نقش کلیدی مرزبانان در روشن نگه داشتن چراغ کنگره ۶۰

اولین جلسه از دوره اول جشن هفته ایجنت و مرزبان همسفران کنگره۶۰ نمایندگی باغستان کرج به استادی مرزبان همسفر دریا، نگهبانی همسفر سحر و دبیری  همسفر لیلا با دستور جلسه «هفته ایجنت و مرزبان» روز دوشنبه ۲۴ شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

در ابتدا به آقای مهندس و خانواده محترم ایشان تبریک می‌گویم که این بستر را برای همه ما فراهم کردند تا بتوانیم در چنین جایگاه‌هایی قرار بگیریم و خدمت کنیم. از خانم سحر تشکر می‌کنم که در لحظه آخر به من پیشنهاد دادند در جایگاه استاد جلسه حضور پیدا کنم.

این فرصت بسیار خوبی بود و خیلی دوست داشتم با دوستان درباره مرزبانی و خدمت‌های مرزبانان صحبت کنم. هر آنچه می‌گویم از دلم برمی‌آید. ابتدا کمی درباره جایگاه مرزبانی صحبت کنیم و اینکه کار مرزبان چیست. بسیاری از افرادی که تازه‌وارد کنگره شده‌اند، نمی‌دانند وظیفه مرزبان چیست. برخی فکر می‌کنند مرزبان‌ها فقط در را باز می‌کنند، به اتاقشان می‌روند و در سرما و گرما برای خودشان استراحت می‌کنند. اما اگر عمیق‌تر نگاه کنیم، به نظرم مرزبان‌ها مانند مادر یک خانه هستند.

مرزبان‌های خانم و آقا حکم پدر و مادر یک خانواده را دارند؛ مانند والدینی که چراغ خانه را روشن نگه می‌دارند. یک مرزبان زودتر از همه به شعبه می‌آید. بارها پیش آمده که ما از ساعت یک یا یک و نیم ظهر اینجا بوده‌ایم و تا ساعت نه شب به خانه برگشته‌ایم. می‌آییم، چراغ شعبه را روشن می‌کنیم و کارهایی را که لازم است انجام می‌دهیم. این کار با عشق و محبت همراه است. البته گاهی، به‌خصوص درباره خودم، ممکن است لحنم بالا و پایین شود که این به دلیل حجم بالای کاری مرزبانی است.

گفتم که مرزبانی فقط نشستن پشت میز نیست. ما دو نوع مرزبان داریم: مرزبان خبری و مرزبان آمار شعبه. مرزبان آمار شعبه مسئول ثبت اطلاعات همه اعضای شعبه است. در شعبه‌ای با ۷۰ نفر جمعیت، اسامی تمام افراد باید در سایت ثبت شود. ورود و خروج افراد، رهایی‌ها، افرادی که به لژیون ویلیام می‌پیوندند یا کسانی که دیگر نمی‌آیند، همه باید ثبت شوند. این حجم کار بسیار زیاد است. گاهی اوقات حتی فرصت نشستن ندارم و مدام پای سیستم مشغول ثبت اطلاعات هستم. اگر یک اشتباه رخ دهد، آمار شعبه و حتی آمار تهران به هم می‌ریزد، چون مشخص نمی‌شود چه تعداد ورودی، خروجی یا جذب‌شده داشتیم.

وظیفه مرزبان خبری هم این است که تمام اتفاقات شعبه را در سایت کنگره ۶۰ و اینستاگرام ثبت کند و به تهران گزارش دهد. همه این کارها باید منظم و طبق قوانین انجام شود. اگر خدای‌نکرده پیامی دیر روی سایت قرار گیرد، من به‌عنوان مرزبان خبری و نگهبان سایت زیر سؤال می‌رویم. پس کار این عزیزان اصلاً ساده نیست.

وقتی مهندس می‌فرمایند مرزبان‌ها روی گداخته‌های آتش راه می‌روند، من این را در دوران خدمتم به‌خوبی حس کردم. قبلاً کنگره را خیلی ساده و سفید می‌دیدم، اما با گوش دادن به سی‌دی‌های مهندس و استاد امین فهمیدم که نه می‌توان آن را کاملاً سفید دید و نه کاملاً سیاه. این موضوع را در دوران مرزبانی درک کردم، چون چالش‌های این جایگاه بسیار زیاد است.

مرزبان باید محرم اسرار باشد. گاهی افراد می‌آیند و حرف‌هایی می‌زنند یا درخواستی دارند. حجم این مسئولیت‌ها بسیار بالاست. درست است که قرار نیست مشکلات خانوادگی یا شخصی خود را به شعبه بیاوریم، اما گاهی ناخواسته این اتفاق می‌افتد و فشار زیادی ایجاد می‌کند. در چنین لحظاتی، ممکن است مرزبان واکنشی نشان دهد. اگر یکدیگر را درک کنیم، این مسائل بهتر مدیریت می‌شود.

تا زمانی که در جایگاه مرزبانی قرار نگیریم، شاید نتوانیم این بار سنگین را درک کنیم. وقتی بدانیم مرزبان از کار و زندگی خود گذشته، آمده و چراغ شعبه را روشن کرده، نظافت کرده و بدون هیچ حقوق یا پاداشی خدمت می‌کند، اگر کمی او را درک کنیم، همه چیز بهتر می‌شود. این درک متقابل باعث رشد شعبه می‌شود. ما اینجا هستیم تا رشد کنیم و به آموزش و آگاهی برسیم.

فرض کنید در شعبه‌ای با ۷۰ نفر، ۱۰ نفر سؤال داشته باشند. دوستان باید یاد بگیرند که ابتدا سؤالاتشان را با راهنمای خود مطرح کنند، سپس راهنما موضوع را به مرزبان منتقل می‌کند. مرزبان اگر مطمئن باشد، پاسخ رهجو را می‌دهد. اگر بلد نباشیم، از ایجنت می‌پرسیم. مثلاً از خانم سحر می‌پرسیم که آیا فلان اتفاق باید رخ دهد یا خیر. هرچه خانم سحر بگویند، همان است. اگر ایشان هم اطلاع نداشته باشند، از تهران سؤال می‌کنند. پس باید یاد بگیریم که این فرآیند را به‌صورت پلکانی رعایت کنیم.

همه چیز در کنگره پلکانی است، حتی پرسیدن سؤال. اگر این نظم را رعایت کنیم، خیلی خوب می‌شود. به نظر من، ایجنت مثل مادربزرگ خانه است؛ ریش‌سفید و بزرگ خانواده. هر اتفاقی در شعبه رخ دهد، ایجنت بر کار مرزبان‌ها نظارت می‌کند و راهنمای آن‌هاست. وقتی مرزبان‌ها، چه همسفران و چه مسافران، وارد این جایگاه می‌شوند، ایجنت تا پایان دوره خدمتشان راهنمایی‌شان می‌کند.

هر موضوعی که در تهران رخ دهد، اسیستانت به ایجنت اطلاع می‌دهد، ایجنت به ما می‌گوید و ما در جلسات اعلام می‌کنیم. ان‌شاءالله دو یا سه ماه دیگر انتخابات مرزبانی داریم. کسانی که دوست دارند در این جایگاه خدمت کنند، از حالا سه ماه فرصت دارند فکر کنند که آیا می‌توانند این مسئولیت را بپذیرند. نباید وسط راه خسته شوند، چون این موضوع برنامه شعبه را به هم می‌ریزد.

از حالا فرصت دارید که کار با گوشی و کامپیوتر را یاد بگیرید. یکی از واجبات مرزبانی، تسلط بر کار با سیستم و گوشی است، چون باید هر هفته مطالب و عکس‌ها را در سایت و اینستاگرام قرار دهیم. می‌دانم همه شما علاقه دارید و نباید بترسید. خدمت در این جایگاه بسیار لذت‌بخش است. من خودم با وجود تمام چالش‌ها، عاشق مرزبانی هستم و گاهی ناراحت می‌شوم که دوره خدمتم رو به پایان است و حس می‌کنم چیزی از آن نفهمیدم.

از همه دوستان تشکر می‌کنم و امیدوارم همه شما در این جایگاه خدمت کنید، تجربه کسب کنید و به آگاهی برسید. ممنون که به صحبت‌های من گوش دادید.

در ادامه جلسه، جشن هفته ایجنت و مرزبان، با حضور همسفران نمایندگی باغستان برگذار شد.

مرزبانان کشیک: همسفر دریا و مسافر مجتبی
تایپیست: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سمانه (لژیون هشتم)
عکاس: همسفر میترا رهجوی راهنما همسفر مهری (لژیون هفتم)، همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون چهارم)
ویرایش و ارسال: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی باغستان کرج