English Version
This Site Is Available In English

مرزبان‌ها ستون‌های کنگره در هر شعبه هستند.

مرزبان‌ها ستون‌های کنگره در هر شعبه هستند.

دهمین جلسه از سری جشن های هفته ایجنت و مرزبان، نمایندگی صالحی، به استادی مرزبان محترم مسافر احمد و نگهبانی مرزبان محترم مسافر هادی و دبیری مرزبان محترم مسافر داوود با دستور جلسه "هفته ایجنت و مرزبان"در روز چهارشنبه 26 شهریور ‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
خوشحالم که بار دیگر توانستم جایگاه را به دست بیاورم تا خدمت کنم. از ایجنت محترم نیز صمیمانه تشکر می‌کنم.
مرزبان‌ها ستون‌های کنگره در هر شعبه هستند. آن‌ها از ساعت یک ظهر که وارد شعبه می‌شوند، اولین نفراتی هستند که در را باز می‌کنند، به این شوق که تازه واردی را در آغوش بگیرند. همچنین، آخر شب آخرین نفراتی هستند که از شعبه خارج می‌شوند. احترام به آن‌ها واجب است، احترام به شالی که روی گردنشان است واجب است، و بر ما هم واجب است که به آن‌ها احترام بگذاریم.
مرزبان‌ها مسئول نظم و انضباط شعبه هستند و راهنمای مرزبان‌ها، ایجنت محترم می‌باشد. هر کدام از مرزبان‌های ما مسئولیت مشخصی دارند که فکر می‌کنم همه شما با وظایفشان آشنا هستید. از آقا هادی و خصوصاً آقا داوود که شعبه ما را نو نوار کردند، تشکر می‌کنم. همچنین از آقا سعید و آقا احمد که زحمت کشیدند، دست همه آن‌ها را می‌بوسم.
از همه شما نیز تشکر می‌کنم که در این جشن واقعاً سنگ تمام گذاشتید، به ویژه راهنمایان محترم. من از همه راهنماها آموزش گرفته‌ام. خیلی از موارد را از آن‌ها می‌پرسیدم و یاد می‌گرفتم، چون اکثرشان قبلاً مرزبان بوده‌اند.

ایراداتی هم داشتیم، من نمی‌گویم نداشتیم. خود من اولین روزی که مرزبان شدم، آقا نیما آمد و به من گفت: "اصلاً نگران نباش و استرس نداشته باش. آمدی اینجا که آموزش بگیری." من که وارد شعبه می‌شوم، برای خدمت کردن می‌آیم، نه برای این که وقت‌ام را به بطالت بگذرانم. اگر قرار بود آموزش نگیریم، اصلاً فایده‌ای نداشت.
مرزبانی سخت است، درست، ولی در عین حال خیلی شیرین هم هست. یک مرزبان باید با تمام وجودش خدمت کند. تمام زحمات شعبه بر دوش مرزبان و ایجنت است. چرا احترام به آن‌ها واجب است؟ چون آن‌ها از همه انرژی وجودشان بهره می‌گیرند و تمام وقتشان را وقف خدمت به شعبه می‌کنند، تا یک رهجو بتواند با خیال راحت در شعبه سفر کند و خودش هم خدمتگذار شود.
وقتی یک تازه وارد می‌آید، همه ما خوشحالیم که یک عزیز تازه، وارد شده است. و از آن زیباتر و شیرین‌تر زمانی است که آن تازه وارد به بالای سکو می‌آید و اعلام رهایی می‌کند، و پیش آقای مهندس می‌رود.
من مجدداً از همه شما عزیزان تشکر می‌کنم. واقعاً وقتی شما را می‌بینم انرژی می‌گیرم و شاد هم می‌شوم. امیدوارم بتوانم در ادامه خدمتم برای شما مثمرثمرتر باشم.ممنونم که به صحبت‌های من گوش دادید.

در ادامه مراسم تقدیر تشکر مرزبانان محترم، از ایجنت محترم برگزار گردید؛ که نظر شما را به صحبت ایجنت محترم جلب می‌نمایم:

سلام دوستان؛ مسعود هستم، یک مسافر.
تشکر می‌کنم از همه عزیزانی که در جشن جلسه قبل شرکت کردند و با پیام‌ها و محبت‌هایشان انرژی زیادی به ما دادند. برای من مهم نبود که در پاکت‌ها چقدر پول بود؛ ارزشمندترین چیز همان نامه‌ها و حتی پاکت‌های خالی بود. چون نشان می‌داد قلبی پاک پشت آن است و شاید واژه‌ها توان بیان آن احساس را نداشتند.
کارهایی که مرزبان‌ها انجام می‌دهند واقعاً با کلمات قابل توضیح نیست. آن‌ها در کنار مدیریت و اداره‌ی جمعیت‌های بزرگ، بخش تربیتی را هم به بهترین شکل انجام داده‌اند. تصور کنید پنج مرزبان باید دویست تا سیصد نفر را در یک شعبه‌ی شلوغ و در کوچه‌ای باریک اداره کنند؛ این کار ساده‌ای نیست.
اداره کردن یعنی اجرای قوانین، درست مثل راهنمایی و رانندگی: پشت چراغ قرمز باید بایستی، چه آموزش دیده باشی چه نه. اما تربیت چیز دیگری است؛ یعنی اینکه حتی اگر دوربینی هم نباشد، باز هم پشت چراغ قرمز بایستی. این همان چیزی است که ما در کنگره یاد گرفته‌ایم؛ به برکت آموزش راهنماها و تلاش مرزبان‌ها.
من از مرزبان‌های عزیز تشکر می‌کنم که در کنار سختی‌های مدیریت، توانسته‌اند تربیت را هم به جمع ما بیاورند و فضای امن و سازنده‌ای فراهم کنند.

تایپ: مسافر امیر لژیون دوم
ویرایش: مسافر دانیال لژیون دهم،مسافر امیر لژیون دوم
بارگزاری خبر: مسافر امیر لژیون دوم، مسافر دانیال لژیون دهم، مسافر هادی لژیون نهم
مرزبان خبری: مسافر احمد
مرزبان کشیک: مسافر سعید
شهریور ماه ۱۴۰۴                            شعبه صالحی (تهرانپارس)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .