English Version
This Site Is Available In English

همه در حال آموزش و خدمت هستیم

همه در حال آموزش و خدمت هستیم

«جایگاه ایجنتی در کنگره ۶۰، تنها یک مسئولیت اجرایی نیست، بلکه مأموریتی است برای هدایت، آموزش و نگهبانی از مسیر درمان و رهایی. ایجنت همچون دیده‌بانی است که در بلندای قلعه‌ای ایستاده تا راه را ببیند، موانع را بشناسد و مسیر امن را برای مسافران و همسفران فراهم سازد. در حقیقت، ایجنت کسی‌ست که هم به قوانین واقف است و هم به روح انسان‌ها؛ هم قاطعیت را می‌شناسد و هم محبت را. او با تجربه‌ی خویش پلی می‌سازد میان آموزش‌های مهندس و اجرای آن‌ها در نمایندگی، تا هر رهجو در سایه‌ی این نظم و آرامش بتواند مسیر خود را ادامه دهد.»

شما ایجنتی را بیشتر یک جایگاه مدیریتی می‌دانید یا یک مدرسه‌ی آموزش و رشد فردی؟ چرا؟

این جایگاه هم خدمتی است که سرشار از آموزش است، چون با تعداد بیشتری در ارتباط هستی، آموزش آن خیلی بیشتر و سخت‌تر است. در صورتی رشد اتفاق می‌افتد که بدانم هر درد شفای هم دارد. دردهای درونی خیلی سخت‌تر شفا پیدا می‌کنند و جایگاه‌های خدمتی این سختی را شیرین‌تر می‌کند و مسیر را کوتاه‌تر می‌کند.

به نظر شما، ایجنت چگونه می‌تواند در ایجاد همدلی و وحدت بین اعضا نقش مؤثر ایفا کند؟

همه در حال آموزش و خدمت هستیم. هر شخصی در یک درجه از دانایی و آگاهی قرار دارد و هر عزیزی هم به نوع خاص خودش درگیر یک سری مسائل است. با نقطه تحملی که خودش کسب کرده، باید به درک و فهم این موضوع رسید. آن وقت همه همدل می‌شویم، درد و رنج دیگری هم برای من مهم می‌شود، قضاوت نمی‌کنم، قیاس نمی‌کنم. در این لحظه، «یکی برای همه و همه برای یکی» معنی پیدا می‌کند.

سخت‌ترین بخش خدمت ایجنتی برای شما چه بوده و چگونه آن را تبدیل به فرصت یادگیری کردید؟

روزی که پیمان بستم و آن روز خانم آنی عزیز فرمودند «ایجنت مثل ریش سفید نمایندگی است» و همه‌ی اسیستانت‌ها صحبت کردند، بار آموزشی آنقدر زیاد بود که احساس خیلی عجیبی داشتم. سنگینی مسئولیت را روی شانه‌هایم حس می‌کردم. حتی تا چند جلسه توان صحبت کردن نداشتم، فقط فکر می‌کردم و تمرین می‌کردم که بیشتر شنونده خوبی باشم و دید ۳۶۰ درجه داشتن را همان روزها تجربه کردم. اینکه عمیق به مسائل نگاه کنم، از درون یک مسئله را دیدن، یک چیز است و از بیرون دیدن چیز دیگری است. وقتی فکر می‌کنم، همه‌اش سخت است ولی فرصتی برای رشد است، اگر چاشنی عشق و محبت و معرفت داشته باشد.

خدمت در این جایگاه چه تأثیری روی نگاه شما به قدرت، مسئولیت و اختیار گذاشته است؟

خیلی بیشتر باید به مسائل فکر کنم و نباید زود قضاوت کنم. در هیچ جایگاهی قدرتی وجود ندارد، فقط مسئولیت سنگین‌تر می‌شود. باید خیلی مسئولیت‌پذیرتر از قبل باشم و هر تصمیمی را با آگاهی کامل بگیرم. گاهی اوقات چند روز روی یک مسئله فکر می‌کنم، چند سی‌دی گوش می‌کنم، با بزرگان مشورت می‌کنم تا آن مسئله به بهترین شکل ممکن حل شود.

در جهان‌بینی کنگره، همیشه بر حرمت‌ها و نظم تأکید می‌شود؛ شما چطور این اصل را در ایجنتی تجربه و پیاده کرده‌اید؟

اجرای حرمت و نظم اگر در مسیر درمان نباشد یا حتی کم‌رنگ باشد، آسیبی که در درون من ایجاد می‌کند شاید سال‌ها زمان ببرد که خوب شود و بهتر است آگاه باشم و با بصیرتی قوی این شکاف را ایجاد نکنم. وقتی اول خودم حرمت‌ها را اجرا کنم و بر پایه نظم حرکت کنم، اثرش بر روی اعضا هم دیده می‌شود.

اگر بخواهید با یک مثال ساده توضیح دهید که ایجنت بودن چگونه به شما در زندگی شخصی و خانوادگی کمک کرده، چه می‌گویید؟

فعلاً تجربه من از ایجنتی خیلی کم است، ولی در همین زمان کوتاه احساس می‌کنم قلبم نرم‌تر شده و بسیار منظم‌تر شدم. همین دو مسئله رابطه‌ام را با خانواده‌ام قوی‌تر کرده. خیلی اهل برنامه‌ریزی شدم و سعی می‌کنم بیشتر عملگرا باشم.

گاهی در جایگاه ایجنت باید تصمیم‌هایی گرفت که برای همه خوشایند نیست؛ شما در این مواقع چه‌طور تعادل بین قاطعیت و محبت را برقرار می‌کنید؟

اصلاً اینکه بخواهیم به فکر این باشیم که همه راضی باشند و هر چیزی باب میل همه باشد، درست نیست. فقط باید قوانین و حرمت اجرا شود. انسان آگاه مسئله را سریع درک می‌کند، ولی انسان ناآگاه به مرور زمان، با تلاش خودش یا به درک می‌رسد یا نمی‌رسد و در ناآگاهی می‌ماند.

به نظر شما بزرگ‌ترین پیامی که ایجنت می‌تواند به همسفران منتقل کند چیست؟

عشق، محبت، نظم و دیسیپلین، و تابع حرمت و قوانین کنگره ۶۰ بودن.

«امروز که در هفته‌ی ایجنت و مرزبان از خدمات ارزنده‌ی شما یاد می‌کنیم، می‌دانیم آنچه در این جایگاه آموختید و به اجرا گذاشتید، تنها به کنگره محدود نمی‌شود؛ بلکه سرمایه‌ای‌ست برای تمام زندگی. شما در مقام ایجنت، نشان دادید که مدیریت بدون عشق، بی‌ثمر است و محبت بدون نظم، بی‌اثر. به‌راستی که حضور شما چراغی بوده برای یادگیری مسئولیت، صبر، تعادل و جهان‌بینی. باشد که ثمره‌ی این خدمت، آرامش درونی، برکت در زندگی و گامی بلند در مسیر تکامل و شناخت خویشتن باشد.»

مصاحبه کننده، ویرایش و ارسال: همسفر آتوسا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم) نگهبان سایت

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .