جلسه دوم ازدور دهم کارگاه های آموزشی عمومی مسافران وهمسفران نمایندگی معدن فیروزه بااستادی ابجنت محترم مسافرعلی ونگهبانی مسافر حسین ودبیری مسافر مصطفی بادستور جلسه آداب معاشرت، ادب بی ادبی،تعادل بی تعادلی،تولد پنج سال رهایی مسافر ابوالفضل پنج شنبه تاریخ 1404/3/22 ساعت 16:30 دقیقه آغاز به کار نمود
بخلاصه سخنان استاد
سلام دوستان علی هستم یک مسافر.
خداوند را شاکرم که بازهم در این جایگاه زیبا قرار گرفتم. دستور جلسه امروز از دوبخش تشکیل شده است. ابتدا از دستور جلسه هفتگی صحبت میکنیم و در ادامه جشن پنجمین سال رهایی راهنمای محترم مسافر ابوالفضل را داریم که خب با توجه به این که مدتی هست که در شعبه جشن تولد نداشتیم دلمان برای چنین جشنی تنگ شده بود.
آداب معاشرت، ادب و بیادبی، تعادل و بیتعادلی میتواند برای همه ما مفید باشد. جناب مهندس هم در این مورد صحبت کردهاند. ما در ابتدای امر ممکن است برای درمان اعتیاد به کنگره بیاییم تا بعد از درمان به دنبال زندگی خود برویم. هرچند درمان اعتیاد کار بسیار بزرگی است که در کنگره بهسادگی انجام میشود. اما ما میآموزیم هنر زندگی کردن را آموزش ببینیم. ما در بحث جهانبینی یک مثال معروف داریم که تا یکپنجم به جهانبینی ما اضافه نشود یکپنجم از مواد ما کم نمیشود. ما در کنگره یک خانواده هستیم. خانوادهای به نام کنگره و خانوادهای به نام لژیون و این خانواده را محبت به همدیگر متصل نگهداشته است و محبت هم باادب است که پابرجا خواهد ماند. ادب در همه جا تعیین کننده است اگر ما ادب نداشته باشیم تمام روابط ما را تحت تأثیر خود قرار میدهد و محبت را از بین میبرد. در تمامی ادیان ادب و احترام پسندیده است. در یک اداره فردی که کارمند است کار خود را انجام میدهد اما یک قانون نانوشته وجود دارد که کار کسی را بهتر انجام میدهد که مودبتر باشد. الفبای زندگی در محبت است و من به کنگره آمدهام که مجدداً املای غلطی که قبلاً نوشتهام را دوباره بهصورت صحیح بنویسم و این مسأله خودش را با تعادل و بیتعادلی نشان میدهد و ممکن است یک نفر در کنگره به درمان هم برسد اما به تعادل لازم دست پیدانکند و در این موارد درمان را هم تحت تأثیر خودش قرار میدهد و ممکن است دیگران در مورد کسی که به تعادل لازم نرسیده است، این نظر را داشتهباشند که او سفر خوبی را انجام نداده است و به درمان هم نرسیده است و به نظر من ممکن است نظرشان درست باشد چراکه در کنگره ۶۰ اعتقاد ما بر این است که درمان فوق ترک است و تعادل فوق درمان میباشد.
در ادامه از آقای ابوالفضل و همسفران محترم تقاضا میکنم که به جایگاه تشریف بیاورند.
ممنونم که سکوت کردید و به صحبتهای من گوش دادید

سلام دوستان علی هستم یک مسافر.
خوب امروز روز بسیار قشنگی است چراکه در تولدها قرار است پیامی به ما برسد و این بستگی به دیدگاه من نسبت به این تولدها دارد که چطور باشد. در هر جشن تولد برای خودم تصویرسازی میکردم که من هم روزی جشن تولد بگیرم و خطاب من به همه سفر اولیها و سفر خوبیها این است که تصویرسازی کنید که روزی اینجا جشن تولد بگیرید. خب دوستان در مورد آقا ابوالفضل مطالبی را فرمودند و من هم بهعنوان راهنمای ایشان مطالبی را خدمتتان عرض میکنم. خوب از روز اول که آقای ابوالفضل وارد سفر اول در کنگره شدند و در ادامه و طول سفر و حضور ایشان موضوع دستور جلسه یعنی ادب را بهخوبی در رفتار ایشان میدیدیم و این مسأله روزبهروز تکامل پیدا میکرد. و در ادامه مسیر و سفر دوم ایشان شال راهنمایی دریافت کردند و خدمت در معدن فیروزه را انتخاب کردند و البته انتخاب به عهده خود ایشان بود که این خدمت را به عهده بگیرند. شاید در یک نگاه آمدن و طی این مسیر ساده به نظر بیاید اما رفتوآمد مستمر در طی ۴ سال همت خودش را میطلبد. هرچند که ایشان این کار را برای حال خودشان انجام میدهند. پیامی را میخوانم: اما ما به دنبال حق بودیم و هستیم. شما حق را میطلبید و به جهت اجرای حق میروید پس خوف به خود راه ندهید. خب آقای ابوالفضل روزهای اول از راهنمایی و مسئولیتهای آن بهنوعی میترسید و نگرانیهای هم داشت. و اما امروز به او میگوییم که مسیری که در آن پا گذاشتهاید مسیر حق و صراط مستقیم است. صراط مستقیم میگوید اگر از آزمونها پیروز خارج بشوی بعد به تو پاداش خواهیم داد و به نظر من امروز آقای ابوالفضل در جشن آزادمردی مزد خودش را دریافت کرده است. آقای ابوالفضل در مسیر خدمت به خلق است ما بچههای معدن باید سپاسگزار و قدردان این دوستان باشیم چراکه برای ما منشأ خیر هستند و ناجی خانوادههایی هستند که در دام اعتیاد گرفتار شدهاند. انشاءالله که در مسیر بمانید و خدمت کنید
ممنونم که سکوت کردید و به صحبتهای من گوش دادید

