English Version
This Site Is Available In English

بلیط نیروهای الهی

بلیط نیروهای الهی

چند مقوله در مسیر کنگره حرکت می‌کند یکی کلام که مربوط به نوشتارها است و دیگری تصویر است که مربوط به نور می‌شود که همراه با کلامی که بیان می‌شود یکسری تصاویر هم به نمایش درمی‌آید و مسئله سوم قطعات موسیقی است که از جمله آوای کنگره۶۰ و آن هم مربوط به صوت می‌شود و می‌گوید این سه باید با هم حرکت کنند و هم به صورت نمادین نشان داده می‌شود و هم به صورت واقعی؛ ولی واقعی نه در بعد ما؛ بلکه در بعد دیگری کاملاً انجام می‌شود. تمام بحث‌هایی که در کتاب ۶۰ درجه صحبت می‌شود این‌ها مثل ذوالقرنین می‌مانند. در کتاب قرآن راجع به آن خیلی صحبت شده که بعضی‌ها می‌گویند: ذوالقرنین کوروش بوده بعضی‌ها می‌گویند: ذوالقرنین اسکندر بوده، کسی که در دو بعد حرکت می‌کند که هم در بعد فیزیک باشد و هم ماورای فیزیک ذوالقرنین می‌شود.

بعضی اتفاقات تشبیه و مثل نیست و در این کتاب به وقوع می‌پیوندد بعضی قسمت‌ها هم به صورت نماد خودشان را نشان می‌دهند کسی که موادمخدر مصرف می‌کند چه بخواهد و چه نخواهد از پیروان اهریمن است. خمر به معنی پرده، حجاب و پوشش است. هر چیزی که روی افکار انسان، شخصیت انسان، جسم و عمل انسان پرده و پوشش بکشد خمر می‌شود. در کتاب می‌گوید حالا که از مواد مخدر جدا شدی از زیر بلیط شیطان بیرون می‌آیی و باید زیر بلیط نیروهای الهی قرار بگیری و به عنوان نمادین تو را غسل می‌دهند و شخص را به عنوان نماد شست‌وشو می‌دهند و زمانی هم که غسل داده می‌شود از فرهنگ‌های مختلف برای او لباس می‌آورند لباس هم سفید است. چرکی که از بدنش می‌آید به عنوان آب سیاه روی شن‌های صحرا می‌ریزد و شن‌های صحرا هم آن را قبول نمی‌کنند تا زمانی که انسان ناآگاه بوده کاری انجام داده خیلی حاد نیست ولی وقتی که دانست و یا آگاه شد و مرتکب خطا شد جریمه‌اش ۱۰۰ برابر است.

تصویر غسل در صحرا می‌گوید: ما شما را در صحرا نهادیم تا باران رحمت شما را غسل دهد این تصویر بیانگر غسل انسان است در صحرا توسط باران رحمت الهی، وقتی در صحرا غسل داده می‌شود باران رحمت الهی است که این باران هم صور آشکار دارد هم صور پنهان هم نیروها و انرژی‌هایی در بدن شخص می‌رود و هم ظاهراً شستشو می‌دهد در این‌جا می‌گویند: تصور می‌کنم در این ماه باید آخرین آلودگی‌ها در درون و برون ما خارج شود چون ۱۵ روز مانده بود نمی‌دانستم کی قطع می‌شود می‌گوید تصور می‌کنم با همین غسلی که انجام گرفت آخرین آلودگی‌ها تمام شود آلودگی‌ها به صورت آب سیاه رنگ در تصویر مشخص است و حتی شن‌های صحرا که فوری آب را در وجود خود جذب می‌کنند حاضر نیستند این را در خود بپذیرند از فرهنگ‌های مختلف برای شخص لباس سفید می‌آورند به حالت پاکی.

وقتی به رهایی رسید در قسمت بعد خودمان مسائلی است که قابل رؤیت است؛ اما در زمانی که وارد بعد دیگری می‌شویم فرهنگ و ملیت آن مفهوم را ندارند انسان‌هایی که برجسته هستند به انسان‌های دیگر کمک می‌کنند و کاری به دین و مذهب انسان‌ها ندارند چون بهترین انسان‌ها نزد خداوند پرهیزگارانند در این‌جا می‌گویند؛ در آخر پاییز شروع می‌کند به تبریکات صمیمانه یعنی از قبل می‌گوید که در آینده قطع خواهی گردید در صورتی که خودم هنوز نمی‌دانستم اوضاع احوال به چه قرار است همین‌طور که الان استادان، راهنما می‌دانند که شاگردانشان چه زمانی موقع قطعشان است حالا می‌توانید بگویید که توانستم به درمان برسم و می‌شود. این‌که می‌گفتند اعتیاد بیماری لاعلاج مرموز پیش رونده و کشنده و غیر قابل درمان است درمان می‌شود.

در کتاب گفته می‌شود ما شما را در صحرا نهادیم تا باران رحمت شما را غسل دهد از آلودگی‌ها جدا شوید و به گذشته برویم که قدری به یاد آورید که چگونه بودید آن‌جایی که بودید مکان مردان توانا بوده و درستکار و درست پیمان، پیمان یکی از مسائل بسیار اساسی برای انسان‌هاست. در کتاب شریف و هم در تمام اساطیر و تمام فرهنگ‌ها یکی از مسائل بسیار مهم است و شکستن پیمان گناه و جرم بزرگی است؛ بنابراین پیمانی که منعقد می‌شود باید محترم بشماریم. هر نوع پیمانی شکستن پیمان یکی از مسائل بسیار ضدارزشی است پس درست پیمان خودش یک ارزش است حالا هر گونه پیمان با هر کس که می‌بندی باید آن پیمان را محترم بشماری شکستن آن پیمان در هر صورتی، یک خیانت بزرگ است و گناه نابخشودنی.

می‌گوید: به گذشته برویم و بارها گفتم که زندگی ما از روز الست آغاز شده حالا چند هزار ساله نمی‌دانم از این‌جا که ماجراها و فراز و نشیب‌هایی که داشتیم اشاره می‌کنیم اکنون طبق قائده که شروع نقطه‌ای است آغاز می‌کنیم می‌گوییم طبق قائده کلی الان یک شروعی دیگر است و یک آغازی دیگر است. آغاز‌های بی‌شماری از آن‌جا شروع شده است اما به یاد نمی‌آید این مشکل شما نیست که به یاد نمی‌آید این خواست الهی است اما چند بار به یادتان آوردیم طبق دستور مراحل حساب و کتاب دارد هر عملی که انجام می‌دهیم باید پاسخگوی آن عمل باشیم حالا چه آن عمل زشت باشد چه زیبا چندی به یاد شما آوردیم طبق فرمان که از پایین‌ترین نقطه به بالاترین نقطه صعود کنی همین کاری که راهنماهای شما به یادتان می‌آورند به شما یاد می‌دهند که از پایین‌ترین نقطه شما را به بالا بیاورند؛ ولی شما اکنون چون پرنده‌ای هستید که آماده فرمان پرواز خویش است.

پرواز را آهسته آموخته است چگونه؟ در طول زمان که تیپر کرده؟ در این زمانی که سفر کرده است وقتی سفر می‌کند انبار الهی همه به طرفش می‌آید و شارژش می‌کنند(فالهَمَها فُجورها و تَقواها) تقوا ساطع می‌شود به وسیله انوار شیطانی هم فجور ساطع می‌شود. انوار فقط انوار الهی نیست می‌تواند شیطانی باشد یا انوار الهی باشد هر دو در این قضیه صادق است. اکنون  این‌جا می‌گوید که ما سخنی نداریم با این کاری که کردی شادمانی عده‌ای را فراهم کردی هر کدام از شما به رهایی می‌رسد، شادمانی عده‌ای را فراهم می‌کند این عده هم می‌توانند در این‌جا باشند و یا در بهشت باشند از جمله خانواده و دوستان گذشته اهریمن به زیباترین شکل وارد اندیشه انسان می‌شود باید این سنگری که به دست آورده‌ای را حفظ کنی از تولد تا تولدی دیگر علت این که از تولد تا تولد دیگر آن را مردن می‌پنداشتی.

