English Version
This Site Is Available In English

بازی دو سَر بُرد

بازی دو سَر بُرد

هفته‌ی ایجنت و مرزبان را به همه‌ی عزیزانی که در این جایگاه خدمت می‌کنند تبریک می‌گویم. ان‌شاءالله در این مسیرِ پخته شدن، خوش بدرخشند و قدمی به سوی کمال و رشد بردارند. وقتی به جایگاه ایجنتی که امروز در آن قرار دارم فکر می‌کنم، به این نقطه‌ی تفکر می‌رسم که همه چیز از یک سؤال شروع شد: «آیا دوست دارید ایجنت شوید؟ چرا؟» سپس می‌اندیشم و از خود می‌پرسم یک ایجنت در این مسیر خدمتی چه چیزهایی را تجربه می‌کند یا اینکه چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟

از بزرگی شنیده‌ام که جایگاه‌های خدمتی مسیرها را باز می‌کنند. گاهی با آن انرژی کمی که داریم، گره درونی ما باز نمی‌شود و نیاز است انرژی بیشتری به دست بیاوریم؛ پس باید به دنبال جایگاه‌ها باشیم و بگوییم: خدایا این جایگاه را به من بده. همچنین می‌فرمودند قلبم خیلی کوچک بود و تنها بچه‌های لژیون و اطرافیانم را دوست داشتم، اما نمی‌توانستم همه‌ی شعبه را به یک چشم نگاه کنم. اما وقتی ایجنت شدم، برای یک شعبه باید قلبم بزرگ می‌شد تا آدم‌ها را در آن جا بدهم. هرچند که قلب بزرگ شدن سخت است، چون از همه طرف کش می‌آید، اما خدا را شکر می‌کنم که به من جایگاهی داد تا بتوانم یک آرزو را هم‌زمان برای تعداد زیادی بخواهم. معمولاً هنگام دعا تنها برای خود، خانواده یا دوستانم دعا می‌کردم، اما جایگاه ایجنتی به واسطه‌ی همان بزرگ شدن قلب باعث شد برای صد نفر یا بیشتر دعا کنم.

امروز با خود می‌گویم وقتی در یک جایگاه، دید وسیع‌تر و قلب بزرگ‌تر می‌شود، حتماً بهای سنگینی هم دارد. وقتی قرار است در یک جایگاه گره‌ای باز شود، چقدر باید درد کشید؟ چقدر باید آموزش دید؟ چقدر باید قدرت و انرژی داشت تا این اتفاق بیفتد؟ همیشه دعا کرده‌ام: خدایا آن خدمت‌هایی را که گره‌های مرا باز می‌کنند به سمت من بیاور و مرا به آن خدمت‌ها نزدیک‌تر کن. بسیار زیباست که هم خدمت کنی و هم گره‌ی خودت باز شود؛ این بازی دو سر بُرد است، به شرط آنکه درگیر نیروهای منفی نشد و از هر لحظه آموزش گرفت. چراکه اگر به جایگاه تنها به چشم خدمت و آموزش نگاه نشود، خودِ جایگاه می‌تواند گره‌ای بزرگ در درون ایجاد کند که باز شدن آن شاید سال‌ها تلاش بخواهد.

این را خوب درک می‌کنم که حرف‌ها و نوع برخورد من ممکن است در ذهن خودم نماند، اما بر دیگری اثر می‌گذارد و در یاد او باقی می‌ماند. تصویری که از من به جا می‌ماند مهم است، حتی اگر خودم چیزی به یاد نیاورم. با آگاهی و تفکر حرف زدن و عمل کردن، تصویری زیبا به جا می‌گذارد. ان‌شاءالله خداوند به من کمک کند تا بتوانم تصویری زیبا بر جای بگذارم. از صمیم قلبم می‌خواهم عشق و محبت بی‌کران میان اعضای نمایندگی جاری باشد، قلب‌هایمان به هم نزدیک‌تر شود و منشأ خیر باشیم.

رابط‌خبری: راهنما تازه‌واردین همسفر نسرین
نویسنده: اینجت همسفر فاطمه
ویرایش و ارسال: همسفر آتوسا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم) نگهبان سایت

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .