خلاصه سیدی؛ (طلوعی دیگر)
بهطور کل، انسان موجودِ ناشناختهی است که دارای صور پنهان و صور آشکار میباشد؛ صور پنهان آن ناشناخته و مجهول بوده و عمدهی این صور، به نیروهای برمیگردد، که فقط قدرت مطلق از آن اطلاع دارد و با آن قدرت پنهان به حیات خود ادامه میدهد، همچنین همه چیز در هستی دارای چهره پنهان و چهره آشکار میباشد که انسان هم، همین گونه است.
با وجود اینکه انسان را بهعنوان اشرف مخلوقات میدانیم که حکومت و قدرت کره زمین را در دست دارد، اما هنوز شاید ۱ تا ۲ درصد و حتی فیزیولوژی کامل آن را نشناسیم به همین دلیل، بسیاری از بیماریها مجهول و ناشناخته باقی ماندهاند.
بشر از ۷۰ سال گذشته تا به الان، در علوم پزشکی پیشرفت چندانی نداشته است؛ بیماریها را فقط در وضعیت ثابتی نگه میدارد و نمیتواند آنها را درمان نماید! چرا که فقط، به صور ظاهر انسان توجه می نماید و از صور پنهان مغفول مانده است.
طی این سالها حتی بیماریها، زیادتر شدهاند، یکی از دلایل افزایش بیماریها به تغییر در تغذیه انسان برمیگردد.
جسم مانند ماشین است که در اختیار ما قرار دارد و صور پنهان ما راننده این ماشین میباشد.
یکی از مهمترین مشکلات امروزی بشر پنهان کاری میباشد؛ آنچه از انسانها در ظاهر میبینیم، کلِ انسان نیست و در درون شخص ممکن است چیز دیگری باشد.
سعدی علیه الرحمه می فرماید:
// روی در مسجد و دل ساکن خمار چه سود؟ خرقه بر دوش و میان بسته به زنّار چه سود؟
هر که او سجده کند پیش بتان در خلوت، لاف ایمان زدنش بر سر بازار چه سود؟
دل اگر پاک بود خانه ناپاک چه سود؟ سر چو بی مغز بود نغزه دستار چه سود؟//
در واقع اگر ما ظاهر (صور آشکار) را رعایت کنیم ولی به باطن (صور پنهان) اهمیت ندهیم؛ حفظ ظاهر، برای ما سودی نخواهد داشت.
در اعتیاد هم، صور آشکار و صور پنهان وجود دارد و مشکل اصلی در درمان اعتیاد این است که؛ فقط به صور آشکار آن توجه میکنند.
ناامیدی، افسردگی، گوشهگیری، بیخوابی و ... همه در اثر کمبود مواد شبهافیونی درونی اتفاق میافتد که جزو صور پنهان میباشد و کسی به آن دقت نمیکند.
در درمان بسیاری از بیماریهای دیگر هم فقط به صور آشکار بیماری توجه میکند و مشکل اصلی که صور پنهان میباشد را درمان نمیکنند. مانند شخصی که دندان درد دارد و به جای اینکه مشکل دندان را ریشهای حل کنند، قرص مسکن برای او تجویز مینماید.
در رابطه رفتار با انسانها، باید بدانیم که؛ صور پنهان و صور آشکارشان با هم متفاوت است و نمیتوانیم آنها را تغییر بدهیم یا صور پنهان و آشکار را یک شکل نماییم! چرا که حقیقت انسان بسیار پیچیده است و دنیایی از مسائل و موضوعات مختلف درون آن وجود دارد.
مادیات و معنویات دو روی یک سکه هستند؛ مادیات یا معنویات به تنهایی انحراف هستند، هر دو باید با هم وجود داشته باشند تا انسان به تکامل برسد.
گاهی مصیبتها به صورت ناخواستهای بر سر ما فرود میآید، مصیبتها اینگونه نیست که خداوند بخواهد از ما تلافی بگیرد.
علت بسیاری از مصیبتها به جهل ما برمیگردد و البته در هر مصیبتی حکمتی وجود دارد، یکی از مهمترین حکمتهای مصیبت این است که انسان به تکامل برسد و راه، مصلحت و تدبیر خود را پیدا نماید، باید بداند در هر غروبی طلوعی دیگر است و سختی و تنگناها یک روز به پایان میرسد.
انسان، هیچ موقع از آموزش گرفتن بینیاز نمیشود، روزهایی که بایستی آموزش ببینیم تمام شدنی نیستند.
تعلیم دادن و تعلیم گرفتن مانند عبادت کردن است؛ همه انسانهایی که تعلیم میدهند یا تعلیم میگیرند؛ در حال ستایش پروردگار عالم هستند. تعلیم دادن و تعلیم گرفتن از ازل تا الان و از الان تا ابد ادامه خواهد داشت.
انسانهایی که باید به این درک و فهم، برسند خواهند رسید و آنهایی که در طول دوران قبل چیزی را متوجه نشدهاند، باز هم از فهم آن جلوگیری میکنند و اینان همان افرادی هستند که، هر عصر و زمانی در جبهه مخالف قرار دارند.
مانند بعضی از افرادی که به کنگره میآیند؛ از آب، برق، کولر، بخاری، چای، صندلی، آموزش، مکان، خدمت سایر انسانها، راهنما، ایجنت، مرزبانی و ... رایگان استفاده میکنند و همه امکانات برایشان فراهم است ولی استفاده و بهره لازم را از این همه خدمت صادقانه نمیبرند.
مگر طعامی بهتر و لذیذتر از این پیدا میشود؟ OT میگیرند، مشکل خواب پیدا نمیکنند، میتوانند به سر کار بروند، افسردگی و ناامیدی نمیگیرند، مشکلات روحی روانی، بد اخلاقی و ... پیدا نمیکنند و بهراحتی سیگار، مواد و اضافه وزن خود را میتوانند درمان کنند ولی این کار را انجام نمیدهند.
بعضی از انسانها تفاوت بین غذای کبک و کِدو را نمیدانند و بهجای اینکه غذایِ لذیذِ کبک خوردن که همان درمان در کنگره ۶۰ میباشد را انتخاب کنند، کِدو را انتخاب میکنند و سر از ناکجا آباد در میآورند.
تهیه و تایپ: مسافر جهانشاه لژیون هفدهم
تنظیم و ارسال: مسافر حجت لژیون شانزدهم
نمایندگی خواجو
- تعداد بازدید از این مطلب :
162