انسان دارای دو چهره است، صور آشکار و صور پنهان و یک موجود ناشناختهای است که دارای افکار آشکار و پنهان است. همه ما فکر میکنیم انسانها را میشناسیم؛ ولی ما شاید از کل انسان بودن ۱ تا ۲ درصد را میشناسیم. در کره زمین حکومت در دست انسان است زیرا اشرف مخلوقات است و فاصله زيادی با حیوان دارد در قدیم میگفتند: انسان همان حیوان ناطق است که به اعتقاد من غلط است زیرا حيوانات از همان ابتدا ناطق هستند و ما نمیفهمیم به دلیل تغدیه نامناسب بیماریها در انسانها زیاد شده است زیرا همه از طبیعت طبیعی فاصله گرفتند و دنبال غذای حاضری هستند و ما ریشه و پایه خیلی از بیماریها را نمیدانیم تا بتوانیم برای درمان آنها اقدام کنیم.
انسان بین دو نیرو حرکت میکند و جسم ما مانند یک ماشين است که در اختیار ما قرار دارد و صور پنهان ما راننده این ماشین است و قدرتهای پنهانی در درون ما است که ما بر آن آگاه نیستیم فقط قدرت مطلق میداند و این قدرتها ما را بهطرف خیر و شر هدايت میکنند و با ما ادامه دارند تا زمانی که ما به تکامل کامل برسیم. مسئله مهم بعدی پنهان کاری انسانهاست که در ظاهر یکسری عقاید دارند و در پنهان یک چیز دیگر و این پنهان کاری عواقبش به خودشان برمیگردد و همیشه انسان را گمراه میکند مثلاً در درمان اعتیاد فقط به صور ظاهر میپرداختیم و انتظار داشتیم شخص در کوتاه مدت خوب شود و به صور پنهان مثل ناامیدی، گوشهگیری، افسردگی و... توجه نداشتیم. فقط هدفمان درست کردن ظاهر بود.
گاهی اوقات یک خواسته که فکر میکنیم برای ما بد است؛ ولی خوب است و گاهی اوقات بر عکس چیزی را از خداوند میخواهیم به ما نمیدهد و بعداً متوجه میشویم که حکمتی داشته و برای ما بد بوده چون ما پشت صحنه قضیه را نمیدانیم. ما همیشه به یک چشم به مسائل نگاه میکنیم و چیزی که منفعت من در آن باشد عدالت خداوند است و چیزی که منافع من نباشد عدالت نیست. برای حل هر قضیهای باید راه حل خودش را پیدا کنيم تا در ادامه عمل ما یکیک نواقص را کم و آنچه میماند کاملاً در صراطمستقیم به مصرف برسانیم و صراطمستقیم راهی است که به نتیجه برسد در هر مسئلهای چه مادی چه معنوی.
پسانداز کردن خیلی مهم است اگر داشته باشید میتوانید ببخشید، مادیات و معنویات هر دو دارای ارزش هستند هر کدام به تنهایی باعث انحراف میشوند. مصیبتی که به انسان میرسد حکمتی دارد و این نیست که خداوند با بنده خودش لجبازی میکند گاهی اوقات مصیبتها پایه و ریشه جهل و نادانی خودمان است؛ اما بعضی چیزها دست ما نیست مثل تصادف کردن و از دست دادن یکی از عزیزان با این حال خداوند به ما فرصت گلایه کردن و حتی کفر ورزیدن میدهد ولی به شرطی راه خودمان را پیدا کنیم و با تدبیر و درایت مصلحت خود و خانواده را بیابیم و بایستی بدانیم که هر غروبی طلوعی دارد وقتی در سختی و تنگنا هستید تمام میشود و روی خوش آن را نیز میبینی و این مصیبتها را به خداوند نسبت ندهیم. تعلیم دادن و تعلیم گرفتن مثل عبادت کردن است و برای تعلیم گرفتم هیچ وقت دیر نيست.
برای همین در کنگره همه افراد سیدی مینویسند و سیدیها مثل نخ تسبیحی هستند که کنگره را به یکدیگر نگه داشته و استفاده میکنیم و آموزش میگیریم. به قول دین دستور طعامی از این بهتر و لذیذتر و راحتتر نداریم یعنی فردی که وارد کنگره میشود همه چیز برای او مهیاست آنهایی که باید بفهمند میفهمند و آنهایی که نباید بفهمند نمیفهمند و همیشه در جبهه مخالف هستند به قول زمامدار راستین اگر به این رقم انسانها کبک یا کدو بدهیم برایشان تفاوت چندانی ندارد چون طعام را از هم تشخيص نمیدهند.
نویسنده: همسفر عارفه عضو (لژیون سردار)
رابط خبری و ویراستاری: همسفر مریم عضو(لژیون سردار)
ارسال: همسفر مریم (عضو لژیون سردار)
همسفران نمایندگی کریمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
110