دهمین جلسه از دوره سی و یکم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی لوئی پاستور با استادی مسافر علی اکبر، نگهبانی مسافر رضا و دبیری مسافر امین با دستور جلسه «دانایی، دانایی موثر و سواد» دوشنبه 3 تیرماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷:۰۰ برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:
ابتدا خداوند را شکر میکنم که در این جایگاه نشستهام و از نگهبان، آقا رضا، و راهنمای خوبم، آقا علیرضا، سپاسگزارم که این فرصت را به من دادند تا آموزش بگیرم. دستور جلسه امروز درباره «دانایی، دانایی مؤثر و سواد» است. استاد امین در جزوه جهانبینی توضیح میدهند که دانایی سه ضلع دارد: آموزش، تجربه و تفکر؛ و رشد هر سه ضلع باید متعادل باشد، زیرا اگر تنها روی یک ضلع تمرکز کنیم، تعادل بههم میخورد.
من پیش از ورود به کنگره در زندگی هیچ تعادلی نداشتم، آموزشی ندیده بودم، تنها کار میکردم و پس از آن مواد مصرف میکردم و هنر زندگی کردن را نمیدانستم. خیلی از مسائل را میدانستم بد است، اما راه رهایی را بلد نبودم؛ برای درمان اعتیاد روشهای مختلف مانند URD را امتحان کردم اما نتیجه نگرفتم.
در مقابل مثلث دانایی، مثلث جهالت قرار دارد که شامل ترس، منیت و ناامیدی است. من همیشه فکر میکردم همهچیز را میدانم و خودم را بالاتر از دیگران میدیدم، اگر کسی نصیحتم میکرد، با غرور پاسخ میدادم. اما وقتی وارد کنگره شدم، آموزش دیدم و فهمیدم مسیرم اشتباه بوده است.
در زمان مصرف مواد نه تعادل داشتم و نه حتی بلد بودم با فرزندم صحبت کنم. همانطور که آقای مهندس میفرمایند، آموزشها و سیدیها برای یاد گرفتن روش درست زندگی کردن است. از وقتی وارد کنگره شدم، رفتارم در خانواده و محیط کار تغییر کرده است و این را دیگران به من میگویند. در سه ماه اول حتی خرید سیدی برایم سخت بود و حساب و کتاب میکردم که چقدر درآمد برای مهندس ایجاد میشود؛ اما بعدها فهمیدم که نگاه من اشتباه بوده است. وقتی چهار یا پنج ماه گذشت و زمان گلریزان رسید، راهنمای عزیزم آقا علیرضا توضیح دادند که صدایی که مانع از مشارکت میشود، نیروی منفی است نه خود ما. پیش از کنگره اگر به کسی کمک میکردم، در مقابل چیزی میخواستم، اما با آموزشها توانستم این صدا را کنار بزنم و دنور شوم. برکت زندگی و کارم پس از آن چندین برابر شد، در حالیکه میزان کارم همان بود ولی قبلاً آن را نمیدیدم.

دانایی با سواد متفاوت است؛ در سواد فرد تنها مهارتی در رشتهای خاص پیدا میکند، اما ممکن است بلد نباشد چگونه با دیگران رفتار کند؛ در حالیکه دانایی مؤثر انسان را به تعادل در زندگی میرساند. ما باید شکرگزار باشیم و داشتههای خود را ببینیم.
مدتی پیش به دلیل موضوعی چند روزی در بیمارستان بودم و آنجا ارزش سلامتی را فهمیدم. دیدم افرادی حاضر بودند تمام مال و زندگی خود را بدهند تا یک هفته بیشتر زنده بمانند. آنجا برایم ثابت شد چه سرمایه بزرگی دارم که سالم هستم و میتوانم کارهای روزمرهام را انجام دهم. پیشتر تنها سطحی شکرگزاری میکردم و میگفتم «خدایا شکرت»، اما آنجا با تمام وجود لمس کردم که سلامتی چه نعمت بزرگی است.
همه آموزشهای آقای مهندس برای این است که ما روش درست زندگی کردن را یاد بگیریم و اجازه دهیم دیگران هم زندگی کنند. از اینکه به صحبتهای من توجه کردید، صمیمانه تشکر میکنم.
ضبط و تایپ: مسافر روح الله (لژیون۱۵)
ارسال: مسافر حمید (لژیون ۷)
ویرایش: مسافر حسام (گروه سایت نمایندگی لوییپاستور)
- تعداد بازدید از این مطلب :
108