English Version
This Site Is Available In English

حسی که در کنگره۶۰ تجربه کردم را هیچگاه تجربه نکرده بودم

حسی که در کنگره۶۰ تجربه کردم را هیچگاه تجربه نکرده بودم

هشتمین جلسه از دوره یازدهم از سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی دلیجان با استادی مسافر عباس ، نگهبانی مسافر مصطفی و دبیری مسافر مجید، با دستورجلسه : " کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه "، در روز چهارشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:
تشکر می‌کنم از کسانی که به بنده اجازه خدمت کردن دادند، تا خدمت کنم و آموزش بگیرم. دستور جلسه کتاب ۶۰ درجه است، کتاب ۶۰ درجه کتابی است که بر روی جلد آن بهشت و جهنم مشخص است. و تک تک تصاویر نشان‌دهنده این است و می‌خواهد به من بفهماند که من در زمان اعتیادم مانند انسان یخ‌زده‌ای بودم که هیچ چیزی را حس نمی‌کردم و مانند یک تکه یخ منجمد بودم. فقط چیزهایی که حس میکردم شامل ترس، دلهره، اضطراب، وحشت، تنهایی، منزوی بودن و از این قبیل احساسات را حس می‌کردم. اما زمانی که به کنگره ۶۰ آمدم با خواندن این کتاب خیلی از مطالب برای بنده روشن شد که می‌شود از یخ‌زدگی خارج شد. من ترک‌های متفاوتی داشتم، زندان رفتم، در خانه ترک کردم، به‌زور مرا گرفتند، آنقدر من را گرفتند که دیگر خودم خجالت می‌کشیدم. زمانی که مواد مخدر مصرف می‌کردم ترسو ترین فرد روی زمین بودم. از صدای ماشین نیروی انتظامی که سه کوچه آنطرف‌تر می‌رفت می‌ترسیدم و گمان می‌کردم با من  کار دارد. ولی وقتی به کنگره ۶۰ آمدم من را واقعا از ترس به شجاعت، از قهر به مهر و از نفرت به شادی راهنماییم کرد.

همان‌طور که گفتم من ترک‌های بسیاری داشتم اما هیچکدام مثل درمان در کنگره ۶۰ نبود. خیلی راحت درمان شدم و اضطراب و دلهره و خماری و اینها را نداشتم. وقتی وارد پروسه درمان شدم اتفاقی که برایم افتاد این بود که متوجه شدم که واقعا از زمین تا آسمان درمان در کنگره ۶۰ با انواع ترک‌های خودخواسته و اجباری که انجام داده بودم فرق داشتند. دیگر نه بی‌خوابی نه بدن درد نه خماری هیچکدام را حس نمی‌کردم. اگر پایم در طول سفر درد می‌گرفت و به راهنمایم می‌گفتم می‌گفت این نشانه خوبی است. ولی زمانی که قطع مصرف کردم و به رهایی رسیدم واقعا خیلی راحت و بدون چالش به رهایی رسیدم. الان نزدیک چهارماه و اندی هست که به درمان رسیده‌ام و واقعا از زندگی کردن لذت می‌برم. از بندهای بسیاری رها شدم من خیلی از مسائلم‌ اینجا فرق کرده است خیلی از مسائلم در این رها شدن فرق کرده است. یعنی رهایی بی قید و شرط گرفتم. باورم نمی‌شود که پس از رهایی به هیچ عنوان وسوسه نشدم در حالی که پس از ترک هایی که داشتم مغزم به جز مواد چیزی درک نمی‌کردم. وقتی مصرف‌ کننده‌ای را می‌دیدم انگار من یک آهن‌ربای بزرگ بودم و‌ او یک آهن‌ربای کوچک بود و سریع جذبش می‌کردم. ولی رهایی که در کنگره گرفتم اینگونه نبود و نیست. من خیلی راه‌ها را امتحان کردم ولی هیچ کجا مانند رهایی که در کنگره ۶۰ گرفتم نبوده است. ممنون از اینکه به صحبت‌های بنده گوش کردید.

تهیه و ارسال خبر: همسفر مسعود- لژیون یکم

نمایندگی دلیجان 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .