خداوند انسان را با پیچیدگیهای خاصی آفریده است که شناخت ما از آنها محدود است. سیستم حیات به گونهای طراحی شده که ابعاد و اجزاء متفاوتی دارد و ما انسانها دارای دو «صورت» هستیم: صور آشکار و صور پنهان. صور پنهان به بخشهای غیرقابل رؤیت و مجهول وجود ما اشاره دارد، مانند افکار، ذهن، عقل و حس که با چشم دیده نمیشوند و در درون ما قرار دارند. صور آشکار مربوط به ظاهر و آنچه قابل رؤیت است، میشود؛ مانند دست، چشم یا واکنشهایی که در برابر کارها نشان میدهیم. خداوند انسان را بر تمام موجودات برتری داده و او را اشرف مخلوقات قرار داده است.
هر انسانی با یک پیشینه و ذات کهن متولد میشود؛ پیشینهای که از انسانهای اولیه و اجداد ما نشأت گرفته و تا رسیدن به انسان خردمند امروزی ادامه یافته است. مهندس دژاکام جسم انسان را به یک ماشین تشبیه میکنند که راننده آن، همان صور پنهان او است. این صور پنهان در نهایت به قدرتهایی دست مییابد که ما از آنها بیاطلاع هستیم و تنها خداوند از آن آگاه است. نیروهای پنهانی درونی ما نیز از دو بخش تشکیل شدهاند: نیروی خیر: ما را به سمت کارهای خوب و پسندیده هدایت میکند و نیروی شر: اگر بر ما احاطه یابد، ما را به سمت کارهای ناپسند دعوت میکند. این نیروها تا زمانی با ما همراه هستند که به تکامل کامل برسیم.
انسانها کاملاً با یکدیگر متفاوت هستند و آنچه در ظاهر هر انسانی میبینیم، لزوماً نشانگر صور پنهانی او نیست؛ زیرا صور آشکار و پنهان آنها متفاوت عمل میکند. ما نمیتوانیم تشخیص دهیم انسانی که ظاهر آراستهای دارد، حتماً درونش نیز آراسته و زیبا است؛ چراکه از درون آن انسان اطلاعی نداریم. در موضوع اعتیاد نیز هم صور آشکار و هم صور پنهان درگیر هستند. ما اغلب توجه خود را به صور آشکار (جسم و ظاهر) معطوف میکنیم تا تغییرات ظاهری کمتری داشته باشیم و خودمان را حفظ کنیم. اما به مهمترین مسئله، یعنی صور پنهان (مانند ناامیدی، گوشهگیری، افسردگی و اختلالات روحی ناشی از مصرف مواد) توجهی نمیکنیم. این رویکرد در مورد بیماریها نیز صادق است؛ وقتی دچار درد یا بیماری میشویم، تنها به آرام کردن درد اکتفاء میکنیم و ریشهیابی نمیکنیم.
گاهی اوقات ما نمیدانیم کاری به نفع ما است یا به ضرر ما. ممکن است فکر کنیم کاری که دوست نداریم انجام دهیم، به ضررمان است، در حالی که احتمالاً همان کار به نفع ما باشد؛ زیرا از نفع و ضرر واقعی آن بیاطلاع هستیم. به قول قدیمیها، گاهی شری که به پا میشود، در نهایت به خیر تبدیل میگردد. پس اگر چیزی از خداوند طلب میکنیم و محقق نمیشود، حتماً حکمتی در آن است و نباید بر آن پافشاری کرد. در زندگی روزمره، مادیات یکی از مهمترین مسائل است و حتی گاهی اوقات از معنویات نیز پررنگتر میشود. انسان خوب است که هم مادیات و هم معنویات را توأمان داشته باشد؛ چراکه هر دو لازمه زندگی هستند. اغلب بدون مادیات نمیتوانیم چرخه زندگی را بچرخانیم؛ اما بدون معنویات نیز زندگی کامل نیست.
مادیات و معنویات، مانند دو روی یک سکه هستند و هر دو دارای ارزش خاصی میباشند. زندگی همیشه با رنجها و سختیها همراه است و مصیبتها برای همه وجود دارند؛ اما در این شرایط نباید از کوره در برویم و خداوند را مسئول این سختیها بدانیم و گله و شکایت کنیم. شاید در دل این رنج و مصیبت، حکمتی نهفته باشد که ما از آن بیخبر هستیم. گاهی فکر میکنیم چون کاری ضد ارزشی انجام دادهایم، خداوند قصد انتقام دارد، در حالی که چنین نیست. خداوند این فرصت را به ما میدهد که در مقابل سختیها تفکر کنیم و اجازه گله و شکایت میدهد؛ اما در نهایت باید راه خود را پیدا کرده و در مسیر درست قرار بگیریم. باید بدانیم که هر طلوعی غروبی دارد و روزهای سخت نیز به پایان میرسند و روزهای خوب در راهند.
برای آموزش گرفتن و درس خواندن هیچگاه دیر نیست و علمآموزی پایانی ندارد. در هر لحظه و شرایطی میتوانیم به دنبال کسب علم و دانش باشیم و آموزش ببینیم؛ زیرا دانشهای کشفنشده بسیاری وجود دارند و این جهان هستی پر از مجهولات و ناشناختهها است. در هر جایگاهی که قرار داریم، باید به دنبال دانش و کسب علم باشیم؛ چراکه آموزش و آموختن نوعی عبادت محسوب میشود.
رابط خبری: راهنما همسفر فاطمه (عضو لژیون سردار)
نویسنده: همسفر زکیه رهجوی راهنما همسفر مریم (عضو لژیون سردار)
عکس، ویراستاری و ارسال: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر فاطمه (عضو لژیون سردار) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی وحید
- تعداد بازدید از این مطلب :
102