چهاردهمین جلسه از دوره پنجاه و ششم کارگاههای آموزشی عمومیکنگره ۶۰ نمايندگی پروين اعتصامی اراک، با استادی راهنما مسافر حمید نگهبانی مسافر ولیاله و دبیری مسافر جلال با دستور جلسه «آداب معاشرت، ادب بی ادبی، تعادل بی تعادلی» پنجشنبه بیست و دوم خرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام حمید هستم یک مسافر؛خدای خود را سپاسگزارم که در کنگره هستم .تشکر وقدرانی از مهندس وخانواده محترمشان همچنين از راهنما خوبم آقا بهنام و راهنمای درمان سیگار آقا رضا تشکر می کنم.
در مورد دستور جلسه آداب معاشرت ادب و بی ادبی،تعادل و بی تعادلی؛ امیدوارم من از این دستور جلسه بهره کافی برده باشم .من خودم شخصا دستور جلسه اعلام می شود یه نگاهی به گذشته خودم و قبل از اینکه وارد کنگره شدم می اندازم مشاهده می کنم که همه چیز فرق کرده است. در مورد درمان سیگار و اعتیاد و چاقی ،حرف زدن ،خوابیدن و بیدار شدن،ورزش کردن، فکر کردن کلا عوض شده است.
وقتی به این دستور جلسه در موردش فکر کردم و در گذشته نگاهم نسبت به آداب و معاشرت یه چیز دیگر بوده است و تنها جایی که سعی کردم با ادب صحبت کنم با ساقی بوده؛ یعنی احوال خودش و خانواده اش می پرسیدم، اصلا بلند صحبت نمی کردم که مبادا مثلا ناراحت شود. وقتی کنگره آمدم دیدم نوشته شده است احیای جمعیت کنگره ۶۰، چیزی که مرا جذب خودش کرد بحث ادب ، معاشرت ،لباس پوشیدن،صحبت کردن ورزش کردن در کنگره بود.
فضای آداب معاشرت را طوری تنظیم کنیم که بی ادبی آتشی است بین خود و دیگران است،من می توانم با بی ادبی خودم رابطه ام را با دیگران قطع کنم، این اتفاق برای من خیلی پیش آمده است. در کنگره یاد گرفتم که از این فرصت استفاده کنم. ادب یکی از صفات هر انسان است، هر جایی وارد شدیم باید ادب وآداب معاشرت خودمان را حفظ کنیم .
بیشتر مواقع که خود من با آن درگیر هستم بحث رانندگی کردن است، وقتی که انسان ها سوار ماشین می شوند یک شخص دیگری می شوند. یک روز آقای حکیمی یه مثالی برای من زد که در خاطرم ماند فرمودند: وقتی که یک ماشین آخرین مدل عبور میکند و زبالههای خود را از پنجره ماشین خود به بیرون پرت می کند و عبور می کند، بعد یک اسبی از اینجا عبور میکند و باد شکم خود را خارج می کند اسب و راننده آن ماشین فرقی بین آن دو نیست. هر دوآنها آشغال به بیرون ریختند.
این برای من خیلی نکته آموزشی داشت،سعی کردم در رانندگی خودم این را رعایت کنم .
بایکی از دوستانم صحبت می کردم او گفت یکی از اقوام در جلوی مغازه یا پارکینگ منزلش ماشین پارک کرده بود، آن شخص آمده و با هم درگیر شدند و آن شخص مغازه دار توهین کرد به راننده آن اتومبیل و در مقابل آن شخص را هل می دهد وسرش اصابت می کند با لبه جدول و فوت میکند. با یک توهین و ناسزا گفتن بنده خدا در زندان هست، رضایت هم نمی دهند.
من با خودم فکر کردم چقدر به دستور جلسه ما ربط دارد که من باید این تعادل را در خودم حفظ کنم که اگر همچین اتفاقی افتاد و خطایی در رانندگی کردم به دیگران توهین نکنم.الان توهین کننده هم قاتل شده و در زندان بهسر می برد به خاطر یک فحش وناسزا که به دیگران داده است.
ادب در فضای مجازی هم داریم؛ الان همه ما درگیر فضای مجازی هستیم، در یک جایی یک شخص بی ادبانه انتقاد کرده و شخص دیگری به طور مؤدبانه انتقاد کرده است. آن انتقادی که مؤدبانه انجام شده تاثیرش خیلی بیشتر بوده است .
خب در کنگره آداب معاشرت ادب ،بی ادبی خیلی موضوع مهمی است کنگره یک ساختاری است که ما در آن رشد پیدا می کنیم. وقتی من در جایگاه راهنما سعی می کنم با ادب با دیگران صحبت کنم حتی با یک شخصی که در سفر اول قرار دارد یک روز آقای حکیمی در جلسه ای می گفت: من یک رهجویی داشتم فقط در روزهای یکشنبه برای گرفتن نامه OT می آمد من بلند می شدم وخم می شدم دو دستی نامه OT تقدیمش می کردم.
آقای مهندس می فرمایند: اگر مسئولیت یک شخص اعدامی در دست شما دادند و او را ببرید اعدامش کنید حق ندارید به او توهین کنید، حق دارید اعدامش کنید ولی هرگز حق توهین کردن به او را ندارید.
اگر یک سفر اولی یا دومی اگر دیر آمد سر لژیون من باید با احترام آن شخص را بیرون کنم نه اینکه به ایشان توهین کنم. از نشستن برسر آن جلسه محرومش کنم به او بگوئیم چون امروز دیر آمدی نمی توانی سر جلسه حضور داشته باشید تا آموزش بگیرد . من اگر بخواهم به او توهین کنم ، هر انسانی برای خودش شخصیتی دارد حتی آن کسی در سطل زباله هست آن هم برای خودش شخصیتی دارد.
بارها خواستم آشغالی در سطل زباله بیندازم دیدم که شخصی در داخل سطل زباله دنبال ضایعات می گردد رفتم زباله خودم در سطل زباله دیگه ای انداختم ،در خودم ندیدم این کار انجام دهم ،حس کردم دارم به آن شخص توهین می کنم.

تایپ و تنظیم: مسافر جواد
- تعداد بازدید از این مطلب :
201