وقتی می‌میریم دو مرتبه متولد می‌شویم و از یک بعد به بعد دیگری می‌رویم نیستی و نابودی ندارد اصلاً مرگ وجود ندارد تحویل گرفتن است، توفی است، از این مرحله به مرحله دیگری می‌رویم و این بستگی به اعمال و رفتار ما دارد که این تولد گوارا خواهد بود یا شکنجه خواهد بود خداوند در قرآن می‌گوید: انسان‌ها را مبتلا می‌کنیم نعمت رزق و روزی را به آنها تنگ می‌کنیم. می‌گویند: پروردگار به ما اهانت کرد ما را دوست ندارد و جلوی رزق و روزی ما را گرفته در روزی بعضی انسان‌ها را باز می‌کنیم این‌ها می‌گویند: پروردگار ما را اکرام کرد به ما حرمت گذاشت ما را دوست داشت که به ما روزی داد اگر دوست نداشت که به ما نمی‌داد. اصلاً این چنین نیست چه بسا برعکس باشد رزق و روزی بر مبنای زحمات و تلاش شما نیست ۹۰ درصد آن بر مبنای تلاش نیست بر مبنای تقدیرات دیگری است که خداوند حکم کرده است.

در سوره غاشیه می‌فرماید: رزق بعضی انسان‌ها را می‌بندیم و می‌گوید برای اینکه شما طعام نمی‌دهید به مسکین، به یتیم‌ها کمک نمی‌کنید به درماندگان کمک نمی‌کنید و بعد می‌گوید این کره زمین که روزی پودر می‌شود پس این‌ها همه مبتلا کردن انسان است که انسان در چه رتبه‌ای قرار بگیرد و مهم این است که از پایین‌ترین نقطه به بالاترین نقطه صعود کند ابتدا حضرت مسیح گفتند: مرگ نیستی و نابودی نیست و هستی ادامه دارد باران رحمتی است که بر اندام‌ها باریده شود و در آن موجود ایجاد توانایی بالایی می‌یابد و هر قدر به رحمت الهی نزدیک بشوید شناخت خویش را تکامل خواهید بخشید.

اگر خداوند مدد کند هر کس می‌تواند کاری کند که حضرت مسیح می‌کرد اگر باران رحمت بر هر کسی وارد شود انرژی فوق‌العاده بالایی می‌گیرد رحمت الهی پایانی ندارد هر چقدر بیشتر به آن نزدیک بشوی شناخت خویش را تکامل خواهی بخشید و می‌توانی خودت را بشناسی البته این مسئله با فرمان الهی صادر می‌شود. همه چیز به اذن الله است در این سفر که عبور از یخبندان بوده از مکان‌های بسیار زیادی گذشتیم انسان‌های زیادی به یاری شما آمدند یکی به شما راه را نشان داد دیگری آذوقه می‌رساند و آن یکی قوت قلب می‌داد یکی چایی می‌آورد، راهنمایی می‌کند، یکی نشریات می‌دهد یکی قوت قلب می‌دهد که سفرت به خوبی تمام می‌شود ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا تو نانی به کف آری و به غفلت نبری شما به آرامی در طول این مسیر با این انسان‌ها آشنا شدید و گروه‌هایی بودند که آنها از کمک به ما دریغ نکردند نام آنها پاکروباد، آنی، آتینا و خسرو است این افراد پس از پایان سفر به عنوان جشن به مهمانی سردار و مراد ایشان دعوت می‌شوند.

نویسنده: همسفر فاطمه عضو(لژیون سردار)
رابط خبری و ویراستاری: همسفر مریم عضو(لژیون سردار)
ارسال: همسفر مریم عضو(لژیون سردار)
همسفران نمایندگی کریمان 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .