English Version
This Site Is Available In English

قوانین بخشندگی واقعی را در کنگره آموختم

قوانین بخشندگی واقعی را در کنگره آموختم

لطفاً به‌رسم کنگره خودتان را معرفی بفرمائید.
سلام دوستان سمیرا هستم یک همسفر؛ آخرین آنتی‌ایکس مصرفی مسافرم شیره و تریاک؛ درمان به روش دی‌اس‌تی با شربت اوتی؛ به مدت یازده‌ ماه و بیست روز سفر کردیم باراهنمایی آقا یوسف و خانم فریده عزیز؛ ورزش مسافرم دارت، ورزش خودم دارت و بسکتبال؛ رهایی از مواد، یک سال و هشت ماه؛ در ادامه سفر سیگار انجام دادیم به مدت ده ماه با آدامس نیکوتین خوراکی، باراهنمایی آقای رضوانی؛ رهایی از سیگار، یک سال و دو ماه.

چطور شد که تصمیم گرفتید در جایگاه پهلوانی خدمت کنید؟
این خدمت چیزی نبود که بگویم از اول خواسته آن را داشتم، بلکه خواسته‌اش ذره‌ذره در من شکل گرفت و پدیدار شد. خداوند این خدمت را به من بخشید و خواسته و توانایی آن را به من هدیه داد. من واقعاً این توانایی را در خودم نمی‌دیدم. زمانی که وارد کنگره شدم از سر کنجکاوی، عضو لژیون سردار شدم نه احساس مسئولیتی در آن وجود داشت و نه خدمت کردن اما زمان که می‌گذشت من هرروز بهتر شدن شرایط زندگی، بهتر شدن حال خودم و روابط بین اعضای خانواده‌ام و برگشت محبت و حرمتی که داشت در خانواده محو می‌شد را احساس می‌کردم و بازمان قبل از ورودم به کنگره مقایسه می‌کردم که اصلاً قابل قیاس نبود. البته این‌یک بخش کوچکی از دستاورد و تغییرات در صور ظاهر بود و اینکه در صور باطن چه گذشته بود را فقط خداوند می‌داند. انسان‌های زیادی خالصانه تلاش کردند تا من به حال خوش برسم اما من در مقابل چه‌کار کرده‌ام و بهایی داده‌ام چه بوده است‌؟ چیزی جز خدمت در شعبه نبود. چه کسی این شرایط را برایم در این اوضاع مالی جامعه ایجاد کرد؟ پس وظیفه من هم این است که شرایط را برای دیگران فراهم کنم.

آیا لحظه‌ای که تصمیم به پهلوانی گرفتید، خواسته‌ای‌ هم در قبال آن داشتید؟
برای پهلوانی خیر البته امیدوارم این‌طور باشد. زمانی که تصمیم به پهلوانی گرفتم از خداوند خواستم کمکم کند که بتوانم این خدمت را خالصانه و بدون هیچ درخواستی حتی در صور پنهان و در درون خودم انجام بدهم. وقتی در کنگره این‌همه گذشت را از آقای مهندس، خانواده ایشان، دیده‌بانان و تک‌تک افرادی که در کنگره تلاش می‌کنند می‌بینم شرمنده می‌شوم و در ذهنم به خودم می‌گویم واقعاً می‌توانی درخواستی هم داشته باشی؟ در آن لحظه خواسته‌ام این بود که آقای مهندس این خدمت را از من قبول کنند تا من‌ هم بتوانم عضو کوچکی از این حلقه عظیمی که در این دنیا به وجود آمده و دارد گسترش پیدا می‌کند باشم.

باوجودی که مکان‌های مختلف زیادی برای کمک کردن وجود دارند، چرا شما کنگره ۶۰ را انتخاب کردید؟
من قوانین بخشندگی واقعی را در کنگره آموختم. گذشتن و بخشیدن انسان‌ها، بخشیدن مال و حتی بخشیدن علمی که در کنگره دریافت می‌کنیم که باید زکات این دریافتی‌ها پرداخت شود. کمک کردن به هرجایی باید محفوظ باشد؛ من به این جمله اعتقاددارم که اگر کسی از تو درخواست کمک می‌کند یعنی خداوند روزی او را در دستان تو قرار داده است. در کنگره کسی از ما نمی‌خواهد کمک کنیم، اما باید خودمان به این نقطه تفکر برسیم که خدمت کنیم. اگر آموزش‌ها را درست دریافت کرده باشیم و در درون خود و دنیای بیرون یک کاوشگر باشیم، می‌توانیم حداقل به چراهای خودمان پاسخ بدهیم.

از حس و حالتان زمانی که اجازه پهلوانی را از آقای مهندس دریافت کردید، برای ما بگوئید.
زمانی که برای دریافت اجازه، پیش آقای مهندس می‌رفتم خیلی نگران بودم که قبول نکنند و حتی جملات مختلفی را در ذهنم آماده کرده بودم تا بتوانم ایشان را راضی کنم؛ اما زمانی که اجازه دادند خیلی خوشحال شدم و حس می‌کردم وارد یک دنیای تازه‌ای شده‌ام. مسئولیتم در مقابل خودم سنگین‌تر شد و باید سعی می‌کردم دچار منیت و غرور نشوم و حواسم بیشتر به رفتارم باشد و اینکه بدانم من همان سمیرای سابق هستم. من لطف نکرده‌ام بلکه در حقم لطف شده است. با پهلوانی مسئولیتم در کنگره وزندگی تمام نمی‌شود و این سفر هزار فرسنگی هنوز ادامه دارد.

به‌عنوان کلام پایانی اگر صحبتی دارید بفرمائید.
امام علی (ع) در نهج‌البلاغه می‌فرمایند: روزی بر دو گونه است: یک روز تو در پی آنی و روز دیگر آن در پی توست و اگر تو سراغش نروی او خود نزد تو خواهد آمد. بخشندگی یک نوع رزق و روزی است؛ اگر ببخشیم روزی‌های زیادی به ما عطا می‌شود. به نظرم بخشندگی در کنگره هم یک نوع رزق و روزی است که اگر ببخشیم باعث می‌شود روزی‌های زیادی نه‌فقط مادی بلکه معنوی که شاید حتی ماندانیم آنچه چیزی هست به ما داده شود و به سراغمان بیاید. باید هوشیار باشیم و این روزی که در بخشندگی به سراغمان می‌آید را به بهانه و بهای ناچیز رد نکنیم. پس مثل خداوند بدون هیچ درخواست و تمنایی بخشنده باشیم.

مصاحبه‌کننده:همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر سکینه (لژیون سوم)
مصاحبه‌شونده: پهلوان همسفرسمیرا
عکاس:همسفر معصومه رهجوی راهنماهمسفرسکینه (لژیون سوم)
ارسال:همسفرزینب رهجوی راهنماهمسفرسکینه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی الوند قزوین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .