تعادل بین قوانین و اصول به دانش بسیار زیاد، دانایی و پالایش درونی نیاز دارد و نتایج درخشانی در بردارد و بهتنهایی نتیجه مطلوبی نمیدهد. گاهی سالها طول میکشد که مسئلهای که در ذهن و عقل آموختهای راه به قلب انسان پیدا کند. تصور اینکه انسانی عاقل، آگاه و خوب است خودش خطرناک و مخرب است. بدترین نوع انسان؛ انسانی است فکر میکند همهچیزتمام است. انسانهای دانا همیشه احتمال خطا، اشتباه و ندانستن را به خود میدهند و عذرخواهیکردن را بلدند. انسان زمانی به قدرت میرسد که انجامدادن یا ندادن کاری را بلد باشد. زمانی که با مسافرم در شرایط سختی زندگی میکردم قدرت این را داشتم که زندگی مشترکمان را تمام کنم؛ ولی انجام ندادم. این همان مصداق قدرت انجامندادن است. اگرمنیت در انسان درست شود قدرت به تعادل میرسد. در زندگی، حیات، هستی و درون انسان از مدل درختی استفاده میشود.
هرجا درخت باشد حیات هم وجود دارد. خواستههای انسان مصداق شاخههای درخت هستند که خواستههای نامعقول باید هرس و متقارن شوند، تا انسان تولید و خروجی داشته باشد. وقتی درخت وجودیت را هرس کردی همه چیز در زندگی انسان به تعادل میرسد. سختی باعث میشود ریشه انسان وقتی به دنبال آبرفت قوی شود و با طوفان هم تکان نمیخورد. در تربیت فرزندان هم از مصداق قانون هرسکردن درخت و آب دادن که همان امکانات زندگی است تبعیت میکند. وقتی فکرمی کنم که خودم با تمام سختیها و چالشهای زندگی روبرو شدم و تلاش کردم از این موانع بهسلامت عبور کنم، سرسخت و ریشهدار شدم و اگر سختیها که رحمت خداوند هستند نبود، درخت وجودی من الان پوسیده و خشک شده بود. قبل از ورود به کنگره و ندانستن این دانش، من هم مشکلات و سختیها را عذاب میدانستم. خدا را شاکرم که متوجه شدم گردنههای زندگیام بهخاطر آموزش و رشد بیشتر من بوده است.
نویسنده: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر سعیده (لژیون هفتم)
رابط خبری: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر کبری (لژیون سوم)
ویراستاری: همسفر فرشته رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون یازدهم)
ارسال: همسفر مونا نگهبان سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
17