خدا را شکر همه آن روزها گذشت

پیام از سردار

امیدواری بسیار، سبب قدم‌های محکم می‌شود، در اراده خود به جهت انجام کارها، هیچ هراسی به خود راه ندهید و پیش بروید زیرا جلودار واقعی آن، خداوندی است که ناممکن‌ها را در مقابل شما تعیین و ممکن می‌نماید.

همسفر سما و مسافرشان آقا محمد با آخرین ماده مصرفی متادون وارد کنگره شدند و به مدت ۱۱ماه و ۲۷روز با روش دی‌اس‌تی و داروی اوتی با راهنمایی راهنمای مسافرشان آقا محسن، راهنمای خودشان خانم مولود  سفر کردند، ورزش هردو در کنگره والیبال و ۷سال و ۵ماه است که آزاد و رها هستند.

همسفر سما به لطف خداوند و آموزش‌های کنگره جایگاه‌های خدمتی؛ دبیری، نگهبانی در حال حاضر دبیر دوم سایت را تجربه کردند.

همچنین مسافرشان در جایگاه دبیری، نگهبانی، نشریات، مسئول OT، مرزبانی، دبیر لژیون سردار، راهنمای تازه واردین، دنور و در حال حاضر راهنما و ایجنت پارک خدمت کردند.

با هم به این مصاحبه گرم گوش دل می‌سپاریم؛

لطفاً برای ما بگویید چگونه به کنگره۶۰ وصل شدید؟

همسفر سما: من به واسطه داداشم که عضوی از کنگره‌ست، با این مکان امن و مقدس آشنا شدم؛ ازش خیلی ممنونم و از خداوند بی‌نهایت سپاسگزارم که این مسیر زیبا، بخشی از سرنوشت من شد.

مسافر محمد: از طریق آشنایان با این مسیر آشنا شدم.

از چه طریقی با مواد آشنا شدید برایتان تخریب ایجاد کرده است؟

همسفر سما: امروزه کمتر کسی هست که مواد مخدر را نشناسد، من قبلاً در خانواده دیده بودم اما زمانی به عمق تخریبش پی بردم که می‌دیدم زندگی داداشم چگونه رو به تباهی می‌رود؛ او بعد از یک تصادف سخت، برای کاهش درد از طرف یکی از دوستانش، متادون دریافت کرد و به مرور زمان بهش وابسته شد؛ یادم است من و خواهرم، خیلی نگران بودیم؛ در خلوت خودمان گریه می‌کردیم و دعا می‌خواندیم؛ مادرمم روزهای سختی را می‌گذراند اما همیشه امیدوار بود که روزنه‌ای باز شود و داداشم از این مسیر اشتباه برگردد؛ خدا را شکر همه آن روزها گذشت.

مسافر محمد: از روی کنجکاوی؛ در خانواده، پدر و عموها مصرف‌کننده تریاک بودند و بعد هم پای دوستانم وسط آمد.

چطور به کنگره اعتماد کردید؟

همسفر سما: زمانی که وارد کنگره شدم، چهار سال از رهایی داداشم می‌گذشت و من تغییراتش را با چشم دیده بودم، بنابراین تا حدودی اعتماد داشتم اما وقتی با سیستم منظم و بی‌نقص کنگره آشنا شدم و مشارکت‌ها را شنیدم، مطمئن شدم که در بهترین جای ممکن قرار گرفتم و این اعتمادم به صددرصد رسید؛ همین باعث شد که ماندگار شوم.

مسافر محمد: تغییر و بهتر شدن حس و حال درونی، همچنین پیدا کردن الگوهای خوب برای ماندن در کنگره.

همسفر خانم سما، چطور متوجه مصرف مسافرتان شدید؟

همانطور که گفتم داداشم تصادف سختی داشت بعد از آن موضوع، خواهرم یک شیشه کوچک در کمد لباس‌هایش دیده بود که با خانواده در میان گذاشت و متوجه شدیم متادون است و متاسفانه مسافرم درگیر مصرف آن شده بود.

آقا محمد از چه طریقی با قرص آشنا شدید و به فکر مصرف آن افتادید؟

پنج سال و ۷ ماه مصرف مواد را به‌صورت «سقوط آزاد» قطع کرده بودم اما یک سال بعد از قطع ناگهانی مواد و نیکوتین، دچار سکته خفیف شدم. دکتر گفت علتش شوک عصبی بوده؛ کمی بعد، به خاطر یک حادثه در بیمارستان بستری شدم و آنجا به من پتیدین تزریق کردند؛ همان لحظه حس کردم چیزی که سال‌ها گم کرده بودم را پیدا کرده‌ام، حالم بهتر شد و از همان‌جا مصرف متادون شروع شد.

در حال حاضر در چه جایگاهی خدمت می‌کنید و دوست دارید در ادامه چه جایگاهی را تجربه کنید؟

همسفر سما: در حال حاضر به عنوان دبیر دوم سایت خدمت می‌کنم؛ هر جایگاهی برای من پر از حس خوب و آموزش‌های ارزشمند است، در آینده امیدوارم لایق باشم که به عنوان کمک راهنما خدمت کنم، طعم شیرین این مسئولیت را تجربه کنم و بتوانم در کنار آموزش، راهنمای خوبی برای رهجوهایم باشم.

مسافر محمد: در حال حاضر کمک راهنما و ایجنت پارک هستم و امیدوارم در هر جایگاهی که در ادامه قرار می‌گیرم، بتوانم خدمت‌گزار باشم و همه توانم را بگذارم.

نوشتن سی‌دی‌ها و حضور در کلاس‌های کنگره چه کمکی به برنامه‌ریزی در زندگی شخصی و کارتان کرده است؟

همسفر سما: سی‌دی‌ها، حضور در کلاس‌ها و شنیدن مشارکت دوستان، تأثیر بسیار مثبتی در زندگی شخصی‌ام داشتند؛ می‌توانم بگویم صحبت‌های جناب مهندس همیشه در ذهنم مرور می‌شوند و باعث شدن در تصمیم‌گیری‌ها و انتخاب‌هایم دقت بیشتری داشته باشم؛ در کنگره یاد گرفتم چطور درست زندگی کنم و تا حد زیادی خودم را بشناسم و این یکی از بزرگترین درس‌هایی بود که دریافت کردم.

مسافر محمد: نوشتن سی‌دی‌ها و شرکت در کلاس‌های آموزشی برای من اینطور بوده که هر وقت با چالش‌های زندگی روبه‌رو می‌شوم، شرک، کِبر، منیت، ناامیدی و ترس درونم کم‌رنگ‌تر می‌شوند؛ کیفیت زندگی‌ام خیلی بهتر شده و برای بعضی از مشکلات، به لطف آموزش‌ها «فنِ بدل» پیدا کرده‌ام یا دارم پیدا می‌کنم.

با تشکر از صبر و شکیبایی شما، اگر نکته‌ای در نظرتان است بیان کنید؛

همسفر سما: در پایان، از کمک‌ راهنمای عزیزم خانم مولود صمیمانه تشکر می‌کنم که همیشه همراه و راهنمای دلسوزی برای من بودند؛ همچنین ممنونم از شما برای وقتی که گذاشتید و این مصاحبه قشنگ؛ خیلی خوشحال شدم که توانستم کمی از حس و تجربه‌هایم بگویم.

مسافر محمد: در برابر همه مسائل زندگی باید استقامت داشته باشیم و به عظمت و قدرت واقعی کلمات پی ببریم.

مصاحبه کننده و طراح سوال: همسفر فروغ رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون دهم)

عکاس: مرزبان خبری همسفر فرحناز

ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون دهم) نگهبان سایت

همسفران نمایندگی اروند آبادان