کتاب 60 درجه به من کمک کرد تا بتوانم خودم را بشناسم

در مورد کتاب60 درجه بخواهم بگویم اولین چیزی که به ذهنم می‌رسد این‌که‌ (هر سخن کَز دل بر آید لاجرم بر دل نشیند) یعنی؛ نویسنده کتاب صادقانه و بی‌دریغ تمام نکات و مسائل و مشکلات و راه رسیدن به درمان خودش را برای ما به اشتراک گذاشته تا من خواننده چه مصرف کننده باشم چه در مسائل کاری باشم، چه مریضی باشم، چه در مسائل زندگی باشم نقاط کور و ضعف و قوت خودم را به من نشان می‌دهد و می‌گوید؛ یک جا ایست نکن و در تلاش باش در مسیر هدف باش اصلاً هدف داشته باش و این‌که هر فردی این کتاب رو قلباً و با هدف بخواند قطعاً به خواسته‌اش می‌رسد. خواندن کتاب60 درجه بسیار روان و دلپذیر است من تا حالا نشده یک کتاب را کامل بخوانم و اشتیاق ادامه‌ آن در من باشد با این‌که مصرف کننده نبودم؛ اما سال‌ها زندگی در کنار یک مصرف کننده به من درک بیشتری از حرف اصلی کتاب و خواست درمان می‌داد. کتاب60 درجه به من کمک کرد تا بتوانم خودم را بشناسم و مشکلاتم را حل کنم در هر عکسی که در کتاب60 درجه می‌دیدم؛ سعی کردم در آن عکس خودم را پیدا کنم و خودم را جای گذاری کنم تا مشکلات خودم را بتوانم حل بکنم چه در صور ظاهر باشد که همان دست، پا، چشم، سر و این‌ها است و چه در صور پنهان که عقل و عشق و روان و نفس و حس است.

این کتاب به من کمک کرد تا بدونم 37/2 تریلیون سلول در بدن من وجود دارد و هر کدام یک شهری است در وجود من که من اصلاً به آن فکر نکرده بودم که خودم را دوست داشته باشم و به خودم اهمیت بدهم و به خودم برسم تا بدنم بتواند خوب کار کند تا سلول بدن من بتواند تصمیمات خوبی بگیرید. در بدن من و به من کمک کرد تا در شهر و جامعه‌ای که دارم زندگی می‌کنم یک انسان باشم و یک انسان سالم با افکار و رفتار سالم؛ امیدوارم هر فردی که این کتاب را می‌خواند به هدف‌اش برسد و لذت خواندن صفحه‌ 222 را درک بکند و آن اشک توأم‌ با شادی را به او برسد. از راهنمای خودم ممنونم و هم‌چنین ممنونم از جناب مهندس برای علمشان و آرزوی طول عمر و سلامتی برای ایشان  دارم.

نویسنده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر ملیحه (لژیون اول)
رابط خبری: همسفر زهرا (د) رهجوی راهنما همسفر ملیحه (لژیون اول)
ویراستاری : همسفر مونا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوم) دبیرسایت
ارسال: همسفر زهرا (ز) رهجوی راهنما همسفر ملیحه (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی آزادشهر