English Version
This Site Is Available In English

هنر زندگی کردن

هنر زندگی کردن

جلسه دوم از دوره هفدهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی زاگرس به استادی مرزبان همسفر پری، نگهبانی همسفر نرگس و دبیری همسفر سمیه با دستور جلسه «دانایی، دانایی مؤثر و سواد» روز دوشنبه ۳ شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ١۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد‌‌:

خدا را شکر که امروز اجازه داد که خدمت کنم و آموزش بگیرم. دستور جلسه امروز «دانایی، دانایی مؤثر و سواد» است. هر شخص برای ورود به کنگره‌۶۰ و درمان خصوصاً مصرف کننده‌ها  به مثلثی به نام مثلث درمان احتیاج دارند.

آقای امین این مثلث را جسم، روان، جهان‌بینی معرفی کرده‌اند. جسم با داروی OT  طی ۱۰ الی ۱۱ ماه درمان می‌شود و روان هم با درمان جسم به درمان می‌رسد؛ اما ضلع جهان‌بینی، زمان درمان آن معلوم نیست و خدا می‌داند که چه‌قدر طول می‌کشد.

دانایی، دانایی مؤثر و سواد چه نقشی در جهان‌بینی دارد؟ جهان بینی یعنی دیدن جهان اطرافمان و جهان درون خودمان است. اگر بخواهیم نقش دانایی را در جهان‌بینی مشخص کنیم؛ یعنی هنر دیدن و زندگی کردن است.

آقای امین در جزوه جهان‌بینی، مثلث دانایی را این گونه مطرح می‌کنند: تفکر، تجربه و آموزش. همان‌طور که در مقابل نقطه سیاه، نقطه سفید قرار دارد یا در مقابل تاریکی روشنایی قرار می‌گیرد در مقابل مثلث دانایی هم مثلثی به نام جهالت قرار دارد که اضلاع آن ناامیدی، ترس و منیت است.

اگر بخواهیم دانایی را به دانایی مؤثر تبدیل کنیم و هنر زندگی کردن را بیاموزیم؛ باید سه ضلع مثلث دانایی با هم رشد کنند و نباید یک ضلع از بقیه بیشتر رشد کند. مثلاً تجربه نسبت به آموزش و تفکر بیشتر رشد کند و اگر من بخواهم تجربه زیادی داشته باشم؛ ولی تفکر و آموزش کمتری داشته باشم زمان و عمر خودم را هدر داده‌ام؛ پس باید از تجربه دیگران درس بگیرم در مورد تفکر و آموزش هم همین‌طور است ما به کنگره می‌آییم که آموزش بگیریم.

تمام کارهایی که در کنگره‌۶۰ انجام می‌دهیم یک نوع آموزش گرفتن است. حال اگر من دچار منیت شوم هیچ زمان آن آموزش لازم را نمی‌گیرم. در کنگره هم آقای مهندس همیشه فرمودند: «هر کس وارد کنگره می‌شود هر سواد و هر چیزی که دارد پشت در قرار دهد و بعد وارد شود» یا «احمق‌ترین انسان‌ها کسی است که بگوید من همه چیز را بلدم و از آموزش گرفتن فرار کند».

شاید بیرون از کنگره میزان سواد با میزان دانایی برابر باشد و آقای مهندس در مورد این موضوع می‌فرمایند: «سواد فهم انسان را زیاد می‌کند و درک انسان را بالا می‌برد، سواد شاخه‌ای از دانایی است». آقای امین می‌فرمایند: «ضلع مقابل آموزش، منیت است»، پس باید آن را کنار بگذاریم تا بتوانیم آموزش درست را در کنگره‌۶۰ دریافت کنیم؛ پس نباید یک ضلع مثلث دانایی بیشتر از بقیه رشد کند و باید به یک اندازه رشد کنند تا دانایی به دانایی مؤثر تبدیل شود.

آقای مهندس در یکی از سی‌دی‌ها به این موضوع اشاره می‌کنند که اگر کسی وارد کنگره‌۶۰ شد و سواد کمی داشت به دنبال کسب سواد برود و به میزان سواد خودش اکتفا نکند؛ چون سواد، فهم و درک انسان را برای دانایی و تبدیل آن به دانایی مؤثر فراهم می‌کند. چه زمانی دانایی ما کامل می‌شود،  زمانی که ما تفکر، تجربه و آموزش را داشته باشیم و آن‌ها را به عمل تبدیل کنیم.

یک مصرف‌کننده زمانی که وارد کنگره‌۶۰ شد قبلاً هم مصرف موادمخدر اطرافیان را دیده بود؛ نباید آن را در زندگی خود تجربه می‌کرد، می‌دید که مصرف‌کنندگان جسم و زندگی خود را نابود می‌کنند و در ادامه شروع می‌کند به تجربه کردن و به مصرف کردن مواد مخدر و دانایی او به دانایی مؤثر تبدیل نشده است.

زمانی که وارد کنگره می‌شود و آموزش می‌گیرد، آقای مهندس می‌فرمایند: «مواد مخدر بیرونی را جایگزین مواد مخدر بدن کرده‌ایم». مصرف.کننده اینجا یاد می‌گیرد که چه‌طور به جسم خود آسیب رسانده و آموزش می‌بیند و زمانی که آموزش دید؛ باید آن‌ها را عمل کند؛ یعنی زمانی که وارد کنگره شد با تمام وجود حرکت کند.

آقای مهندس در یکی از سی‌دی‌های خود اشاره کرده و می‌فرمایند: «با تمام وجود حرکت کنید»؛ یعنی اگر به او گفتند جمعه‌ها در پارک و ورزش حضور داشته باشید، حتماً باید آنجا حضور پیدا کنید و اگر گفتند که برای درمان اعتیاد به کنگره آمدید؛ باید سیگار را کنار بگذارد؛ باید آن کار را انجام دهد چرا؟ چون زمانی که سیگار درمان نشود آن درمان، درمان کاملی نیست اینجا دانایی، دانایی مؤثر و سواد نقش پیدا می‌کند، دانش ما توسط سواد خواندن و نوشتن در کنگره‌۶۰ اجرا می‌شود، دانایی هم زمانی که آن را به عمل تبدیل کردیم دانایی مؤثر می‌شود.

اگر من الآن همسفر نرگس را بغل کنم و بگویم او را دوست دارم این بغل کردن باید از روی محبت باشد. ما همه می‌دانیم و در کنگره هم یاد گرفته‌ایم که انسان‌ها‌ از دو صور آشکار و پنهان تشکیل شده‌اند ما بیرون از کنگره این را نمی‌دانستیم؛ ولی در کنگره یاد گرفتیم که هم صور پنهان و هم  صور آشکار است که همین جسم من می‌شود صور پنهان که قابل دیدن نیست؛ ولی باید آن را درک کنیم اگر مابین این دو فاصله بپذیرم. آقای مهندس در سی‌دی «تطبیق» می‌فرمایند: «نباید بین این دو فاصله باشد و آن چیزی که در وجود من است در ظاهر من هم همان باشد». اگر من گفتم کسی را دوست دارم قلباً باشد و از روی دانایی باشد. اینجا دانایی من به دانایی مؤثر تبدیل شده است.

همین که به کنگره آمده و برای درمان اقدام کردم و همین که چشم گفتن را آموزش دیدم این دانایی من به دانایی موثر تبدیل شده است. ما در کنگره چشم گفتن را داریم اگر همسفر هستیم اگر به ما گفتند باید سی‌دی بنویسید ما باید بنویسیم و آن‌ها را عملی کنیم. اگر مسافر هستیم، مسافر برای درمان به کنگره می‌آید و باید با تمام وجود تلاش کند. آقای مهندس در سی‌دی‌های خود می‌فرمایند: «سربازی که چشم گفتن بلد باشد در آینده فرمانده می‌شود؛ چون فرامین را به خوبی اجرا کرده است»، پس خارج شدن از آن قوانین و نقض فرامین الهی باعث می‌شود بین صور پنهان و آشکار من فاصله بیفتد و نتوانم آن را عملی کنم.

آقای مهندس می‌فرمایند: «تنها راهی که می‌توانیم فاصله را در صور آشکار و پنهان کم کنیم و دانایی را به دانایی مؤثر تبدیل کنیم همین راه صراط مستقیم و اجرای فرامین الهی است». دانایی هنر زندگی کردن است. زندگی کنیم و بگذاریم دیگران هم زندگی کنند. اگر هنر زندگی کردن را یاد گرفته باشیم می‌دانیم که زندگی برای ما بهشت است.

ما انسان‌ها چیزی نیستیم جز آن چیزی که در فکر و اندیشه خودمان است. اگر من فکر کنم که یک انسان بیچاره و بدبختی هستم همان می‌شود؛ باید تفکرمان‌ را درست کنیم و تفکر درست داشته باشیم تا دانایی ما تبدیل به دانایی مؤثر شود. آموزش‌های کنگره‌۶۰ خود رسیدن به دانایی است و این فقط و فقط از طریق نوشتن سی‌دی‌ها است. چه مسافر و همسفر زمانی که وارد کنگره شدند این‌ها را باید عملی کنیم.

آنچه که ما از سی‌دی‌ها برداشت می‌کنیم؛ باید در زندگی به مرحله اجرا درآوریم و دانایی‌مان را تبدیل به دانایی مؤثر کنیم که میوه شیرین این دانایی همان تعادل و آرامش است که در زندگی به دست می‌آوریم.‌ زمانی که دانایی من به دانایی مؤثر تبدیل شد و در صراط مستقیم حرکت کردم و آموزش‌های سی‌دی‌های کنگره را عملی انجام دهیم این می‌شود همان دانایی که  به دانایی مؤثر تبدیل شده است.

امروز دستور جلسه لژیون سردار را داشتیم چرا ما در لژیون سردار شرکت می‌کنیم؛ چون دانایی ما به دانایی مؤثر تبدیل شده است. قدم بر می‌داریم و پرداخت‌ می‌کنیم؛ اما دنبال باز پس گرفتن آن نیستیم. اینجا دانایی و دانایی مؤثر است. امیدوارم در راهی که قدم برداشته‌ایم که همان راه صراط مستقیم است به آن آرامش و تعادل برسیم.

اهدا لوح تقدیر به اعضاءلژیون سردار 

مرزبانان کشیک: همسفر زهرا و مسافر ذبیح‌الله    
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهر (لژیون اول)
تایپیس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون اول) و همسفر سمیه رهجوی راهنما سمیه (لژیون ششم)
ویرایش و ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم ) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی زاگرس

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .