English Version
This Site Is Available In English

فرماندهی؛ ثمره فرمانبرداری آگاهانه

فرماندهی؛ ثمره فرمانبرداری آگاهانه

مشارکت همسفران نمایندگی یحیی زارع میبد در مورد دستور جلسه‌ «از فرمانبرداری تا فرماندهی»

همسفر فاطمه.خ (لژیون ششم)

در نظام درمانی و آموزشی کنگره ۶۰، مسیر تحول انسان از فرمان‌بردار به فرمانده لایق، راهی برای بازسازی اختیار، رشد درونی و گذر از سلطه اعتیاد به سوی احیای جایگاه حقیقی او است. این فرایند، بازتابی از حکمت و تجربه است و بر پایهٔ همراهی با ساختار آموزشی و فرمان‌برداری از آن شکل می‌گیرد. اهمیت فرمان‌برداری در آن است که پایه و اساس آرامش درونی را می‌سازد. انسان‌هایی که به‌ درستی از دستورات مشروع پیروی می‌کنند، متعادل‌تر و آرام‌ترند؛ چرا که فرمان‌برداری به آن‌ها کمک می‌کند از نفس امّاره عبور کرده و اختیار خویش را در شهر وجودی به دست آورند.

فرمان‌برداری در کنگره، به معنای تسلیم کورکورانه نیست؛ بلکه بهره‌گیری از عقل، تجربه و آموزش برای بازگرداندن اختیار حقیقی انسان است. فرمان‌بردار واقعی کسی است که با دل و جان به راهنما، مرزبانان، قوانین و حرمت‌ها احترام می‌گذارد. رسیدن از فرمان‌برداری به فرماندهی، هدفی بلند مرتبه است که تنها از دل فرمان‌برداری صحیح می‌روید. استاد امین می‌فرمایند: «فرماندهی یک هدف است و برای رسیدن به این هدف، به دانایی مؤثر نیاز داریم.» یعنی دانایی که عملی و کاربردی باشد. جناب مهندس نیز در سی‌ دی «فرمانروایان زمان»، سه ضلع فرماندهی را چنین بر می‌شمارند:

فرماندهی ساده: خودآگاهی و کنترل بر شهر وجودی
فرماندهی مرکب: راهنمایی و هدایت خانواده یا دیگران
فرماندهی هدفمند: نقطهٔ تمرکز و غایت فرماندهی

فرماندهان حقیقی پیش از آنکه فرمانی صادر کنند، خود آن را به انجام رسانده‌اند. اعتماد به آن‌ها نتیجهٔ آموزش، تجربه و فرمان‌برداری درست است. فرمان‌برداری هم در صور آشکار و هم در صور پنهان وجود دارد. فرمان‌برداری لفظی کافی نیست؛ فرمان‌ بردار واقعی در باطن نیز مطیع است و بدین ترتیب توانایی تشخیص درست از غلط را به دست می‌آورد، به فرمان عقل نزدیک‌تر می‌شود و با پذیرش ضعف‌های خویش، زمینهٔ آموزش و بازگشت اختیار را فراهم می‌سازد و در نهایت، فرماندهی مقصد این مسیر است؛ جایگاهی که تنها با رشد در دانایی مؤثر و به‌ کارگیری آن در زندگی روزمره به دست می‌آید.

همسفر بتول (لژیون ششم)

فرمانبرداری؛ یعنی اطاعت کردن و گوش به فرمان بودن. وقتی این واژه را می‌شنویم، ذهن‌مان ناخودآگاه به سمت پایگاه‌های نظامی کشیده می‌شود و تصور می‌کنیم که فرمان‌برداری فقط مختص سربازها و نیروهای وظیفه به خدمت است؛ کسانی که می‌خواهند به پست یا مقامی برسند یا وظیفه‌ای را به انجام برسانند؛ اما وقتی وارد کنگره شدم، همه چیز برای من تغییر کرد. متوجه شدم که فرمان‌برداری دو صور دارد: آشکار و پنهان. فرمان‌برداری در صور پنهان بسیار دشوارتر از صور آشکار است؛ چرا که دیده نمی‌شود. در سی‌ دی «از فرمان‌برداری تا فرمان‌دهی»، آقای امین می‌فرمایند: انسان‌ها فرمانده بودن را دوست دارند و تا جایی که توان دارند، سعی می‌کنند دایره فرماندهی خود را افزایش دهند؛ حتی گاهی برای رسیدن به این هدف، دست به کارهای ناشایست؛ مانند مصرف مواد می‌زنند.

یکی از معانی فرماندهی این است که انسان از انجام کارهایی که توانایی‌اش را دارد، احساس خوبی به‌ دست می‌آورد و این در واقع همان تسلط فرد بر نیروهای درونی خودش است. یکی از عواملی که باعث می‌شود فرمان‌برداری را به‌ طور کامل انجام دهیم، افزایش دانایی و رسیدن به دانایی مؤثر است. ما هر چه بیشتر به دانایی مؤثر برسیم، در واقع به فرمان عقل نزدیک‌تر شده‌ایم و نزدیک شدن به فرمان عقل؛ یعنی رسیدن به فرماندهی. عواملی که ما را از فرمان‌برداری بازمی‌دارند، «منیت، ترس و ناامیدی» است که اضلاع مثلث جهالت را تشکیل می‌دهند. در میان این موارد، خصلت منیت آسیب بیشتری به فرمان‌برداری وارد می‌کند و ما را از این امر دور می‌سازد؛ چرا که با توجه به تعریف منیت (بالاتر دیدن جایگاه خود نسبت به دیگران)، هیچ‌ کس را جز خودمان قبول نداریم.

همسفر ثریا (لژیون اول)

اگر انسان بخواهد در هر مقوله‌ای صاحب نظر باشد و بتواند کاری را انجام دهد و در جایگاه فرماندهی قرار بگیرد، شرط لازم این است که فرمانبرداری را کاملا انجام دهد. فرماندهی هم صور آشکار دارد هم صور پنهان، صور پنهان فرمان دادن در قسمت درون انسان می‌باشد؛ یعنی وقتی من به دستم بگویم که این لیوان آب را بردار؛ یعنی دست من از فرمان من تبعیت می‌کند؛ وقتی به چشمم می‌گویم باز یا بسته شود یا هر کاری را انجام دهد به این معنی است که من توانستم فرماندهی را اجراکنم؛ باید آن فرمان از درون من باشد. همه ما در درون خودمان دوست داریم که فرماندهی را داشته باشیم.

وقتی انسان قادر باشد کار جدیدی را انجام دهد؛ یعنی دامنه فرماندهی افزایش پیدا کرده است. هر کاری که انسان انجام می‌دهد یا از انجام دادن آن احساس خوبی به او دست می‌دهد در واقع به نیروی خودش مسلط است. علت شادی‌ها و اندوه‌ها، فرمانبرداری و فرماندهی است. انسان وقتی یکی از توانایی‌هایش را ارتقاء بدهد احساس شادی وخوشحالی می‌کند. اندوه و غم نشانه از دست دادن فرماندهی است. استاد امین فرمودند: فرماندهی یک هدف است و برای رسیدن به این هدف نیاز به دانایی موثر داریم. اگر بخواهیم فرمانده خوبی باشیم؛ باید فرمانبردار خوبی باشیم. با فرمانبرداری از عقل می‌توان به فرماندهی رسید. این کار آسان نیست؛ ولی با تمرین قابل اجرا است؛ باید فرمان را بشناسیم تا بدانیم در هر زمانی و در هر مکانی کدام فرامین را باید اجرا کنیم.

همسفر فاطمه (لژیون پنجم)

در سی دی حس خوب وحس بد به سه پارامتر نور، صوت و حس اشاره دارد. جایگاه نور در چشم می‌باشد و نور است که فرمان می‌ دهد و جایگاه صوت در گوش و جایگاه حس در قلب است. صوت، نور و حس صور آشکار و پنهان دارد. صور آشکار آن را می بینیم و صور پنهان آن را نمی‌بینیم. مهندس در یکی از سی دی‌ها‌ می‌فرماید: با حس می‌توان امواج را به حرکت در آورد  و بین سه نیرو نور، صوت و حس وجه اشتراک منسجمی بر قرار است. از بالاترین نقطه تاجهان فیزیکی دنیا و جهان‌های دیگر هم است، وعده‌ای دیگر از عالم وجهان‌های دیگر آگاهی و اطلاعات هم می‌دهند.

نویسنده: همسفران نمایندگی یحیی زارع میبد
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی یحیی زارع میبد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .