جلسه دوم از دورهی دوازدهم جشن ایجنت و مرزبان نمایندگی دانیال اهواز با استادی ایجنت محترم مسافر امین، نگهبانی مسافر سعید و نگهبانی مسافر محمد با دستور جلسه جشن هفتهی ایجنت و مرزبان در روز سهشنبه ۲۵شهریور ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
خیلی خوشحالم که در این جایگاه قرار گرفتم، هیچ موقع فکرش را نمیکردم بهعنوان ایجنت بشینم و در جشن هفته ایجنت و مرزبانی شرکت کنم. این هفته را به همه عزیزان تبریک می گویم. راجع به دستور جلسه هفته ایجنت و مرزبان اول برای کسانی که تازهوارد هستند نه بگویم مرزبانان عزیز در واقع کسانی هستند که با شال زرد مشخص هستند، ما در شعبه پنج نفر مرزبان برای مسافران داریم، دو نفر مرزبان برای همسفران داریم و یک ایجنت مسافران و یک ایجنت همسفران، کارشان چیست؟ مرزبان ها مسئول تمام کارهای اجرایی شعبه هستند و مسئولیت آن تماماً در اختیار مرزبانان است، یعنی هر کاری که قرار است در شعبه انجام شود یا از طریق خودشان مستقیما انجام می شود یا با نظارت آنها انجام می شود و اگر امروز شعبه به این شکل دارد فعالیت می کنند کار، کار گروه مرزبانی است. کار ایجنت چیست؟ در واقع ارتباط این مرزبان ها و تهران و نظارت بر کار مرزبانان که احیانا از مسیر خارج نشوند و یا قانونی را اشتباه اجرا نکنند و این هماهنگی همیشه وجود داشته باشد.

اما من راجع به جشن داشتم فکر می کردم در واقع به این جشن چگونه باید نگاه کنیم؟ چیزی که من باید بهش نگاه کنم بحث قدردانی است، اینکه قرار است قدردانی کنم، وقتی می خواهم قدردانی کنم، بحث این است که من چی دارم می بینم، اصل قضیه جشن و قدردانی این است که من چی دارم می بینم، چون برای قدردانی باید یک چیزی وجود داشته باشد که بابت چی قدردانی می کنیم، هر انسانی اگر قرار باشد موفقیتی داشته باشد باید ساختاری در درونش باشد یعنی اگر انسانی در بیرون موفقیت دارد قطعا در درونش ساختار موفقی داشته که در بیرون به موفقیت می رسد، یعنی هنوز من سفر اولی هستم کار خوبی دارم انجام می دهم قبلش درونم چیزیهایی شکل گرفته، ساختار نظم، ساختار محبت، و بعد در بیرون یک سفر خوبی انجام می دهم، اگر یک سازمانی یک نهادی مثل کنگره 60 به این موفقیت در زمینه درمان اعتیاد رسیده چیزی نیست جز ساختار درستی که درونش وجود دارد و فکر می کنم یک بخش از این ساختارها جایگاههایی است که وجود دارند، مرزبان بخش اصلی این ساختار است و چیزی که من می بینم در واقع تدبیر آقای مهندس را می بینم چون تمام ساختارهایی که در کنگره شکل گرفته تقریباً منحصر به فرد و مربوط به کنگره است. ممکن است برداشت از بیرون باشد ولی منحصر به کنگره است، یعنی اگر مرزبانی وجود دارد از سال 1381 در واقع آقای مهندس پنج مرزبان قرار دادند بعد ایجنت آمد و موارد دیگر مانند جلسه، لژیون، راهنما، تماماً تدبیر آقای مهندس هستند یعنی من اولین چیزی که از این جشن می بینم خداوند نعمتی به ما داده به اسم آقای مهندس که ساختاری را مهندسی کرده که در این ساختار چه در اهواز سفر کنید، چه در بیرجند سفر کنید و چه تهران، چه سنتان 60 سال باشد و چه 20 سال، مصرفتان ده تا ماده باشد اگر بیایید در این ساختار قرار بگیرید رها می شوید و این رهایی مربوط به آن چیزی است که در واقع الان آقای مهندس 26 الی 27 سال است که به بهترین شکل دارند کار می کنند. پس اولین چیزی که من می بینم قدردانی از این ساختار است. ما چهار تا جشن داریم هفته همسفر داریم هفته دیده بان داریم، هفته راهنما داریم و هفته ایجنت و مرزبانی. اولین چیز قدردانی از این ساختار است که من ببینم که در واقع چه نعمتی را در اختیار من قرار داده است و خیلی از آدمها هنوز از آن محرومند و سالها دارند می گردند و مسیرهای مختلف را می روند و نمی توانند رها بشوند، یکی آن بحث روش درمان، یکی ساختار درستی که وقتی من در این ساختار قرار می گیرم درمان می شوم و تغییرات اعمال می شود و می شوم یک انسان دیگری که دیگر نیاز به مصرف ندارد. پس اولین چیزی که من می بینم قدرداتی از این سیستم هست و در واقع خدا را شکر می کنم که من در این سیستم قرار گرفته ام و دارم فعالیت می کنم و بعد برسد به افرادی که در این سیستم دارند خدمت می کنند و این شالها را دارند گردنشان می گذارند و استاد امین هم در سی دی هرس هم گفته : انسان برای اینکه در واقع تغییر کند ، یک درخت برای تغییر نیاز به آب دارد، نیاز به نور دارد و بحث محبت و دانش هست و یک انسان هم برای تغییر نیاز به محبت و دانش دارد، دانش از طریق آقای مهندس دارد می آید و محبت از طریق همین خدمتگذاران می آید. محبت از طریق یک مرزبان می آید، محبت مرزبان صرفاً بغل کردن، سلام کردن و لبخند زدن نیست، محبت مرزبان این است که دارد می آید این فرایند و ساختار را می سازد که الان من ده ساله اینجام یک جلسه ساعت پنج و نیم شروع نشده یک جلسه 10 دقیقه دیرتر و یا زودتر شروع نشده این یعنی محبت. یعنی من حاضرم از زندگی و شرایط خودم بزنم، چرا این کار را انجام می دهم چون برای من انجام داده اند، و این ساختار منظم بود که من توانستم درمان بشوم و انسانی باشم که تغییر بکنم، اگر نظمی وجود نداشت اگر این مرزبانی وجود نداشت و این شرایط وجود نداشت شاید ۱۰ درصد رهایی هم نداشتیم. شخص مصرف کمنده بخاطر ساختارش به شکل بی نظم است و اگر در ساختاری بیاید که ساختار منظمی نداشته باشد نمی توانداین تغییر را در شخص ایجاد بکند و رهایی اتفاق نمی افتد، اگر دارد رهایی اتفاق می افتد از محبت خدمتگذاران است یک بخشی من می آیم خدمت می کنم برای خودم اول، ولی یک بخشی را دارم انجام می دهم برای اینکه یک کسی این کارها را برای من انجام داده و من دارم بستر را آماده می کنم برای نفر بعدی همه در پی هم روان شده ایم تا بدانیم آنچه را نمی دانیم.
.jpeg)
اگر این بستر به شکل کجی پیش برود من میام و نتیجه نمی گیرم در نتیجه اگر امروز نظمی وجود دارد، رهایی وجود دارد و در تمام شعب اگر در واقع کیفیت کنگره مثال زدنی است به خاطر این ساختار، به خاطر وجود این مرزبانها است که حالا مرزبانی بخشش است، راهنمایی بخشش است، همسفران بخشش هستند که تماما مانند یک زنجیر در کنار هم قرار گرفته اند که با هم پیش می روند و هر کدام که نباشد این کیفیت این رهایی وجود نخواهد داشت و ما این جشن را می گیریم و قدردان تمام کسانی هستیم که دارند اینجا خدمت می کنند.واقعاً این را بگویم از آقا فرشید که اینجا بود حالا 5 سال 6 سال آمد از تهران هفته ای یکبار آمد اهواز، بعد از آقا فرشید آقا شاهرود بهرامی پور،آقای مهرداد شیری بود، آقای بیات که خوب در واقع کنار آقا فرشبودندوقبل از آقا فرشید پایه گذار بودند، آقا اکبر دوستی بود و حالا لطف کردند در واقع این فرصت را در اختیار من قرار دادند، حالا مرزبانی هم 8 دوره گذشته حالا من اسم ها را نمی گویم می ترسم فراموش بکنم که خیلی هم زیاد هستند و همه اینها زحمت کشیدن که من امین حالا هشت ساله رهایی دارم اگر امروز اینجا نشسته ام می گویم حالم خوبه نتیجه و بستری است که آماده شد که من بیام آموزش بگیرم و اگر این بستر نبود و اگر این محبت و این از خودگذشتگی ها وجود نداشت من امین هنوز مصرف کننده بودم و ده سال زندگی ام کاملاً متفاوت با چیزی که الآن هست بود، در نتیجه من سپاسگذار تک تکشان هستم چه آنها که الآن نیستند چه این عزیزانی که دارند خدمت می کنند، سعید، محمد، مهدی، عطا و حسین و در کنار این عزیزان 14 ماه خدمت کردم 2 ماهش در واقع در کنار آقا اکبر دوستی بودند و دیدم این عزیزان چگونه تلاش کردند و زحمت کشیدند و کنار هم بودند و همدیگر را حمایت کردند برای اینکه شعبه به خوبی پیش برود و در آخر نهایتا تمام ما داریم تلاش می کنیم برای یک رهایی، چون یک نفر بسیار مهم است، زندگی یک خانواده است و تمام ما داریم تلاش می کنیم یک نفر از دامن اعتیاد خارج بشود به همین دلیل وجود این عزیزان بسیار مهم و قدردانی ما از این عزیزان بسیار مهم است هم جایگاه باید حفظ بشود و هم عزیزانی که دارند در این جایگاه خدمت می کنند، باید از آنها قدردانی بشود و این کمترین کاری است که من به عنوان یک رهجو و به عنوان کسی که در این شعبه دارم سفر می کنم ببینم و قدردان باشم و انشالله در این مسیر بتوانم حرکت کنم و خودم یک روزی کمک کنم که یک نفر از مسیر اعتیاد خارج بشود و شاید این تنها کاری باشد که بتوانم در زندگی انجام بدهم، متشکرم که به صحبتهایم گوش دادید.
در ادامه توجه شما را به دیدن گزارش تصویری از برگزاری جشن دعوت می کنم.
.jpeg)
.jpeg)
.jpeg)
.jpeg)

.jpeg)

.jpeg)
.jpeg)
عکس و تایپ خبر: مسافران امید، محسن و محمد امین
ارسال خبر: همسفر ابوالفضل
- تعداد بازدید از این مطلب :
92