دوازدهمین جلسه از دوره دوازدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی دکتر مسعود کرج به استادی همسفر سمیه، نگهبانی همسفر زهره و دبیری همسفر رویا با دستور جلسه «دانایی، دانایی مؤثر و سواد» روز دوشنبه ۳ شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
در اینجا از همسفر شیدا ایجنت بسیار تشکر میکنم که به من اجازه دادند که در این جایگاه خدمت کنم، از اسیستانت همسفر شیما که امروز جایشان سبز است و اصفهان تشریف بردهاند نیز سپاسگزارم امیدوارم که موفق و مؤید باشند، از نگهبان جلسه همسفر زهره بسیار تشکر میکنم.
امروز دستور جلسه دانایی، دانایی مؤثر و سواد است؛ این دستور جلسه ارتباط مستقیم به هنر زندگی کردن دارد و اینکه من قبل از ورودم به کنگره۶۰ فکر میکردم که هر کسی که سواد دارد و مدرک بالاتری دارد آن فرد داناتر هست؛ اما با ورودم به کنگره فهمیدم که دانایی یعنی تشخیص ماهیت خواستههای من و دانایی، آموزش، تجربه و تفکر هست؛ البته یکچیز خیلی مهمی که وجود دارد این است که ما برای هر مسئلهای که داریم فقط میخواهیم فکر کنیم و آن مسئله را حل کنیم؛ ولی در کنگره فهمیدم که بافکر کردن خالی بهجایی و نتیجهای نمیرسم و من باید اول آموزش بگیرم و بعد باید از تجربیاتی که دیگران دارند استفاده نمایم و یاد بگيرم.
همینکه میآیم سر جلسات حضور پیدا میکنم و از صحبتهای استاد جلسه آموزش میگیرم یا از صحبتهای هم لژیونیهای خودم و تجربه آنها استفاده میکنم و حضور پیدا میکنم آن موقع است که موضوع را میفهمم و آن را درک میکنم، آن موقع وقتی به آن درک رسیدم میفهمم که دانایی چیست؟ مسئله بعد قدرت تشخیص ماهیت من هست که من بفهمم که چه چیزی برای من خوب و چه چیزی برای من بد است و آن مسئله مهم، تشخیص من است؛ من وقتیکه بیایم و تشخیص خودم را بالا ببرم، شاگردی کنم و فرمانبرداری کنم آنوقت قدرت تشخیصم را میفهمد چیست و ماهیت کارم را میفهمم که چیست؟ میدانم که چه چیزی برای من خوب و چه چیزی برای من بد است و آمدن کلاس برایم خوب است.
خب خیلی وقتها در این هوای گرم و با این شرایط قطعی برق و آب، خیلیها به من میگویند خب کلاس نرو! بماند برای هفته بعد؛ ولی من با حضور پیدا کردن در جلسات به آن قدرت تشخیص میرسم. وقتیکه من به کنگره آمدم و دانایی کسب کردم، زمانی که این سه ضلع باهم درحرکت هستند را آموزش گرفتم و عملی کردم و به اجرا درآوردم آن موقع دانایی من به دانایی مؤثر من تبدیل میشود. در مقابل دانایی مؤثر من، مثلث جهالت وجود دارد و هدفش این است که من به آن دانایی نرسم و بهعنوان یک نیروی بازدارنده میخواهد من را متوقف کند از کارهایی که میخواهم انجام دهم.
در مثلث جهالت، ناامیدی میآید و در مقابل تجربه قرار میگیرد، منیت میآید و در مقابل آموزش قرار میگیرد و ترس در مقابل تفکر قرار میگیرد. اگر من میخواهم از ترس خودم عبور کنم باید ذرهذره آموزش بگیرم و از ترس خودم عبور کنم و بتوانم از آن نادانی به دانایی برسم. اگر یک انسانی میخواهد به آن تعادل و دانایی برسد؛ باید در درونش دانایی رشد داشته باشد آنوقت فرد به آن تعادل و قدرت تشخیص میرسد؛ اما در مورد سواد باید بگویم سواد با دانایی خیلی تفاوت دارد؛ سواد یعنی من در یک موضوع خاصی علم و تجربه و آگاهی دارم؛ ولی ماهیت و تشخیص آن کار را من نمیدانم.
دانایی به من تشخیص ماهیت میدهد تا من بتوانم به آن دانایی برسم. برای رسیدن به آگاهی و آرامش باید سه ضلع دانایی یعنی باید دانش، تفکر و تجربه باهم حرکت کنند اگر ماهیت و تشخیص خیلی چیزها را ندانم آن موقع برای من دشوار میشود، آن موقع است که من تشخیص نمیدهم که این کار برای من خوب یا بد است. امیدوارم که همه ما بتوانیم از آن آرامش و امنیت استفاده نماییم.

تقدیر از اعضاء لژیون سردار

مرزبانان کشیک: همسفر مرضیه و مسافر سینا
عکاس: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هشتم)
تایپیست: همسفر فیروزه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون چهارم)
ویرایش و ارسال: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دکتر مسعود کرج
- تعداد بازدید از این مطلب :
180