؛ اما نشانی از خویش در آن مکان گذاشتن، مهم است.
راهنما همسفر معصومه همراه مسافرشان مسافر محمد در سال ۹۸ با آنتیایکس مصرفی شیره و تریاک وارد کنگره۶۰ شدند. به مدت ۱۱ماه و ۲۷روز به روش DST داروی اوپیوم به راهنمایی راهنما همسفر مریم ملکی و راهنما مسافر اقبال امامی سفر کردند و با دستان پرتوان مهندس حسین دژاکام آزاد و رها هستند. رشته ورزشی همسفر در کنگره والیبال و ورزش مسافر پینگپنگ میباشد. خدماتی که همسفر معصومه در کنگره انجام دادهاند؛ مسئول سایت، اپلیکیشن، سردار، خزانهداری، ورزشبان، راهنمای تازهواردین، استاد، حضور و غیاب و در حال حاضر راهنمای DST هستند.
با کسب اجازه از ایشان فرصتی برای مصاحبه ترتیب دادیم و شما مخاطبان همیشگی را برای خواندن این گفتگوی آموزنده دعوت میکنیم.
فعالیت شما در سفر اول و در لژیون چگونه بود که باعث موفقیت و حال خوب امروزتان شده است؟
این سوال من را به روزهای که اولی که به کنگره آمدم برد. یادم است با تمام مشکلات و سختیهایی که داشتم؛ ولی تمام تلاشم این بود که در کنگره حضور داشته باشم و از همان سفر اول خدمت را شروع کنم. به نظر من بزرگترین چیزی که باعث حال خوب یک همسفر میشود این است که خودش را وصل مسافر نکند؛ چون با کوچکترین لغزش مسافر همسفر هم زمین میخورد. همسفر شبیه یک پرستار است برای امید دادن به بیمار باید امید در دل خودش روشن باشد. تنها چیزی که باعث حال خوب و امید میشود حضور در کنگره و خدمت کردن است.
همیشه از حس و حال خوب خدمت شال سبز خود برایمان گفتهاید. چطور یک راهنمای تازهواردین میتواند به یک تازهوارد امید و انگیزه بدهد و او را جذب آموزشهای کنگره۶۰ کند؟
خدمت شال سبز برایم خدمتی پر از آموزش و لذت بود. ممنونم از خداوند که فرصت خدمت در این جایگاه را به بنده هم داد. راهنمای تازهواردین باید حس و حال خوبی از خدمت داشته باشد. کلام اگر با درون یکی نباشد اثری ندارد؛ ولی اگر راهنما تازهواردین خودش از این که در کنگره هست حالش خوب باشد میتواند با نگاهش این پیام را انتقال دهد وگرنه کلام اثری ندارد.
شما تجربه خدمت در جایگاه دنوری و خزانهداری در لژیون سردار داشتهاید. با توجه به نزدیک شدن به گلریزان کمی برایمان از تجربه ناب خود بگوئید؟
کنگره لحظه به لحظه شکرگزاری دارد. خدمت بخشندگی بهترین نعمتی بود که کنگره به من داد. بخشنده بودن دل بزرگ میخواهد نه جیب پر از پول، جایگاه دنوری را از مسافرم هدیه گرفتم و بینهایت سپاسگزار ایشان هستم. وقتی دنور شدم یک درس بزرگ گرفتم این که برکت فقط پول نیست برکت داشتن چیزهایی است که میبینی، خزانهداری هم سراسر آموزش است. گره وادی نهم در خزانهداری برایم باز شد؛ نقطه تحمل و لذت بردن. وقتی کسی کارتی میکشید و میبخشید؛ برقی که در چشمانش بود مرا عاشق خدمت میکرد. امیدوارم در این گلریزان جدید با تمام توان، لذت بخشیدن را بچشیم.

تجربه و پیام خود را در مورد سفر مجدد بفرمائید. چگونه این سفر را به تنهایی و با شال خدمتی پیمودید؟
من در این سفر تنها نبودم دستهای آسمانی همیشه کنارم بودند دستانی که از دستم رها نشدند. ممنونم از راهنمایان عزیزم که چراغ راهم بودند. مسیر کنگره بینهایت زیباست گاهی بد بودن حال نمیگذارد از مسیر لذت ببری. سفر مجدد سفری بینهایت سخت است و هر کس کولهبارش را خالی ببرد، مجبور است دوباره برگردد؛ ولی همسفر در اینجا نقش خود را مشخص میکند. همیشه برای حال خوب زندگیام تلاش کردم و برایم مهم نبود چه چیزی سر راهم بود اینها است که سختیها را آسان میکنند. روزی که با شال خدمت اعلام رهایی کردم فقط یک پیام داشتم که هر چیزی در هر زمانی امکانپذیر است؛ فقط باید صبور بود و دست از تلاش برنداشت.
رعایت نظم، انضباط و احترام در کنگره۶۰ چه تأثیری در روند درمان دارد؟
اگر در کنگره و در مسیر درمان هستیم، نظم در نوشتن سیدیها، حضور در نمایندگی و رعایت حرمت اعضای کنگره را داشته باشیم؛ قطعاً درمان در وجودمان اتفاق میافتد. آموزشهای کنگره زمانی با ارزش است که ما کاربردی کنیم و این بزرگترین نظم است.
هرس کردن درخت زندگی چطور به اصلاح رفتار و رسیدن به تعادل در انسان کمک میکند؟
زندگی به مراقبت خیلی زیادی نیاز دارد؛ باید همانقدر که برای به دست آوردنش تلاش میکنیم به همان اندازه برای حفظ آن تلاش کنیم. درخت زندگی مراقبت میخواهد. اگر من به عنوان همسفر درون خودم را از ضدارزشها و چیزهایی که آزارش میدهد هرس کنم؛ قطعاً به تعادل میرسم و به تعادل رسیدن همسفر؛ یعنی تعادل خانواده چون زن ستون یک خانه است.
ذهن انسان فضای گستردهای دارد که افکار در آن وارد میشود. چگونه میتوانیم مانع ورود هر افکاری به ذهن خود شویم و نجواهای درونی خود را کنترل کنیم؟
اینکه افکار وارد ذهن میشود دست ما نیست ولی کنترل کردن آن دست ما است؛ باید آنقدر دانا شده باشیم که وقتی در ذهنمان آلارم میزند، ما به آن رکب بزنیم. وقتی میبینیم فکر منفی به سراغمان میآید همان لحظه تغییر مکان میدهم و به کارهای مثبت فکر میکنم. در ضمن حس در افکار خیلی مهم است. هر چقدر حس، پالایش شده باشد افکار مثبت بیشتر به سراغ ما میآید. آقای مهندس فرمودند: ما یک مسافریم و تایم کوتاهی در این جهان سفر میکنیم به نظر من در این فرصت کم، حیف است حالمان را با افکاری که ارزش ندارد خراب کنیم؛ وقتی جز محبت چیزی برایمان نمیماند. برای مسائل و مشکلات دنبال راهحل باشیم و در مسیرش تلاش کنیم. دیگر وقتی برای افکار منفی نداریم. اگر نفس را سر کار نگذاریم؛ او ما را سر کار میگذارد.

صحبت پایانی:
کنگره بهشت روی زمین است که همه چیز در آن فراهم است فقط باید با تمام وجود بخواهیم و صبور باشیم؛ چون وعده خدا دروغ نیست. خداوند را بهخاطر حضورم در کنگره هر چقدر شکر کنم باز هم کم است. اینجا بود که یاد گرفتم عشق خیلی باارزش است؛ باید حفظ شود و به نسل بعدی انتقال داده شود. ممنونم از آقای مهندس استاد بزرگی که از دل تاریکیها نجاتم داد. سپاسگزارم از راهنمایان عزیزم که همیشه برایم بزرگترین معلمانی بودند که درس زندگی کردن را به من آموختند. امیدوارم قدردان آموزشهای کنگره باشم.
از راهنما همسفر معصومه سپاسگزاریم که وقت گرانبهای خود را در اختیار ما گذاشتند. بسیار تا بسیار آموزش گرفتیم الهی که همیشه در مسیر سبز کنگره مستدام باشند، بدرخشند و با آموزشهای ناب خود الهامبخش دیگران باشند.
مصاحبه کننده: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون پانزدهم)
عکاس: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون هجدهم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون هفدهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی حر
- تعداد بازدید از این مطلب :
208