English Version
English

کارگاه آموزشی کنگره 60؛ همسفران نمایندگی شادآباد

کارگاه آموزشی کنگره 60؛ همسفران نمایندگی شادآباد

هفتمین جلسه از دوره پنجاه و یکم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره60 ویژه همسفران شعبه شادآباد روزهای سه‌شنبه مورخ 98/06/26 با استادی همسفر آمنه، نگهبانی همسفر فتانه و دبیری همسفر فاطمه با دستور جلسه «وادی چهاردهم و تاثیر آن روی من » رأس ساعت 16:00  . آغاز به کار نمود

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان آمنه هستم یک همسفر.

خدا را شاکرم که توفیق داد تا این جایگاه را تجربه کنم و از استاد عزیزم خانم فرحناز هم ممنونم که اجازه خدمت در این جایگاه را به من دادند.

دستور جلسه امروز وادی چهاردهم، وادی عشق و محبت است.

محبت فقط برای انسان‌ها نیست بلکه در حیوانات و گیاهان هم وجود دارد؛ به‌شرط اینکه خالصانه باشد. یک‌وقت‌هایی به زبان چیزی می‌گوییم؛ ولی در درون چیز دیگری است؛ درصورتی‌که اگر محبت واقعی و خالصانه باشد دشمن را هم به دوست تبدیل می‌کند؛ ولی اگر واقعی نباشد دوست را به دشمن تبدیل می‌کند. مَثَل معروفی که می‌گویند از محبت خارها گل می‌شود، اینها همه واقعیت است و محبت باید از ته قلب باشد و فقط به زبان نباشد.

تجربه‌ای که دارم؛ زمان ورودم به کنگره در شرایط و حال خوبی نبودم و بعد از مشاوره تازه واردین که در لژیون خانم فرحناز وارد شدم، ایشان با آغوش باز مرا پذیرفتند و همچنین خواهران عزیزم و به‌قدری بامحبت صحبت می‌کردند که حالم خوب شد و آن روز من محبت واقعی را در کنگره حس کردم و متوجه شدم که محبت واقعی یعنی چه. در کنگره یاد گرفتم که چگونه با مسافرم رفتار کنم و همچنین شکرگزار باشم.

محبت واقعی قادر است خیلی کارها بکند و محبتی که در کنگره هست را نمی‌توان در هیچ جایی پیدا کرد؛ حتی ممکن است ما با خانواده یا خواهر خودمان این پیوند محبت را نداشته باشیم و نتوانیم مشکلاتمان را مطرح کنیم و حتی اگر درد و دلی هم بکنیم، متوجه نباشند که ما چه چیزی نیاز داریم؛ چون درک نمی‌کنند و در شرایط ما نیستند؛ اما در اینجا ما درد هم را می‌فهمیم و شرایط یکدیگر را درک می‌کنیم.

نکته دیگر وجود اضداد است. هر چیزی که ضد هم باشند، اضداد را به وجود می‌آورند؛ مثل آتش، آب، باد، خاک و اینها همه بر ضد هم هستند و تا تاریکی را تجربه نکنیم واقعاً معنای روشنایی را نمی‌فهمیم و اینکه چه نفعی دارد و یا اگر بیماری را تجربه نکنیم هیچ‌وقت ارزش نعمت سلامتی را متوجه نخواهیم شد. من سال پیش بیمار شدم و می‌گفتم هیچ‌چیز نداشته باشم؛ ولی تن سالم داشته باشم. اگر بدی نبینیم قدر خوبی را نمی‌دانیم و اگر بدی دیدیم متوجه می‌شویم که بدی چقدر بد است و سعی می‌کنیم که بدی نکنیم یا اگر بی‌محبتی نبینیم متوجه نمی‌شویم محبتی که به ما می‌شود چقدر باارزش است و موضوعی که باید بدانیم این است که باید جبران کنیم؛ چون ممکن است کسی هم نیاز به محبت ما داشته باشد.

پس هر چیزی که ضد هم باشد، اضداد است؛ مثلاً اگر فصل‌ها را در نظر بگیریم؛ در زمستان درختان خشک می‌شوند و به خواب می‌روند و در بهار جوانه می‌زنند و زنده می‌شوند و آن‌وقت است که متوجه می‌شویم زمستان و بهار چقدر باهم فرق دارند و تا زمستان نباشد بهار معنایی ندارد و متوجه نمی‌شویم این زنده شدن و نو شدن چقدر ارزش دارد. هیچ فرقی نمی‌کند همه اینها نوعی به دنیا آمدن است؛ مثل‌اینکه بچه‌ای به دنیا می‌آید یا اینکه دانه‌ای را می‌کاریم و جوانه می‌زند و رشد می‌کند، این هم یک متولد شدن است.

محبت را همه موجودات درک می‌کنند؛ حتی حیوانات و در قبال محبت عکس‌العمل نشان می‌دهند و اگر درک نمی‌کردند اصلاً به دنیا نمی‌آمدند. همه موجودات محبت را متوجه می‌شوند و اگر بی‌محبتی یا خشونتی انجام دهیم اصلاً به طرفمان نمی‌آیند. انسان‌ها هم همین‌طور هستند؛ یعنی اگر بی‌محبتی و سختی ببینیم از هم دور می‌شویم؛ پس باید محبت باشد تا موجودات قادر به زندگی باشند.

از اینکه به صحبت های من گوش کردید از همه شما ممنونم.

 

تهیه گزارش و ارسال: همسفر الهام 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .