English Version
This Site Is Available In English

دیگران کاشتند و ما خوردیم ما می‌کاریم تا دیگران بخورند

دیگران کاشتند و ما خوردیم ما می‌کاریم تا دیگران بخورند

جلسه دهم از دوره دوم جلسات لژیون سردار همسفران نمایندگی پرند با استادی همسفر سمیرا، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر مرضیه با دستور جلسه: «از فرمانبرداری تا فرماندهی» روز سه‌شنبه به تاریخ ۱۱ شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
در ابتدا خداوند را شکر می‌کنم که برای اولین بار این جایگاه را تجربه می‌کنم. از ایجنت شعبه، گروه مرزبانی، نگهبان، دبیر و خزانه‌دار لژیون سردار راهنما همسفر الهه تشکر می‌کنم که به من اعتماد کردند تا من در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم. ممنون و سپاسگزار استاد سردار هستم که اذن و اجازه خدمت در این جایگاه را برای من صادر کردند. دستور جلسه این هفته از فرمانبرداری تا فرماندهی است. همه ما می‌دانیم که خداوند به تمام انسان‌ها توانایی‌های زیادی چه در صور آشکار و چه در صور پنهان داده و فرماندهی تمام این قسمت‌ها را به خود انسان سپرده است.

در کنگره60 گفته می‌شود فردی که مواد مخدر مصرف می‌کند این فرماندهی جسم و فیزیولوژی در قسمت صور آشکار و فرماندهی افکار، اندیشه و احساسات فرد مصرف‌کننده در صور پنهان از او گرفته می‌شود و استفاده از قدرت اختیار این فرد مشروط به استفاده کردن از مواد مخدر می‌شود. حال اگر بخواهیم فرماندهی جسم و جان را پس بگیریم؛ باید در مسیری قرار بگیریم که پر از آگاهی، سلامتی، تزکیه، پالایش و آموزش باشد. در کنگره60 این آموزش همراه با تفکر و تجربه وجود دارد همان مثلث دانایی که باعث می‌شود من این فرماندهی را پس بگیرم، به شو شود و فرمان عقل برسم.

برای انجام دادن هر کاری یک‌سری اصول و قوانین وجود دارد؛ اگر این اصول و قوانین را بلد نباشیم نمی‌توانیم کارها را به درستی انجام دهیم. زمانی‌که من همسفر یا مسافر وارد کنگره60 شدم؛ باید این را بپذیرم که اصول و قوانین درمان اعتیاد را بلد نیستم؛ وقتی این را پذیرفتم؛ باید فرمانبردار کسانی باشم که این اصول و قوانین را بلد هستند؛ اگر من قبول کنم که نمی‌دانم آن وقت فرمانبردار بی‌چون و چرا و بدون منیت راهنما می‌شوم؛ اگر انسان در مسیری قرار بگیرد که آن مسیر مربوط به او و راه صراط مستقیم است حتماً همه چیز دست‌به‌دست هم می‌دهد تا به آن هدفی که می‌خواهد برسد. حالا چرا در این دستور جلسه گفته می‌شود از فرمانبرداری تا فرماندهی؟ در واقع برای این است که تا فرمانبردار خوبی نباشید به فرمانده‌ لایق تبدیل نخواهید شد.

تمام کسانی که در کنگره در جایگاه‌های مختلف خدمتی قرار دارند یا راهنما هستند قبلاً فرمانبردارهای خوبی بودند و درس‌های مربوط به فرمانبرداری را پاس کرده‌اند. کسانی که عضو لژیون سردار، دنور و پهلوان هستند یا نشان در بی‌نشانی را تجربه کرده‌اند توانستند قسمتی از آن فرماندهی صفت بخشندگی خودشان را از نفس اماره پس بگیرند؛ چون زمانی‌که من بخواهم وارد این حلقه شوم نفس اماره به شکل‌های مختلف و با جملات منفی می‌خواهد مانع این کار شود؛ اما اگر من جلوی ترس‌ها و صدای نفس اماره بایستم می‌توانم فرماندهی صفت بخشندگی خودم را پس بگیرم. دیده‌بان محترم مسافر علیرضا زرکش در یکی صحبت‌های خودشان فرمودند که حلقه‌ مفقوده سفر اول و سفر دوم، خدمت کردن و صفت بخشندگی است؛ اگر کسانی که در این مسیر هستند بدانند چیزهایی که در سفر اول به آن‌ها داده می‌شود را چگونه در سفر دوم برداشت کنند می‌توانند بهترین بهره‌برداری را داشته باشند.

کنگره60 مانند یک دانشگاه و آموزشگاه است؛ در واقع به ما آموزش می‌دهد که چگونه دانش خود را با آگاهی استفاده کنیم. به ما آموزش می‌دهد که چگونه فرماندهی جسم و جان خود را پس بگیریم و به شو شود برسیم؟ به چه شکل از جهان ذهنی خودمان برای خلق کردن استفاده کنیم؟ چگونه از نیروهای الهی درون خود قوت بگیریم تا بتوانیم به هدف خود برسیم؟ چگونه گنج درونی خود را از خرابه‌هایی که نفس اماره برای ما به وجود آورده است استخراج کنیم؟ آقای مهندس دژاکام در یکی از صحبت‌های روز چهارشنبه فرمودند که اگر افراد در کنگره بدانند که لژیون سردار و خدمت مالی چقدر ارزشمند و با اهمیت است فرش زیر پای خودشان را می‌فروشند. این جمله برای من خیلی تکان‌دهنده بود.

در واقع آقای مهندس دژاکام به شکل‌های مختلف چراغ را به من می‌دهند و راه را برای من روشن می‌کنند حالا این به من بستگی دارد که راه روشن و نور یا راه تاریکی را انتخاب کنم. به نظر من همه کسانی که در این حلقه عاشقی سردار هستند مسیر نور را انتخاب کرده‌اند. اولین سالی که در نمایندگی پرند حضور داشتم و جشن گلریزان برگزار شد راهنمای من همسفر الهه پیشنهاد داد که وارد لژیون سردار شوم. در آن زمان شرایط مالی خوبی نداشتیم، نفس اماره هم با جملات منفی مختلف و این‌که مرتب به من القاء می‌کرد که الان خودتان بیشتر به این پول احتیاج دارید ترس بزرگی را در دل من انداخته بود؛ اما راهنما همسفر الهه به من گفت که نترس، حرکت کن، نشانه‌هایی که برای تو رقم می‌خورد تا وارد لژیون سردار شوی را نادیده نگیر و این توفیق را از دست نده؛ چون خداوند می‌خواهد این بخشش مالی با دستان تو باشد و مطمئن باش آن مبلغی که می‌بخشید در درآمد شما قرار می‌گیرد. واقعاً هم این اتفاق افتاد. ممنون و سپاسگزار راهنما همسفر الهه هستم که چراغ راه من شد تا من در این حلقه سبز عاشقی قرار بگیرم.

این‌ مکان تنها جایی است که اگر بدون چشم داشت و بدون منت ببخشید هزاران برابر به زندگی شما برمی‌گردد؛ شاید بارها این جمله را در کنگره شنیده باشیم که بخشیدن دل می‌خواهد نه پول، کسانی هستند که وضع مالی خوبی دارند؛ اما دل بخشیدن ندارند و کسانی هم هستند که وضع مالی خوبی ندارند؛ اما دل بزرگی برای بخشیدن دارند‌. آقای مهندس در یکی از سی‌دی‌های خودشان می‌فرمایند: "برای نهادن چه سنگ و چه زر" اگر من بخواهم تمام عمرم را صرف مال‌اندوزی کنم با جمع کردن یک مشت سنگ هیچ تفاوتی ندارد. پول برای کسی است که بتواند از آن استفاده کند و آن‌را ببخشد. آن پولی که من در کنگره می‌بخشم همان چیزی است که برای من می‌ماند و برای بعد بعدی من پس‌انداز می‌شود. استاد رعد در پیام از نقطه سیاه تا رنگین کمان می‌فرمایند از هیچ به بیکران رسیدن در واقع من می‌توانم از این پیام این‌را تفسیر کنم که در ابتدای ورود به کنگره نقطه‌ای سیاه هستم و به مروز زمان آموزش‌ها به من داده می‌شود تا تغییر کنم و در نهایت به رنگین‌کمان تبدیل شوم تا بتوانم از هیچ به دريای بیکران برسم. صحبت‌های خودم را با این جمله به پایان می‌رسانم که دیگران کاشتند و ما خوردیم ما می‌کاریم تا دیگران بخورند.

تایپیست: همسفر راضیه رهجوی راهنما همسفر‌ مرضیه (لژیون اول)
عکاس: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پرند

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .