شروع آموزش بخشندگی قانون یازدهم است

جلسه یازدهم، از دوره ششم لژیون سردار کنگره۶۰؛ نمایندگی أمین قم، ویژه مسافران با استادی راهنمای محترم مسافر مهدی، نگهبانی مسافر محمدباقر و دبیری مسافر علی، با دستورجلسه "کتاب عبور از منطقه 60درجه زیر صفر" سه‌شنبه 27 خرداد ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۸ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر؛
دستور جلسه این هفته، کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر است، که طبق نوشتار کتاب جناب مهندس به صورت تدریجی خودشان را به درمان رساندند و این راه درمان را به تمام انسان‌ها بخشیدند. همه ما دیده‌ایم که وقتی شخصی یک چیزی را خلق می‌کند یا ثبت می‌کند، به اصطلاح خودمان آن فوت کوزه‌گری را برای خودش نگه می‌دارد و به کسی یاد نمی‌دهد. اولین بخشندگی که جناب مهندس به من آموزش داده است، همین روش DST می‌باشد. چون خود مهندس بعد از گذشت یازده ماه، همراه با انبوهی از سختی‌ها و مشکلات به درمان رسید، تا من بتوانم خیلی راحت و بدون هیچ‌گونه دردی با این روش به درمان برسم.

کنگره۶۰  مواد را از من گرفت و به جای آن شربت اوپیوم را به من داد، تا بتوانم پله‌ پله به درمان برسم و به حال خوب برسم و چه چیزی از این بهتر. البته در این راه کسانی هم بودند که که کمک کردند تا حال همه ما خوب شود و تا همیشه مدیون‌ آن عزیزان هستيم. نباید فراموش کنیم که ما کجا بودیم و چه بوديم. پس باید بهای این حال خوب را بدهیم. من در لژیون سردار بخشندگی را ياد گرفتم، شروع این بخشندگی از همین قانون یازدهم است و من نباید بی‌تفاوت از کنار سبد بگذرم، چون در اینجا به من خدمت می‌شود، پس من هم باید سهیم باشم. وقتی به کنگره۶۰ آمدم، کسی از من مبلغی نخواست و به صورت رایگان در جلسات و لژیون شرکت کردم.

من فقط پول داروی خودم را دادم که آن هم بخاطر خودم است. اگر من پول دارو ندهم، اگر پول کرایه تاکسی ندهم یا اگر ساعت شش صبح پارک یا استخر نروم هیچ وقت به درمان یا به حال خوب نمی‌رسم. کسانی که در کنگره۶۰ خدمتگزار هستند آموزش‌های راهنمایشان را خوب یاد گرفته‌اند و بهای حال خوب خودشان را می‌دهند. در کنگره۶۰ حتی راهنما هم یک شاگرد است، چون جناب مهندس به ما همیشه بخشندگی را آموزش می‌دهد.
در جشن گلریزان اولین نفر جناب مهندس است که پیش قدم می‌شود یا در پهلوانی یا نشان در بی‌نشانی. این یعنی جناب مهندس می‌خواهد به من آموزش بدهد که بتوانم به فهم و درک درستی برسم تا قدردانی و بخشندگی را ياد بگیرم.

حالا سؤال اینجاست که من چطور می‌توانم به این درک و فهم  برسم؟ با گوش دادن به حرف‌های مهندس یا همین کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر، که هم سفر جناب مهندس را برای رسیدن به درمان توضیح داده و هم روش درست زندگی کردن را به من آموزش داده است. پس اگر قرار است من به حال خوب برسم، باید خواست آن را هم داشته باشم و باید این باور را داشته باشم که وقتی در لژیون سردار حضور دارم، یعنی دعوت شده‌ام و قرار است که در این لژیون حضور داشته باشم تا بخشندگی را بیاموزم. اما اگر دعوت نشوم نیروهای منفی به من اجازه نخواهند داد که در لژیون بنشينم. کسانی که در لژیون سردار حضور دارند همان کسانی هستند که از خوشحالی دیگران هم خوشحال می‌شوند و بخشیدن را می‌خواهند فرا بگیرند، باید این را بدانم تنها چیزی که برای من می‌ماند همین بخشش است.

جناب مهندس هر هفته به من قوانین زندگی را ياد می‌دهد، اگر من بهشت را می‌خواهم باید این قوانین را اجرا کنم، بهشت برای من همین حال خوبی است که دارم. همین که حرف مهندس یا راهنما یا مرزبان را گوش کنم حال من خوب می‌شود. پس کنگره۶۰ نیازی ندارد که من بخواهم پولی را بدهم، این من هستم که به کنگره۶۰  و حال خوب نیاز دارم. اگر تعهدی دارم نسبت به سردار باید انجام بدهم تا بتوانم آسوده بخوابم. نباید فراموش کنم که کنگره۶۰ به من آبرو و اعتبار و آموزش داده تا حرف و عملم یکی باشد و امیدوارم این بخشندگی را که جناب مهندس به من آموزش داده بتوانم در زندگی‌ام کاربردی کنم.
ممنون که حرف‌های من گوش دادید.

_{تایپ: مسافر محمد لژیون نهم
ویراستاری و ارسال خبر: مسافر حسن لژیون دوم
مرزبان خبری: مسافر صادق
تهیه و تنظیم: گروه سایت شعبه أمین قم}