سیزدهمین جلسه از دوره شصت و سوم از سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی خلیج فارس بوشهر با استادی مسافر مهدی، نگهبانی مسافر هدایت و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه «هفته ایجنت و مرزبان» روز سهشنبه 25 شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر.
هفته ایجنت و مرزبان را به تک تک شما عزیزان تبریک میگویم و سپاسگزار مهندس و خانواده محترمشان هستم. از آقای علی سپاسگزاری میکنم بابت همه زحماتی که در دو دوره ایجنتی برای ما کشید و سپاسگزارم ایجنت نمایندگی آقای مهدی هستم که راهنمای سفر اولم بودند و امروز هم در مرزبانی رهجوی ایشان هستم.
زمانی که میخواستم برای مرزبانی نامزد بشوم، به شدت گرفتار بودم و مشکلات پیچیده و وحشتناکی داشتم. اما وقتی انتخاب شدم و مرزبانی را شروع کردم ذره ذره ناراحتیها و مشکلات پاک شد و آرامش به زندگیام برگشت. واقعا خداوند باید بندهاش را قابل بداند تا به او خدمت دهد.
امروز فهمیدم که نباید فقط به مرزبانی بسنده کنم، باید برای راهنمایی و جایگاههای بالاتر تلاش کنم و آموزش ببینم، چرا؟ چون آنها برای به من خدمت کردند و برای ما زحمت کشیدند. هرچه در گذشته اتفاق افتاده گذشته! امروز باید با خدمت کردن لذتش را ببرم. درست است که گذشته خراب و بدی داشتیم، اما دیگر هیچکدام از ما دوست ندارد به عقب برگردد. الان که قسمت شده و خداوند ما را در راهی قرار داده که به جلو برویم، پس باید حرکت کنیم، با حرکت راه نمایان میشود.
غیر ممکن است خدمتی را در مکان سالم و زمان درستی انجام داده باشیم و جواب آن را نگرفته باشیم. هر کدام از ما فرمانی را به درستی اجرا کنیم، لذت میبریم.
وقتی برای رهایی به تهران رفته بودم دیدم مرزبانان از ساعت ۶ صبح در حال تمیز کردن و رسیدگی به آکادمی هستند، آن لحظه نمیدانستم چه خبر است و برای چه دارند این کار را میکنند، تا اینکه خودم مرزبان شدم و فهمیدم آنها لذتش را میبردند.
یادم میآید آقا پوریا یک روز درباره پهلوانی مشارکت کردند و میگفت هر لحظه دارم نشئهتر میشوم! دلیل نشئه شدنش را الان میفهمم که پهلوانی تنها یک کلمه نیست، بلکه پهلوانی و لذت آن به شرف و پایداری و مردانگی آن است.
آقای مهندس همیشه میفرمایند هزاران نفر هستند که پول و ثروت دارند اما نمیتوانند دستشان را باز کنند و ببخشند و فقط نگهدارنده هستند.
امیدوارم خدمت مرزبانی را به بهترین شکل و همانگونه که نفرات قبل برای من تازهوارد و سفر اولی انجام دادند تا به رهایی برسم من هم برای دیگران انجام بدهم و سنگ تمام بگذارم.
سپاسگزار خداوند هستم که انسانهایی مثل شما را سر راهم گذاشت و خانوادهای مثل شما دارم.
از همه شما سپاسگزارم.
نگارش: مسافر رضا (لژیون پنجم)
عکس: مسافر صادق (لژیون هفتم)
ارسال: مسافر اسماعیل
- تعداد بازدید از این مطلب :
43