سلام دوستان ابوالفضل هستم یک مسافر.
من هم بهنوبه خودم از همه دوستان تشکر میکنم و از راهنمای خودم ممنونم و همینطور از دوستانی که زحمت کشیدند و به این جشن تشریف آوردند. من فراز و نشیبهای زیادی را طی کردم تابه اینجا رسیدم. من از علی آقا راهنمای عزیز خودم تشکر میکنم و ایشان را بسیار دوست دارم چراکه واقعاً قلب ایشان، قلب بسیار بزرگی است. خوب قبل از اینکه من با کنگره آشنا بشوم برادر من برای درمان در کنگره حضور پیدا کرد و آنجا بود که من تغییرات زیادی را در ایشان مشاهده کردم و همین مساله باعث شد که انگیزهای در من شکل بگیرد که من هم در کنگره حضور پیداکنم و سفر مواد را انجام بدهم. خوب من هم مثل بسیاری از دوستان ابتدا صرفاً برای درمان مواد به کنگره آمدم و در ادامه بود که محبتی که دوستان و راهنمای خوبم داشتند من را جذب کنگره کرد و علاقهمند به آموزشهای کنگره ۶۰ شدم و در ادامه آمدم و در ادامه سفر دوم شال راهنمایی دریافت کردم و معدن فیروزه را برای محل خدمت راهنمایی خودم انتخاب کردم. البته من سپاسگزار لطف دوستان هستم که در مشارکتها به من لطف داشتند و از اخلاق من تعریف کردند اما بنده هم نواقصی دارم که خودم با آنهاآشنا هستم برای رفع آنهانیاز به آموزشهای ناب کنگره ۶۰ دارم. بهترین مکان برای ما کنگره هست و انرژیهای مثبتی که ما در این مکان از همدیگر کسب میکنیم در هیچ جای دیگر پیدا نمیشود. انشاءالله که در مسیر بمانیم و بتوانیم با کمک هم ساختمان جدید معدن را بسازیم تا همه کسانی که در روستاهای مجاور مصرفکننده مواد مخدر هستند به درمان و حال خوش برسند
ممنونم که سکوت کردید و به صحبتهای من گوش دادید

سلام دوستان نرگس هستم همسفر
من هم در ابتدا به آقای علی تبریک عرض میکنم و همچنین به آقای ابوالفضل و همسفرش خانم عفت تبریک میگویم اگر خواسته باشم از خانم عفت بگویم ایشان یکی از رهجوهای خوب من بودند و در ابتدای سفرشان خیلی از موارد را نمیدانستند و یک خوبی که داشت این بود که پذیرفته بود که نمیداند؛ کسی که قبول داشته باشد نمیداند بهخوبی آموزش پذیر خواهد بود، خانم عفت بهخوبی سفرش را به اتمام رساند و در جایگاه راهنمایی قبول شد این را هم بگویم که خانم عفت دوست داشت در کنار مسافرش در معدن فیروزه خدمت کند اما به دلایلی نتوانستند و اکنون در شعبه خیام لژیون دارند و هدف خدمت کردن است فرقی نمیکند در کجا و کدام شعبه باشیم و اکثر خدمتگذارهای این شعبه از راه دور میآیند و این خیلی ارزشمند است وبا عشق خدمت میکنند، کسانی که به کنگره میآیند فقط جایگاهشان در کنگره رشد نمیکند بلکه در خانواده و جامعه نیز رشد میکند، امیدوارم که در ادامه همگی شما موفق و پاینده باشید.
ممنون از این که سکوت کردید و به حرفهای من نیز گوش دادید
.jpg)
سلام دوستان عفت هستم همسفر ابوالفضل
من هم در ابتدا از آقای علی راهنمای مسافرم تشکر میکنم و همچنین از راهنمای خوب خودم خانم نرگس تشکر ویژه دارم.
یک هفته پیش مسافرم گفت که میخواهم جشن تولد بگیرم من در جواب گفتم با دستور جلسهای که آداب و معاشرت هست چه چیزی باید مشارکت کنم، من خودم قبل از کنگره ۱۲ سال در یک محلهای زندگی میکردیم و با هیچکس معاشرت نداشتم فقط در حد یک سلام علیک بود از آن محل که رفتیم از هیچکس از همسایهها خداحافظی نکردم، بعد از چند سالی یکی از همسایهها از من گلایه داشت که چرا از آن محله رفتید و از ما خداحافظی نکردید و من در جواب گفتم خداحافظی چه معنایی دارد، این را میخواهم بگویم که قبلاً آداب و معاشرت را بهخوبی نمیدانستم و امروز به این نتیجه رسیدم که این دستور جلسه مختص من است امیدوارم که بتوانم آموزشهای لازم را از این دستور جلسه بگیرم و در جواب دوستانی که گلایه داشتند که چرا من در این شعبه کنار مسافرم لژیون نزدم میتوانم بگویم که واقعاً قسمت نبود و اکنون قلباً پشیمان هستم خدا را شکر میکنم در جای دیگر لژیون دارم و خدمت میکنم و هدف خدمت کردن است.
ممنون از این که سکوت کردید و به حرفهای من نیز گوش دادید.


- تعداد بازدید از این مطلب :
132