دانایی عام همان هنر زندگی‌ کردن است

جلسه دوم از دوره سی‌ودوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی لویی پاستور به استادی راهنما همسفر زینب، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر زهره با دستور جلسه «دانایی، دانایی مؤثر و سواد» روز سه‌شنبه 4 شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

دستور جلسه امروز ما مربوط به دانایی، دانایی مؤثر و سواد است. من این دستور جلسه را خیلی دوست دارم؛ چون دقیقاً دستور جلسه‌ای است که روز اول ورود من به کنگره بود. استاد داشت در این مورد صحبت می‌کرد؛ ولی من متأسفانه یادم نمی‌آید که چه چیزی یاد گرفتم، امروز بعد از 7 سال خیلی در این مورد فکر می‌کنم در خودآگاهم به دانایی رسیدم؟ آیا بخشی از این چیزهایی که یاد گرفتم عملیاتی و اجرایی کرده‌ام یا نه؟ حالا سواد چه ارتباطی به این‌ها دارد؟

برای عزیزانی که تازه به جمع ما پیوسته‌اند خیلی کوتاه در مورد دانایی تعریف می‌کنم که شامل 3 ضلع است: آموزش، تجربه و تفکر که ممکن است هرکدام از این اضلاع باهم برابر نباشند. دانایی از دانستن می‌آید. بعدازآن می‌رسیم به دانایی مؤثر؛ یعنی اجرایی کردن آنچه یاد گرفتیم که بازهم شامل 3 ضلع است: آموزش، تجربه و تفکر؛ اما هر 3 ضلع دانایی مؤثر باهم برابرند؛ یعنی این قدرت تشخیص در من بسیار پررنگ شده و من الآن می‌توانم و قدرت اجرایی کردن عمل سالم را دارم. سواد هم همه می‌دانند به معنای خواندن و نوشتن است. اینجا سؤالی پیش می‌آید که آیا سواد دلیلی بر دانایی افراد می‌شود یا خیر؟

قبل از پاسخ به این سؤال آقای مهندس می‌فرمایند دانایی را استاد امین خیلی قشنگ تعریف کردند؛ اما به‌طورکلی دانایی 2 شاخه است: دانایی عام و دانایی خاص. دانایی خاص شامل یک جراح و متخصص قلبی است که در زمینه جراحی قلب، آموزش، مهارت، تجربه، تفکر و همه‌چیز را به‌خوبی کسب کرده و به دانایی خاص رسیده است. یک تعمیرکار هم که سواد زیادی ندارد؛ ولی در کارش کاملاً مهارت دارد در زمینه کار خودش به دانایی رسیده است؛ اما دانایی عام چیست که آقای مهندس به آن تأکیددارند و می‌گویند برای عموم است و باید همه ما یاد بگیریم؟

دانایی عام همان هنر زندگی کردن است. این‌که من ارتباط با دیگران و مردم‌داری را بلد باشم، وقتی برای کسی مشکلی پیش می‌آید در کنارش باشم و خدمتی انجام دهم دانایی عام است. چرا؟ چون کمتر به مسئله و مشکل برمی‌خورم. حالا این سؤال مطرح می‌شود که چرا باید دانایی را بگیرم و چه ضرورتی دارد؟

دانایی باعث می‌شود متوجه شوم چه زمانی را باید به چه‌کاری اختصاص دهم. آیا الآن من باید اینجا باشم یا زیر باد کولر باشم و به راهنمایم هم پیام بدهم و بگویم امروز برایم کسالتی پیش‌آمده و نمی‌توانم بیایم. رسیدن به دانایی کار هرکسی نیست. استاد امین بارها و بارها این جمله را تکرار کرده‌اند که رسیدن به دانایی بها دارد؛ باید زحمت بکشم، تلاش کنم، فرمان‌بردار باشم و ازخودگذشتگی را در خودم نهادینه کنم.

برای رسیدن به دانایی و بعدازآن دانایی مؤثر باید از مثلث جهالت عبور کنم. مثلث جهالت یعنی ترس، ناامیدی و منیت را کنار بگذارم. زمانی که راهنما به یک رهجو می‌گوید یک سی‌دی را بنویس یا فلان کار را انجام بده و می‌گوید چشم؛ اما کار دیگری انجام می‌دهد یا ناامیدانه می‌گوید نه این زندگی خراب‌شده، راهنما متوجه می‌شود او هنوز در دانایی مشکل دارد. از همه مهم‌تر پیام استاد سیلور به نگهبان است که می‌گوید انسان بودن و دانایی به سواد نیست، به لباس پوشیدن نیست، به تمدن نیست، به فرهنگ نیست، به نوع تفکر و اندیشیدن من است.

من باید یاد بگیرم و بدانم همه انتخاب‌هایم نشانه دانایی من است. اگر من فقط روی تفکرم تکیه کنم مثل موردی که برای استاد امین پیش‌آمده بود و اصلاً جرقه ازاینجا زده شد؛ چون استاد امین انسان بسیار متفکری بود، به گفته خودشان، در دانشگاه روی مسائلشان در درس خواندن و برنامه‌ریزی خیلی فکر می‌کردند؛ ولی هر کاری می‌کردند به نتیجه نمی‌رسیدند و فکر می‌کردند؛ چون انسان متفکری هستند قطعاً نتایج مطلوبی هم کسب می‌کنند؛ درحالی‌که بعد از گذشت 2 سال از این وقایع در کنگره شروع به آموزش دادن کردند.

خطاب به سفر اولی‌های عزیز می‌گویم که هر چه قدر خدمت کنید یک دادوستدی برایتان به وجود می‌آید. من خودم هم این را تجربه کرده‌ام و به‌مرورزمان انسان‌هایی وارد زندگی‌تان می‌شوند که ناخواسته به شما خدمت می‌کنند و در گرفتاری‌ها کار شمارا راه‌ می‌اندازند. این همان برکت خدمت است و اصلاً ما برای خدمت‌ کردن و آموزش‌ گرفتن پا به عرصه حیات گذاشته‌ایم.

از خداوند می‌خواهم به دعایی که استاد امین همیشه می‌کنند «امیدوار هستیم که در مسیر خدمت و این دانایی مستدام باشیم و هرروز به دانایی‌های ما افزوده شود و از نقطه سخن به نقطه عمل حرکت کنیم»؛ یعنی از دانایی به دانایی مؤثر رسیدن؛ به این دلیل که من هر چه قدر قشنگ صحبت کنم و کتاب بخوانم، شاید زیبا سخن بگویم؛ اما در عمل چه‌کاره هستم؟ عمل بسیار مهم است و اینجاست که نشان‌دهنده دانایی مؤثر است. امیدوارم لحظه‌به‌لحظه از حضورمان در کنگره60 استفاده کنیم و در این مسیر مستدام باشیم.

تجلیل راهنما همسفر الهام ج (لژیون سوم) توسط ایجنت همسفر هدی

تقدیر نگهبان جدید همسفر زهرا از نگهبان قبلی همسفر شایسته

مرزبانان کشیک: همسفر ماندانا و مسافر کامران
عکاس: همسفر رها رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون دهم)
تایپیست: همسفر طلا و همسفر سعیده رهجوی راهنما همسفر خندان (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر سعیده رهجوی راهنما همسفر خندان (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی لویی پاستور