برداشت مسافر عباس رهجوی راهنمای محترم آقای حسین لژیون یکم نمایندگی شیروان پیرامون سی دی (طلوعی دیگر) مهندس دژاکام
انسان دارای دو صور پنهان و آشکار است. او موجودی ناشناخته و بسیار پیچیده است. با اینکه انسان اشرف مخلوقات است، شناخت ما از او بسیار ناچیز است. تمامی قدرت در دستان انسان قرار دارد. صورهای آشکار انسان شامل هسته جسم و کاربردهای فیزیکی است که قابل حس و لمس هستند. اما صورهای پنهان انسان شامل اجزای گوناگونی است؛ مانند نفس، عقل، روح و ذهن.
در واقع، انسان دارای فطرت و ذات است که به گذشته بسیار دور او برمیگردد و این فطرت تغییرناپذیر است. انسانها برابر نیستند و هر یک دارای دو نیرو و حرکت هستند: یکی خیر و دیگری شر. صور پنهان ما، در حقیقت، راننده جسم ماست.
صور پنهان انسان به مسائلی مربوط میشود که ما از آنها بیخبر هستیم و تنها خداوند از آنها آگاه است. همانند مثلث نفس واحده، در انسان صور آشکار و پنهان یکی نیستند؛ یعنی ظاهر و باطن متفاوتی دارند که این موضوع بسیار نگرانکننده است. به همین دلیل، نیروهایی همراه ما هستند تا به تکامل برسیم. ما تنها میتوانیم خوب و بد را ببینیم، اما نمیتوانیم عمق قضایا را درک کنیم و معمولاً مسائل را به صورت سطحی بررسی میکنیم.
به عنوان مثال، در داستان حضرت موسی و مرد خارکن، این قضیه به گونهای است که مرد خارکنی از حضرت موسی تقاضای تیشه میکند. حضرت موسی به خداوند میگوید و خداوند پاسخ میدهد که فعلاً صلاح نیست تیشه را بدهم. اما با اصرار حضرت موسی، تیشه ای به مرد خارکن داده میشود. مرد خارکن با تیشه خارها را میزند و به محدوده شخص دیگری که تیشه نداشت تجاوز میکند. بین دو خارکن درگیری پیش میآید تا اینکه خارکن قصه ما، خارکن دومی را میکشد. خداوند میگوید: “من تیشه دادم که خار بکنی، نه اینکه ریشه مردم را بکنی.”
پس لازم است با دو چشم به قضایا بنگریم و هوشیار باشیم. باید امور و مسائل را یکی یکی بررسی کنیم و راه حل پیدا کنیم و در صراط مستقیم حرکت کنیم، چه در امور معنوی و چه در مسائل مالی و مادی. باید به مادیات و پول همان اندازه ارزش دهیم که به معنویت میدهیم. گاهی اوقات مصیبتها به دلیل رفتار خود انسانها به وجود میآید. باید در نظر داشته باشیم که هر مصیبت و بلایی حکمت و فلسفهای دارد و نباید از خداوند گلایه و شکایت کنیم؛ علت اصلی این شکایتها نادانی و جهل ماست.
خداوند به انسانها فرصتی میدهد تا شکایت کنند، حتی ممکن است کفر بگویند، اما انسان باید راه خود را جستجو کند و مصلحت خود و خویشانش را با راهنمایی و تدبیر پیدا کند. باید بداند که در هر طلوعی، غروبی دیگر است؛ یعنی پایان هر شب، صبحی روشن است. انسان همواره باید در حال یادگیری باشد، چرا که تعلیم و تعلم عبادت است و در هیچ زمانی آموزش پایان ندارد. در نهایت، انسان از خود چیز زیادی نمیداند و موجودی پیچیده است. بنابراین، باید دائم در حال یادگیری باشیم تا به دانستههایمان افزوده شود.
مرزبان خبری :مسافر صادق
تایپ :مسافر محمد
ارسال : مسافر محمدرضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
595