جهان مملو از امواج است و ما برای این که عظمت جهان را دریابیم اقیانوس را مثال میزنیم که چه مقدار آب دارد حال منظومه شمسی، خورشید و زمین همه اندازه قطرهای از جهان هستی هستند و جهان مملو از امواجی است که ما روی آن سواریم. زندگی فراز و نشیب دارد و جهان مملو از امواج با موجهای بسیار و طول کم و یا آرام و موجهای سنگین و خطرناک است. ما انسانها برگی هستیم که بر این امواج سواریم و گاهی اوقات با خشم به زیر میرویم و گرفتار هزاران بلا و مشکل میشویم. تمام زندگی ما کشمکش است و این ما هستیم که باید تلاش کنیم تا ثابت نگه داریم و این کار با تعلیم میسر میگردد که هر لحظه آن را چگونه کنترل کنیم. وقتی که سوار موج میشوید و از قدرت موج استفاده میکنید، بهترین لذت را میبرید و حالا اگر موج سواری بلد نباشید همین موج کمر فرد را خورد میکند و به او آسیب میرساند.
در زندگی هم اگر به خوبی تعلیم نگرفته باشیم موج مشکلات، به ما آسیب میرساند. موج سواری همان روابط ما با دیگران و رسیدن به دانایی است ما به کره زمین آمدیم که تعلیم بگیریم تا با اراده و عزم راسخ از زیر چرخههای امواج بالا بمانیم و کنترلش کنیم و اگر توانستید در بالا قرار بگیرید آنوقت است که میتوانید بگویید که مبارزه و جنگ با طبیعت را آموختهایم و آمادهایم و آن زمان است که ما در مقابل قدرت مطلق تسلیم میشویم. اگر ما با جهت، هماهنگ باشیم پیشرفت میکنیم در غیر اینصورت نابود میشویم پس تجربه، آگاهی و دانش خود را بالا ببرید تا در دست امواج فشرده نشوید. در شعری از مولانا که میگوید با کسی بنشین که از دل خبر دارد ما باید ترازو داشته باشیم و این ترازو و معیار؛ عقل است، پس برای همه چیز باید معیار داشته باشیم.
وقتی نتوانید بسنجید و تشخیص بدهید یک چیز قلابی را میآورند و به آن، آب طلا میزنند و تو فکر میکنی که طلاست چون تو نمیتوانی بسنجی؛ پس ریشه تو را میخشکاند و خراب میکند. در مورد انسانها هم این مسئله صادق است انسانهایی از جنس طلا و انسانهایی که از جنس بدل هستند این یکی از معیارهایی است که ما باید یاد بگیریم موقعی که بدل به ما داده میشود چرخه امواج خرد میشود. این مطلب خیلی مهم است اگر ترازو را درست نکنیم زیر امواج خرد میشویم و شکسته میشویم، پس مسئله کاربردی ما این است که باید معیار سنجش را داشته باشیم و این معیار سنجش در درون ما وجود دارد فقط کافی است که لحظاتی فکر کنیم و به صدای عقل خود گوش کنیم. باید یاد بگیریم که اگر در جهان اعتیاد غرق شدیم چگونه از این جهان باید بالا بیاییم و یا فلان بیماری را داریم یاد بگیریم که چگونه آن بیماری را درمان کنیم.
این جهان که فیزیکی است، یک حلقه کامل است و جهانها متعددند؛ حتی درصور پنهان هم ما جهانهایی داریم که اصلاً قابل تصور نیست و در تفکرمان به آنجا نمیرسد. ما اگر در جهت رودخانه حرکت کنیم و شنا کنیم از قدرت رودخانه میتوانیم استفاده کنیم و درست حرکت کنیم، ولی اگر در جهت مخالف رودخانه حرکت کردیم آن موقع تکلیف چیست؟ چقدر از انرژی و قدرت ما گرفته میشود. در کنگره افرادی که در جهت خلاف رودخانه (کنگره) حرکت میکنند، بسیار سخت است و افرادی هم که با کنگره هماهنگ هستند و در جهت درستی حرکت میکنند از آن لذت میبرند پس اگر لذت نمیبرید کارتان خراب است و جنس شما ناخالصی دارد که لذت نمیبرید. باید آموزش بگیرید و باید موج سواری را یاد بگیرید.
پیامبران هم آمدهاند که به ما موج سواری را یاد بدهند که چگونه سوار امواج شویم و حرکت کنیم تا زیر امواج خرد نشویم این مسیر را به ما یاد میدهند تا در زمینی که زندگی میکنیم به فرصتها و برای هر لحظهاش ارزش قائل باشیم و از آن استفاده مفیدی کنیم. از این وقت حداکثر استفاده را برای سازندگی خودمان و برخورداری برای لحظات غیر زمانی در حلقههای دیگر حیات بهره ببریم تا آمادگی بیشتری پیدا کنیم. گاهی اوقات بادبادکها در باد مناسب و بازیکن خوب؛ هدایت میشوند. اگر میخواهی بادبادک بازی کنی باید بادبادک باز ماهری باشی و باد مناسب هم وجود داشته باشد. شما بادبادک باز بودید و باد مناسب هم در کنگره بود اگر کنگره نبود آیا میتوانستید به رهایی برسید؟
بنابراین اگر شما هر چقدر هم مهارت داشته باشید و بادبادک باز خیلی خوبی هم باشید اگر باد نباشد هیچ کاری نمیتوانید بکنید. در زندگی، ما تمام تلاش را میکنیم و البته باید شرایط هم فراهم باشد. شرایط را خداوند و خود ما فراهم میکنیم پس؛ اگر ما آمدیم خوب شدیم و به درجه بالا رسیدیم و از بدترین وضعها بهتر شدیم به خاطر این است که؛ باد مناسب بوده اگر باد مناسب نبود، یا مرده بودیم یا هنوز داشتیم مواد میکشیدیم و یا هر روز خمار بودیم. پس این نکته بسیار مهمی است که بادبادکها انسان هستند و باد مناسب قوانین الهی؛ بنابراین قوانین الهی باید باشد تا ما را به سرمنزل مقصود برساند و باید این را در نظر بگیریم کنگره برای ما مثل همان باد مناسب است. وقتی میخواهید خلبانی یاد بگیرید یک مرتبه شما را نمیتوانند بگذارند پشت اف ۳۵ با سرعت بالا بروید؛ چراکه سرعت خیلی بالاست و آن سرعت اصلا امکان ندارد بتوانید خلبانی را یاد بگیرید و باید با سرعت پایین و روی زمین باشید.
شما پشت ماکت آن مینشینید در ماکت، کابین خلبان و دو تا هم تصویر و صفحه و غیره است آنجا شما شروع به یادگیری میکنید تمام تمرینها را روی زمین انجام میدهید بعد ذرهذره که خوب یاد گرفتید پرواز میکنید. جهان ما هم اینگونه است؛ زمین محلی برای یادگیری با سرعت کم است و در بعدهای دیگر سرعت خیلی بالاست؛ بنابراین در زمین ما تمرین میکنیم برای زمانیکه در بعدهای بعدی وارد شدیم دچار مشکل نشویم. در بهشت یا دوزخ زندگی و حیات فرق میکند؛ چراکه انسان دارای پیکرهای متعدد است، سبع سماوات یا هفت طبقه آسمان که اگر هفت طبقه آسمان را در نظر بگیریم به عنوان تمثیل هر طبقه زندگی آن با همدیگر فرق میکند، در هر طبقه باشیم نوع حیات هم متفاوت است و ما در بین طبقات سیر و سفر انجام میدهیم.
پیامبران به ما از جهانهای دیگر وعده دادهاند که اگر در بهشت قرار بگیرید هرچه فکر کنید و بخواهید برایتان مهیا میشود آنچه فکر کنید فوری در ذهنتان میسازید ولیکن در اینجا هرچه بخواهیم، در ذهن خودمان میسازیم مثلاً پلنگ، فوری در ذهن ما پلنگ ظاهر میشود ولی در بعد دیگر این را در بیرون میتوانیم بسازیم و ببینیم. هرچه فکر کردی بلافاصله انجام می شود مثلاً باقالیپلو فوری باقالیپلو حاضر میشود یا همبرگر با نوشابه فوری حاضر میشود ما در زمین دائماً در حال تبدیل هستیم و داریم تبدیل میشویم. تبدیل از آدم سالم به آدم معتاد و از آدم مهربان به آدم کینه توز؛ پس مرتب در حال تغییرات هستیم. همانطوری که از یک منبع انرژی به گونههای مختلف، انرژی تولید میشود و با هیچ نیرویی از بین نمیرود ما نیز جزء تبدیلات هستیم و در جهان هیچ انرژی از بین نمیرود بلکه تبدیل میشود. در زمین هم حیات طولانی است؛ اما اگر زمان را حذف نماییم خواهید دید که بسیار کوتاه میباشد پس قدر زمان را بدانیم؛ چراکه زمان برای ما نقش بسیار سازندهای دارد. و نکته مهم حسی است که در جسمیت داریم پس با مرگ همه حسها که الان داریم برایما باقی است، یعنی اگر اینجا کسی را کاملا دوست داشتیم قطعاً در بعد دیگر هم اینچنین است و اگر از کسی بدمان میآمد در آنجا اصلاً قابل رویت نیست و همچنین اگر شما اینجا معتاد بودید آنجا هم معتادید.
منبع: سیدی «بادبادک باز»
نویسنده و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر ندا (لژیون پنجم) دبیر دوم سایت
همسفران نمایندگی وحید
- تعداد بازدید از این مطلب :
180