وادی ششم حکم عقل را در قالب فرمانده اجرا کنیم. عقل یکی از مهمترین مولفههای صور پنهان انسان است. یک مرجع و مقام بالاتر که به اندیشه و تفکرات ما، چه مثبت و چه منفی نظارت دارد. این مرجعِ بالاتر نیاز به یک اطلاعات و آگاهی دارد تا بتواند فرمان درست را صادر کند. این موضوع از اهمیت زیادی برخوردار است.
همانطور که در دعای کنگره۶۰ میخوانیم تا به فرمان عقل نزدیک شویم، همه موجودات اعم از حیوانات و گیاهان دارای تفکر، اندیشه و عقل هستند. اگر ما در جهت ارزشها و صراط مستقیم حرکت کنیم و مرتبا تصفیه و پالایش انجام دهیم، عقل ذرهذره خودش را زیاد میکند و به اصطلاح روزنه عقلی اندکاندک بزرگتر میشود و ما به فرمان عقل نزدیک میشویم. اگر عقل درست باشد، انسان در آسایش و آرامش قرار میگیرد که هدف والای انسانی در آسایش، صلح و آرامش زندگی کردن است؛ یعنی همان شو شود.
شو، شود یا کن فیکون زمانی اتفاق میافتد که ما فرمان عقل را از کارهای کوچک روزمره و پیش پا افتاده شروع کنیم تا بتوانیم کارهای بزرگتر را انجام دهیم. وقتی که ما به یک خواسته غیرمعقول نفس نه میگوییم و ادامه میدهیم، روزبهروز قویتر میشویم و تصمیمات عاقلانهتر و منطقیتری میگیریم. مشکل اغلب انسانها در اجرای فرامین عقل است؛ چون عقل هرگز اشتباه نمیکند؛ زیرا نشانی از قدرت مطلق است و فر ایزدی دارد، مانند حاکم و فرمانروای یک سرزمین که فقط خوبی ملّتش را میخواهد، عقل نیز همیشه خوبی انسان را میخواهد.
نشان عقل این است که دعوت به راهی میکند که به خیر و خوبی ختم میشود. یک بار میگوید برعکس نفس امرکننده که هزاران راه جلوی راه آدمی میگذارد. همچنین عقل با مرگ انسان از بین نمیرود و فنا ناپذیر است و بعد از مرگ در حیات بعدی به کار خودش ادامه میدهد. سیستم هستی هم یک عقل کلی دارد، همه ما موجودات هم دارای عقل جزئی میباشیم و پیشرفت و ارتقاء هر یک از مل در این سیستم کلّی، تاثیر خودش را میگذارد.
صداهای درونی انسان صدای دعوت کننده به خوبی؛ یعنی روح و دعوت کننده به شرّ و بدی؛ یعنی جن در واقع همان صدای عقل و صدای نفس امر کننده هستند. تشخیص این دو صدا از هم نیازمند تصفیه و پالایش است که با گذشت زمان این امر تحقق مییابد. در مدل شهر وجودی وقتی که کنترل و اختیار در دست نفس امر کننده قرار گرفت و از دست فرمانروای عادل و حاکم؛ یعنی عقل خارج شد، انسان دیگر نمیتواند خواستهها را به درستی تشخیص بدهد؛ زیرا در شهر آشوب و هرج و مرج زیاد است.
افکار و نیروهای منفی نیز با القاهای خود به این موضوع بیشتر دامن میزنند. وقتی انسان در جهت ارزشها و خوبیها شروع به حرکت میکند و مدام پالایش و پاکسازی انجام میدهد، ذرهذره کنترل شهر وجودی در دست نفس سرزنش کننده قرار میگیرد و انسان کَمکَم به فرمان عقل نزدیک میشود که یعنی همان نفس مطمئنه. باید بدانیم که همه ما انسانها شبیه به هم هستیم، فرق چندانی نداریم مگر در میزان علم دانش و آگاهیمان؛ پس نباید این طور فکر کنیم که باید یک کار خارق العاده انجام بدهیم و یک شبه یک مرتبه یک کار ناپسند و ارزشی را کنار بگذاریم و به طور مثال بگوییم از فردا دیگر آن کار را انجام نمیدهیم. این کار امکان پذیر نیست؛ زیرا هیچ کودتا و انقلابی یک مرتبه به نتیجه نرسیده است؛ بلکه با دانایی و ذرهذره رسیدن به وادی نفس مطمئنه و فرمان عقل امکان پذیر است.
نویسنده: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر سپیده (لژیون یکم)
رابط خبری: همسفر شبنم رهجوی راهنما همسفر سپیده ( لژیون یکم)
ویرایش و ارسال: همسفر محدثه رهجوی راهنما همسفر الناز (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران شعبه شمس
- تعداد بازدید از این مطلب :
70