English Version
This Site Is Available In English

هیچ چیز شیرین‌تر و گواراتر از محبت نیست

هیچ چیز شیرین‌تر و گواراتر از محبت نیست

مبحثی که در این سی‌دی پیرامون آن صحبت می‌شود، بیداری نیروهای خفته است. در وجود انسان نیروهای زیادی مانند هنر، ورزش و انواع زبان‌ها مانند زبان فرانسه و اسپانیایی و هر چیز دیگری که انسان فکرش را بکند وجود دارد که باید آن را بیدار کنیم و این ویژگی مخصوص انسان می‌باشد و اساساً کار ما انسان‌ها این است که این نیروها را بیدار کنیم. انسان‌ها در برابر بیداری این نیروها به دو صورت عمل می‌کنند یا کاملاً بیدارند و این نیروها را رها کرده و فقط به زندگی معمولی مشغول هستند و یا کاملاً درگیر این مسئله هستند و زندگی را رها کرده‌اند که این هم درست نیست. هنر این است که انسان بتواند هر دو را با هم داشته باشد.

در زمین هم نیروهای خفته‌ زیادی مانند گلابی، گندم، انگور و ... وجود دارد که خفته هستند و ما باید با حرکت آن‌ها را استخراج کنیم. این نیروی‌های خفته در زمین وقتی می‌خواهند بیدار شوند بیل می‌خواهند و انسان نمی‌تواند با دعا و ورد و چله‌نشینی آن‌ها را بیدار کند؛ باید بذر کاشته شود یعنی برای بیداری نیروی خفته‌ زمین باید چیزی بدهی و در انسان هم همین‌طور است؛ یعنی اگر چیزی می‌خواهی باید چیزی را بدهی. دعا خوب است اما تا حرکت نکنیم به دعا پاسخ داده نمی‌شود؛ همچنین نیروهای خفته‌ زیادی در زمین مانند الماس و فیروزه و طلا وجود دارد؛ اما باید با حرکت و تلاش آن‌ها را استخراج کنیم که در راه استخراج اين‌ها خطرات زیادی وجود دارد و در این راه ممکن است با هزاران شکست هم مواجه شویم.

در راه بیداری نیروهای خفته حرکت تنها هم کافی نیست؛ بلکه رعایت یک‌سری قوانین هم الزامی می‌باشد. مثلا برای کاشت خرما نمی‌توانیم به تبریز یا منطقه‌ای مثل سیبری برویم چون باید در جای مناسب خودش کاشته شود؛ پس مسئله‌ مهم بعد از حرکت، تفکر است؛ بنابراین برای بیداری نیروهای خفته‌ درون دو موضوع بسیار مهم است. ۱- تفکر ۲- حرکت. در مسیر حرکت ممکن است شکست هم باشد که این شکست پل پیروزی است. ما گاهی اوقات خود را گم می‌کنیم و باید خودمان را پیدا کنیم و در صراط‌مستقیم از تلاش و کوشش فروگذار نباشیم. بسیاری از ما بارها و بارها تلاش کرده‌ایم که به رهایی در زمینه‌ اعتیاد برسیم؛ اما به نتیجه نرسیدیم ولی آزادی واقعی در انتظار همگان است.

اعتیاد و باورهای غلط در مورد غیرقابل درمان بودن آن هم‌چون پرده‌ پوسیده‌ای است که پشت آن پنهان شده‌ایم و این پرده‌ پوسیده می‌تواند حسادت، کینه و گمان بد بردن و ... باشد که تا از پشت آن‌ها بیرون نیاییم به نتیجه نمی‌رسیم. از همه‌ این‌ها که بگذریم تنها چیزی که بقا دارد و دوای همه چیز است محبت است و درک این موضوع سخت است؛ چون چیزی که تمام هستی را به هم متصل کرده محبت است و هیچ چیز شیرین‌تر و گواراتر از محبت نیست. دوست داشتن گوهری است بی‌اندازه ارزشمند.

این‌که دوست داشته شوی و خودت نیز دوست بداری! نعمتی بزرگ است که والاتر از آن گوهری یافت نمی‌شود؛ اما افسوس که گاهی این محبت ناب را به کینه، دشمنی و حسادت تبدیل کرده‌ایم؛ اما نکته‌ مهم‌ این است که در محبت هم باید به دانایی برسیم و باید بدانیم که برای چه محبت می‌کنیم و محبت هم زوری نمی‌شود؛ بلکه باید اتوماتیک وار باشد. باید محبت، دوست داشتن و عشق ورزیدن از درون باشد و انسان باید رفتار و کردارش با انسان‌ها متفاوت باشد. انسان باید طرف مقابلش را بشناسد و طبق آن رفتار کند.

منبع: سی‌دی پرده
نویسنده: راهنما همسفر فاطمه (لژیون نهم)
رابط خبری لژیون سردار: همسفر راحله رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون نهم)
عکاس: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون نهم)
ویرایش: همسفر شهلا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم) دبیر سایت
ارسال: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پاکدشت

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .