English Version
This Site Is Available In English

گفتگو با مرزبان محترم مسافر مهدی در باب هفته ایجنت و مرزبان

گفتگو با مرزبان محترم مسافر مهدی در باب هفته ایجنت و مرزبان

لطفا به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید؟

سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر

تخریب: پانزده سال
آخرین آنتی ایکس: تریاک
مدت سفر: 11 ماه و ۲۰ روز
ورزش در کنگره: شنا
رهایی: 19 ماه
راهنما: راهنمای محترم مسافر محمود تلگردی لژیون مرزبانی نمایندگی رضا

مدت‌ها در تاریکی مصرف مواد زندگی می‌کردم و از آن حال و روز هیچ امیدی نداشتم. اما با ورود به کنگره ۶۰ و آموزش‌هایی که گرفتم، توانستم کم‌کم مسیر درمان و رهایی را پیدا کنم. امروز خدا را شکر می‌کنم که در سفر دوم و در جایگاه مرزبانی توفیق خدمت پیدا کردم. این فرصت را لطف بزرگی می‌دانم که هم به من یاد داد چگونه زندگی کنم و هم اینکه خدمت کنم.

چه چیزی در خدمت مرزبانی بیش از همه برای شما ارزشمند بوده است؟
ارزشمندترین بخش این خدمت برای من، حس مسئولیت و تعهدی بود که هر روز تجربه می‌کردم. وقتی می‌دیدم با یک تصمیم درست یا یک اقدام کوچک می‌توانم آرامش و نظم در شعبه ایجاد کنم، این برایم ارزشمندترین پاداش بود. در واقع مرزبانی به من نشان داد خدمت کردن بدون هیچ چشمداشتی چه لذتی دارد. حس می‌کردم که این خدمت در ادامه سفرم مثل یک موتور محرک عمل می‌کند و حال خوش بیشتری به من می‌دهد.

خدمت مرزبانی چه تغییری در نگاه شما ایجاد کرد؟
خدمت مرزبانی نگاه من را نسبت به کنگره و حتی زندگی تغییر داد. قبل از این شاید قوانین و نظم برایم سخت و محدودکننده بود، اما در این جایگاه فهمیدم که قوانین، ستون‌های اصلی آرامش و امنیت هستند. یاد گرفتم که بدون نظم هیچ جمعی دوام نمی‌آورد. این تجربه باعث شد در زندگی بیرون از کنگره هم قوانین را بهتر بپذیرم و به آن‌ها احترام بگذارم. امروز می‌دانم که انضباط و احترام به قوانین، لازمه رشد و موفقیت است.

یک خاطره یا تجربه شیرین از دوران مرزبانی بگویید؟
یکی از خاطرات شیرین من، روزهایی بود که در شعبه ازدحام و شلوغی وجود داشت ولی با همکاری و همدلی توانستیم همه چیز را آرام و منظم پیش ببریم. وقتی بعد از جلسه لبخند روی لب‌های مسافران و همسفران می‌دیدم، احساس می‌کردم که زحمات ما به ثمر رسیده است. همین لبخندها برایم به اندازه بزرگ‌ترین پاداش ارزش داشت. این لحظات به من یاد داد که شیرینی خدمت در لبخند و آرامش دیگران نهفته است.

چه توصیه‌ای برای کسانی که می‌خواهند مرزبان شوند دارید؟
توصیه من به دوستان این است که اگر شوق خدمت در دلشان هست، با شجاعت این جایگاه را انتخاب کنند. شاید در ظاهر سختی‌ها و مسئولیت‌های زیادی داشته باشد، اما در واقع هر لحظه‌اش سراسر آموزش و تجربه است. مرزبانی فرصتی است برای رشد، برای یادگیری و برای تبدیل شدن به انسانی مسئول‌تر. هرکس وارد این مسیر شود، مطمئن باشد که حال خوش و برکت زیادی نصیبش خواهد شد
مرزبانی چه ارتباطی بین شما و اعضای شعبه ایجاد کرد؟
مرزبانی باعث شد ارتباط من با سایر مسافران و همسفران عمیق‌تر شود. قبل از آن شاید فقط یک عضو عادی بودم، اما در این جایگاه احساس کردم جزئی از یک خانواده بزرگ هستم. کار گروهی، همدلی و همکاری، معنای تازه‌ای برایم پیدا کرد. یاد گرفتم که همه ما در کنار هم رشد می‌کنیم و هیچ‌کس به تنهایی موفق نمی‌شود. این صمیمیت برای من یکی از ارزشمندترین دستاوردهای مرزبانی بود.

آیا تجربه مرزبانی در زندگی بیرون از کنگره هم به شما کمکی کرده است؟
بله، تجربه مرزبانی تأثیر بزرگی در زندگی شخصی و کاری من گذاشت. یاد گرفتم مسئولیت‌پذیرتر باشم، با آرامش بیشتری تصمیم بگیرم و در شرایط سخت صبورتر برخورد کنم. این جایگاه به من یاد داد قبل از هر اقدامی به پیامدهای آن فکر کنم. همین موضوع باعث شد در خانواده و محیط کار هم موفق‌تر عمل کنم. می‌توانم بگویم مرزبانی نه تنها در کنگره، بلکه در تمام جنبه‌های زندگی من اثر مثبت گذاشت.

یک خاطره یا تجربه شیرین از دوران مرزبانی بگویید؟
یکی از خاطرات شیرین من، روزهایی بود که در شعبه ازدحام و شلوغی وجود داشت ولی با همکاری و همدلی توانستیم همه چیز را آرام و منظم پیش ببریم. وقتی بعد از جلسه لبخند روی لب‌های مسافران و همسفران می‌دیدم، احساس می‌کردم که زحمات ما به ثمر رسیده است. همین لبخندها برایم به اندازه بزرگ‌ترین پاداش ارزش داشت. این لحظات به من یاد داد که شیرینی خدمت در لبخند و آرامش دیگران نهفته است.

 

 

تایپ: مسافر جلال لژیون پنجم
ارسال خبر: مسافر محمد لژیون پانزدهم
تایید خبر: مسافر داود لژیون سوم
مرزبان خبری: مسافر مصطفی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .