جلسه سوم از دور دهم کارگاه های آموزشی مسافران و همسفران نمایندگی معدن فیروزه با استادی راهنما مسافرابوالفضل، نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر مصطفی بادستور جلسه «کتاب عبور از منطقه 60 درجه» پنجشنبه 29 خرداد ماه ساعت 17 آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
سلام دوستان ابوالفضل هستم یک مسافر.
از ایجنت و نگهبان محترم سپاسگزارم که استادی و مسئولیت جلسه را به من واگذار کردند تا خدمت کنم.
خیلی خوشحالم که بعد از مدتها در این جایگاه قرار گرفتم و این مساله باعث لذت دوچندان آن است. دستور جلسه کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر هست. جناب مهندس در بهمن سال ۱۳۷۵ که مصادف با ماه مبارک رمضان بود با الهام از این ماه مبارک شروع کردند به نظم و انضباط بخشیدن به ساعات مصرف مواد و در ادامه تیپر کردن که در ابتدا هدف درمان نداشتند و صرفا هدفشان این بود که نظم و انضباطی به مصرف موادشان بدهند. و در ادامه با کمک نیروهای الهی و خواست خداوند در آذرماه سال ۱۳۷۶ موفق شدند به رهائی برسند.
و در طی این مدت استادانی داشتند که ایشان را راهنمایی میکردند و همینطور که همه ما در کنگره راهنما داریم ایشان هم راهنما داشتند. جناب مهندس بعد از سال ۷۶ کتاب ۶۰ درجه را به رشته تحریر درآورند و در سال ۷۸ با تعداد انگشتشماری جلسات کنگره ۶۰ را شروع کردند و بعد از اخذ مجوزها استارت کنگره ۶۰ رسماً زده شد و تا همین امروز که نزدیک به ۲۸ سال از آن روز میگذرد درمان در کنگره ۶۰ بهصورت گسترده ادامه دارد.

کتاب ۶۰ درجه را من کتاب امید میدانم چون با لحظه لحظه خواندن این کتاب در انسان امید شکل میگیرد و از تصویر حرکت ماشین در مسیر یخبندان که شروع میکنیم و در ادامه به تصاویر دیگر میرسیم حال و احوال من مسافر را نشان میدهد و من بهخوبی این مساله را با حالات درونی خودم مقایسه میکردم. ما مصرف کنندگان مواد مخدر پکیج کاملی از ناامیدی بودیم و پیام کتاب ۶۰ درجه بارور شدن ذره ذره امید هست و من خودم هرچه بیشتر کتاب را میخواندم مشاهده میکردم که این کتاب شرححال زندگی خودم هست. در ادامه مسیر و سفر دوم تصویر غسل در صحرا را داریم و آلودگیهایی که از بدن فرد رها شده خارج میشوند و پوشیدن لباس سفید نزدیک شدن به رهایی را تداعی میکند.
و در نهایت تصویر اسکی بازی در برف و یخ نشاندهنده این است که در زندگی باوجود مشکلات باید از زندگی لذت برد چراکه برف و یخبندان نماد مشکلات انسان است.
پس باید به کتاب ۶۰ درجه بایستی با عشق روبهرو شویم و در آن عمیق شویم.
عرایضم را با این جمله به پایان میرسانم و در ادامه از مشارکت شما دوستان استفاده میکنیم. ماهی برای زنده ماندن به آب نیاز دارد، روح و روان و جسم ما هم به امید.
ممنونم که سکوت کردید و به صحبتهای من گوش دادید
تایپ: مسافرابوالفضل
عکاس: مسافرعباس
ویراستاری،نگارش متن وارسال خبر: مسافرحسین
- تعداد بازدید از این مطلب :
156